خاتمی باعث اختلاف میان اصلاح طلبان شد

ملاقات خاتمي با چند تن از اعضاي اقليت مجلس و سخنان وي در اين ملاقات، باعث اختلافات جدي ميان طيف هاي گوناگون ضدانقلاب شده است. اين در حالي است طراحان اين ملاقات در نظر داشتند ميان اصولگرايان اختلاف افكني كنند. به گزارش کلمه ، مرور تحليل هاي گوناگون در حلقه مخالفان نظام و جريان هاي فعال در فتنه سبز نشان مي دهد اظهارات خاتمي كه نوعي دنده عقب گرفتن و حاكي از مرگ جنبش سبز ارزيابي شده، باعث بگو مگوهاي جدي در جريان هاي مذكور شده است. به عنوان مثال نوشته يكي از اعضاي حزب مشاركت در دفاع از تحرك تازه خاتمي با اعتراض هاي تند روبرو گرديد. علي اصغر شفيعيان در دفاع از خاتمي، حاميان موسوي را «راديكال هاي سبز» توصيف كرده و نوشت: انتظار اعلام مواضع و مرزبندي علني و لحظه به لحظه از امثال آقاي خاتمي در برابر آقايان موسوي و كروبي با راديكال هاي سبز انتظار زيادي و اشتباهي است. آقاي خاتمي مانند همه اصلاح طلبان قطعاً به روند انتخابات پارسال اعتراض داشت اما اگر به تقلب موثر در نتيجه انتخابات اعتقاد داشت حداقل يكبار به آن اشاره مي كرد... آقاي خاتمي اعتقاد داشت كه با خياباني شدن اعتراضات مخالف است ]!؟[ اما برخي گوششان بدهكار نبود و آن شد كه نبايد مي شد.

نويسنده كه به مدت 2 سال در باكو اقامت داشته و مشغول تجارت بوده، بانيان آشوب هاي خياباني سال گذشته را «متوهمان خشونت گرا» توصيف كرده و سعي كرده دامن اصلاح طلبان را از اين آشوب ها مبرا كند.

به دنبال انتشار اين تحليل در سايت ضد انقلابي بالاترين، برخي عناصر ضدانقلاب فعال در فتنه سبز واكنش هاي خواندني نشان دادند و از جمله نوشتند: «در اشتباه محض هستيد! راديكال هاي سبز؟ منظورتون همون هايي هستند كه در يك سال گذشته براي من و شما باتوم خوردند و زندان رفتند و كشته شدند؟ اين خيانت نيست؟... مصداق بارز حزب باد شماييد. وقتي تعادل سياسي و موضع مشخصي نداريد و باري به هر جهت هستيد، بهتر است فعاليت نكنيد. جنبش سبز مربوط به اصلاح طلبان نبود. اصلاح طلبان بخشي از جنبش سبز هستند كه متاسفانه بيشترين تاثير منفي بر جنبش را همين اصلاح طلبان داشتند، چه با اعلام مواضع انفعالي از طرف خاتمي و چه با آدرس غلط دادن به مسير اعتراضات و چه با ضعف چهره هايي چون ابطحي و سعيد شريعتي و نااميد كردن بسياري كه فكر مي كردند اينها مبارز هستند... راديكال سبز؟ هر كي هر كيه ديگه! هر روز واسه خودتون يك كلمه بسازين و دربيارين. ببين جنبش رو چيكارش كردن كه 60 تا چيز سبز از توش زده بيرون. نمي خوايد جمع كنيد اين بساط رو؟... آقاي خاتمي مدت هاست جنبش سبز نمي خواد. او مدت هاست كه ميگه بايد برگشت به اصلاحات مصداق بارز حزب باد همينه... - نه عزيز! راديكال هاي سبز كتك نخوردند، فقط توي تلويزيون هاي 24 ساعته فحش دادند. كتك خورده ما بوديم كه طبق تقسيم بندي شما سبزاللهي محسوب مي شويم... مشكل آدم هايي كه شبيه اين تحليل ها را مي نويسند اينه كه مي خواهند نقطه اي بايستند كه اصلاً وجود نداره و مفهومش مشخص نيست و تازه فكر مي كنند روي نقطه اعتدال ايستادند!».

از طرف ديگر كاظم علمداري از عناصر اپوزيسيون مقيم كاليفرنيا در گفت وگو با راديو فردا درباره تحرك اخير اظهار داشت: شروط سه گانه اي كه خاتمي براي شركت در انتخابات مطرح كرد، عملي نيست و مي تواند يك تاكتيك باشد نه استراتژي. اگر جنبش سبز مي توانست با توجه به زمينه موجود، از تضاد دو جناح در درون اصولگرايان استفاده كند، به نظرم بهترين حركتي بود كه ثمربخش بود براي پيشبرد جنبش... اما واكنش كيهان در برابر اين (به نظر من) گفته هاي تاكتيكي- حالا آقاي خاتمي ممكن است بگويد نه استراتژي است- نشان دهنده اين است كه نبايد اميد كاذب در مخالفان ايجاد كرد. در برابر سه شرط معقول خاتمي، كيهان تهمت هاي بسيار سنگين جنايت و خيانت به ايشان زد. بنابراين نبايد اميد كاذب ايجاد كرد. براي شركت در انتخابات نيروهاي اصلاح طلب و جنبش سبز هنوز استراتژي خودش را پيدا نكرده و اين استراتژي بايد اين جور باشد كه به همه تفهيم شود مشكل اساسي از قانون اساسي است. اگر اين استراتژي پيدا نشود، ايجاد شكاف بيشتر بين دو جناحي كه درون حكومت اختلاف دارند و ايجاد يك بديل قدرت در درون نيروهاي اپوزيسيون و اصلاح طلب ممكن نخواهد شد.

حركت اخير فتنه گران در پيش فرستادن خاتمي براي اختلاف افكني در جبهه اصولگرايان و نتيجه عملي آن در تشديد اختلاف ميان فتنه گران سرخورده، يادآور حكايت توپخانه ميرزا آغاسي است كه به جاي شليك، منفجر شد و او كه سعي مي كرد خود را نبازد به شاه گفت قربان اين توپ كه از جبهه خودمان اين طور تلفات گرفت، ببينيد با جبهه مقابل چه مي كند!

 
 

فتنه 88، عمیق‌تر از سطح درک سران فتنه
حضرت آیت‌الله خامنه‌ای دیروز و در دیدار جمعی از مردم قم، عوامل اصلی فتنه سال 88 را طراحان خارجی دانستند و خاطرنشان کردند: کسانی را که مردم به آن‌ها سران فتنه می‌گویند در واقع بازیچه طراحان اصلی بودند و دشمن آن‌ها را به وسط صحنه هُل داده بود که البته آن‌ها نیز باید راه خود را از دشمن جدا می‌کردند که این کار را انجام ندادند و مرتکب گناه شدند.

 

در همین راستا، «حجت‌الاسلام مهدی طائب» کار‌شناس مسائل دینی و سیاسی درگفت‌وگو با شبکه ایران به تبیین سخنان رهبر معظم انقلاب در این باره پرداخت و گفت: ماجرای فتنه ۸۸ مسئله‌ای شبیه جنگ تحمیلی صدام علیه کشورمان بود.

وی با اشاره به اینکه در آن مقطع نیز طراح اصلی آمریکا بود و صدام صرفا ابزاری برای آن کشور محسوب می‌شد، تصریح کرد: در آن مقطع استکبار با جنگ سرد و امروز نیز با جنگ نرم به دنبال سرنگونی نظام ما هستند؛ هر چند موفق نخواهند شد.

سران اصلی فتنه، استکبار جهانی است

حجت‌الاسلام طائب سران فتنه را بازی خورده دشمنان نظام دانست و گفت: نوع عملکرد استکبار پیچیده‌تر از آن است که به ذهن منفعل و ساده‌لوح سران فتنه برسد.

به گفته این کار‌شناس مسائل سیاسی، دشمنان نظام سال‌ها دوره جاسوسی دیده بودند و در کشورهای مختلف طراحی‌های خود را به مرحله اجرا در آورده و مهره‌های خود را برای جریان براندازی مشخص کرده بودند.

طائب همچنین هدف دشمنان نظام را براندازی و حذف جمهوری اسلامی دانست و گفت: مشخص بود که آن‌ها هدفی جز این ندارند و مساله انتخابات تنها یک بهانه بود.

 

ناگفته هایی از تظاهرات مسلحانه و شورش منافقین
منافقین در پی ناکامی از شورش سی خرداد60 برای بار دوم دست به یک شورش مسلحانه زدند که در تاریخ5 مهر ماه 1360 بود.

 

در اواسط شهریور ماه 60 تحلیلی با این مضمون از سوی سازمان صادر شد:«عملیات بزرگ بمب گذاری و عملیات ایذایی و ترورها زمینه لازم در درون مردم به وجود آورده و جامعه الان آماده قیام بر علیه رژیم و سرنگون کردن آن است و انفجار توده­ها فقط نیاز به یک جرقه دارد که باید توسط پیشتاز زده شود. طرح «تظاهرات مسلحانه و شورش» از این تحلیل زاده شد که در جهت تکمیل آن تحلیل زیر نیز به هواداران رسید: با توجه به اسطوره­سازی مردم از سازمان از یک طرف و وجود ذهنیت نسبت به عمل در جو غالب هواداران از طرف دیگر مردم و حتی هواداران هنوز وارد فاز[نظامی] نشده­اند؛ بنابراین لازم است مردم با تاکتیک مناسبی به صحنه کشانده شوند.

اختناق مهمترین عامل عدم ورود مردم به صحنه مبارزه علیه رژیم بوده است؛ بنابراین لازم است ابتدا جو اختناق توسط پیشتاز شکسته شود تا مردم به صحنه بیایند. «تظاهرات و شورش» مناسب­ترین شکل شکستن جو اختناق است. فاضل مصلحتی عضو معدوم مرکزیت نهاد دانش آموزی سازمان در جلسه درون گروهی گفته بود:«تظاهرات مسلحانه را در مناطق شلوغ راه می اندازیم تا با این کار مردم کشته بشوند و انگیزه مبارزه پیدا بکنند و رودروی نظام قرار بگیرند». در 16 شهریور ماه 60 چند جمع محدود و کوتاه مدت در نقاط مختلف تهران صورت گرفت که نیروهای سازمان داده و دو نهاد دانش آموزی و «محلات» در آن شرکت داشتند. نیروهای «محلات» در نقاطی که ضمن طرح های استراتژیک سازمان روی آنها به عنوان «محله­های آزاد شده» حساب باز شده بود در یک زمان کوتاه تجمع کردند مثل خیابان کمالی و خیابان مخصوص در مناطق غربی و جنوبی تهران (دور از مرکز) نیروهای دانش آموزی در نقاط مرکزی شهر به تجمع دست زدند. در روزهای بعد (18 ـ 21 و 25) شهریور نیز تحرکات مشابهی در نقاط مختلف تهران مانند «سینا ـ مخصوص»، «سینا ـ خرمشهر» ، «شادمان ـ ستارخان» روی داد.

ولی الله صفوی مسئول نظامی دانش آموزی سازمان در غرب تهران در سال 60 درباره این گونه تظاهرات چنین گفته است: «سازمان می گفت تظاهرات هدفش این است که مردم را به صحنه بکشاند و با حمله به مراکز نظامی انتظامی این مراکز را خلع سلاح کنند و سلاح ها بین مردم پخش شود. جریان مثل 22 بهمن (57) پیش بیاید بعد از مقاومت مردم در برابر این تظاهرات و موج گسترده دستگیری که در پی آن صورت گرفت عدم استقبال به حدی بود که نیروهای سازمان دهنده هواداران را هم به زور به این تظاهرات می فرستادند یعنی با عدم استقبال نیروهای هوادار تشکیلاتی هم روبه رو شدند».در اواخر شهریور 60 خط تاکتیک تظاهرات گسترده در داخل سازمان طرح شد؛ با این ویژگی که تعداد بیشتری تیم های مسلح در راهپیمایی شرکت داده شوند و تمام نیروهای اجرایی و عملیاتی و هواداران تشکیلاتی در صحنه حضور یابند و مناطق شروع راهپیمایی طوری در نظر گرفته شود که گروههای مختلف سازماندهی شده ـ در نهایت ـ به هم بپیوندند تا راهپیمایی گسترده شود.

تظاهرات 5مهر که ابتدا قرار بود اول مهرماه برگزار شود ولی به دلیل برگزاری تظاهرات دانش آموزی به مناسبت بازگشایی مدارس به تأخیر افتاد در این مرحله طرح شد تا «پتانسیل نهفته خلق» آزاد شود بالاخره در تعداد قابل توجهی هوادار مسلح از سه نقطه مرکزی تهران در ساعت 5/10 صبح ـ 5مهرماه 60 با شلیک هوایی و آتش زدن مقداری لاستیک اتومبیل و نیز اتوبوسهای شرکت واحد راهپیمایی را آغاز کردند.شکل عمل بدین گونه بود که افراد موتورسوار و گاه پیاده در اکیپ های مختلف با گردآوری هواداران و افراد موجود در محل شروع به تظاهرات یا راهیپمایی می کردند. این افراد با شلیک رگبار هوایی گاه با شلیک های مستقیم به افراد عبوری یا ساختمانهای مراکز عمومی، بانکها، مغازه ها، پاساژها و اتومبیل هایی که افراد با ظاهر مذهبی در آن نشسته بودند با سردادن شعارهای تعیین شده خط تظاهرات را پیش بردند. به واحدهای عملیاتی دستور داده شده بود که «هرکس به هر شکل که خواست جلوی تظاهرات را بگیرد به رگبار ببیندید و حتی اینکه از چه موضعی از تظاهرات جلوگیری می کند فرقی ندارد... اگر نیروهای عملیاتی بتوانند از این تظاهرات دو ساعت حفاظت کنند کار تمام است و نیروهای مردمی به ما می پیوندند و آتش زیر خاکستر شعله ور می شود» تا رسیدن نیروهای مردمی و پاسداران گشتی و کمیته گروهی از مردم عادی در کنار خیابان ها و کوچه های منطقه مورد نظر جان باختند و عده ای نیز به بیمارستان ها منتقل شدند با رسیدن نیروهای مردمی دومین مقابله عمومی بعد از 30 خرداد شکل گرفت علاوه برآنکه تعداد زیادی از هواداران سازمان توسط مردم یا به کمک آنان دستگیر شدند. نوعی جدید از ضد تبلیغ علیه سازمان نیز در بین مردم صورت گرفت «وحشی»، «جانی» و «دیوانه مسلح» از جمله القاب و صفاتی بودند که مردم به عناصر سازمان نثار می کردند.

گفتني است سازمان مجاهدین خلق ایران در سال 1345 برای مبارزه علیه رژیم پهلوی تشکیل شد اما با شناسایی اعضای آن توسط ساواک، در سال 1350بنیانگذاران این سازمان اعدام شدند وبسیاری از اعضای آن به زندان افتادند. در سال 1354 این سازمان تغییر ایدئولوژی خود را اعلام کرد و در درگیری های درون سازمانی بر سر این موضوع چندین نفر از اعضای آن کشته شدند. با پیروزی انقلاب اسلامی، این سازمان با چهره­ای منافقانه در صدد ضربه نظام اسلامی بر آمد و پس ناکامی در این راه با ترور شخصیت های انقلاب نیز نتیجه ای نگرفت و به خارج از کشور گریختند.

 
 

وقتی ضد انقلاب هم به خاندان پهلوی فحش می دهد
ماجرای خودکشی علیرضا پهلوی و دلایل چنین مرگی هنوز در بین سایت های خبری به عنوان یکی از خبرهای مهم تلقی می شود.

 

در مورد چگونگی و دلایل مرگ او و همین طور خواهرش لیلا، و عاقبت شومی که برای این خاندان رقم خورد، پیش از این مطلبی در کلمه منتشر شد. اما عباس معروفی که یکی از ضد انقلاب های مقیم در آلمان است نیز در این باره یادداشتی نوشته است. معروفی در یادداشتش به خاندان پهلوی و میزان ثروت آنان که از این مملکت به تاراج برده اند اشاره کرده و چنین می نویسد:

«خانواده‌ی پهلوی آنقدر پول و ثروت دارد که بتواند، و آنقدر قدرت و توان دارد که یک یا چند دانشگاه هنر و ایرانشناسی برای جوانان دربه‌در‌شده‌ی مملکت تأسیس کند. می‌توانسته و قصور کرده است. می‌توانسته همین جوان برومندش را و صدها جوان لایق همچون او را در مصدر مدیریت این مؤسسه یا لااقل به کار شریف معلمی بگمارد.

اما به نظر می‌آید همه‌ی قدرت و ثروت و دیگ و دیگ‌بر و اسب و زن و فرزند و خان و مانش را مثل فنر زیر تن مقام ولایتعهدی جمع کرده که بر اورنگ بازش گرداند. همچون فنیقی‌های پیش از میلاد که همه‌ی آدم‌ها و دارایی‌های شاه را با او به گور می‌سپردند. به همین خاطر است که خانواده‌ی پهلوی به جای دست‌گیری از جوانان وطن، جوانان خودش را یکی یکی در مسلخ تنهایی قربانی و نابود می‌کند.»

 

رپرتاژ جندالشیطان برای منافقین
رپرتاژ جندالشیطان برای منافقین
پایگاه های خبری جندالشیطان با انتشار مطلبی رپرتاپی از لفظ مجاهدین برای منافقین استفاده کردند.

به گزارش زاهدان با توجه به درگیری اخیر تعدادی از خانواده‌هاي ايراني‌هاي بازداشت شده در اردوگاه اشرف با تعدادی از عوامل گروهک منافقین در کنار این اردودگاه، پایگاه های خبری جندالشیطان با انتشار خبری مستقیم از داخل پادگان اشرف از مظلومیت های منافقین مطلب منتشر کردند!

 
این پایگاه های خبری گروهک با انتشار مطالبی با لینک مستیم از پایگاه خبری منافقین از این گروه حمایت رسانه ای کردند و با انتشار اخباری مدعی شدند تعداد زیادی از منافقین زخمی شده اند.

 
پایگاه های خبری جندالشیطان عشایر عراقی را که به کمک خانواده های قربانی بازداشت شده دراردوگاه اشرف آمده بودند را مزدوران رژیم ایران نامیدند و برای منافقین مجروح شده ابراز نگرانی کردند.

 
طی دو سال اخیر ارتباط و همکاری منافقین با گروهک جندالشیطان به شدت زیاد شده و عوامل این دو گروه به صورت مرتب با هم نشست های را داشته اند.

 
این در حالیست که در زمان ریاست عبدالمالک بر جندالشیطان وی با صدور بیانیه ای رسمی از سازمان منافقین حمایت کرد.

 
در همین حال پايگاه اطلاع‌رساني شبکه العالم گزارش داد: خانواده‌هاي ايراني‌هاي بازداشت شده در اردوگاه اشرف، جمعه بار ديگر مقابل اين اردوگاه تجمع کرده و خواستار آزادي آنها شدند.

خبرنگار شبکه العالم گزارش داد که در جريان تجمع اين خانواده‌ها، عناصر گروهک تروريستي منافقين، تلاش کردند با استفاده از زور و پرتاب اشياء مختلف، اين خانواده‌ها را متفرق کنند که در جريان اين اقدامات تيم خبرنگاري شبکه العالم که براي گزارش اين تجمع در صحنه حضور داشت، مورد حمله قرار گرفت.

عشاير عراقي هم با حضور در اين تظاهرات خواهان بسته شدن اردوگاه اشرف واقع دراستان ديالي و اخراج گروهک تروريستي منافقين از کشورشان شدند. همچنين شمار بسياري از خانواده‌هاي عراقي از استان‌هاي مختلف از جمله بصره در جنوب اين کشور و حتي مناطق شمالي براي کمک به خانواده‌هاي ايراني که در برابر اردوگاه اشرف تجمع کرده‌اند، به اين محل آمدند.

در همين حال عناصر گروهک تروريستي منافقين با پرتاب سنگ و اشياء ديگر به سوي تظاهرکنندگان شماري از ايراني‌ها و عراقي‌ها را زخمي کردند.

خبرنگار العالم گزارش داد: منافقين همچنين با حمله به خبرنگاران، آسيب‌هاي فراواني به تجهيزات و خودروهايشان وارد کردند. عناصر گروهک تروريستي منافقين علاوه بر پرتاب سنگ و اشياء مختلف بسوي تجمع کنندگان، به اقداماتي تحريک‌آميز عليه نيروهاي امنيتي عراقي حاضر در اطراف اردوگاه دست زدند و به سوي آنان نيز سنگ پراني کردند.

نيروهاي عراقي هم به دليل حمله عناصر گروهک تروريستي منافقين سعي کردند تا براي جلوگيري از آسيب ديدن تظاهرکنندگان، آنان را از نزديک حصار اردوگاه دور کنند.

برخي از تظاهرکنندگان در نتيجه حمله عناصر گروهک تروريستي منافقين آسيب ديده و يا زخمي شده که با خودروهاي موجود در محل به بيمارستان بعقوبه و يا حتي بغداد منتقل شدند. بسياري از تظاهرکنندگان در مصاحبه با خبرنگار العالم، تاکيد کردند تا زماني که دولت عراق به درخواست آنان پاسخ ندهد اين محل را ترک نخواهند کرد. آنها همچنين از سازمان ملل متحد و سازمان‌هاي حقوق بشر خواستند دست از سکوت خود در قبال اين موضوع برداشته و به درخواست آنان پاسخ گويند.

بر اساس گزارش خبرنگار العالم، تجمع‌کنندگان در پيامي به سازمان ملل و ديگر سازمان‌هاي حقوق بشر تاکيد کردند که گروهک تروريستي منافقين، گروهکي جنايتکار است که با رژيم بعث و گروه‌هاي تروريستي در سرکوب و کشتار عراقي‌ها و عمليات انفجاري دست داشته است. تظاهرکنندگان در اين پيام که نسخه‌اي از آن به دولت عراق نيز ارسال شده است، درخواست کردند که اين گروهک تروريستي هرچه سريعتر از خاک عراق اخراج شود.

هوشيار زيباري وزير امورخارجه عراق اخيرا در کنفرانس مطبوعاتي مشترکي با سرپرست وزارت امورخارجه ايران، تاکيد کرد که حضور گروهک تروريستي منافقين در عراق برخلاف قانون اساسي اين کشور است.

زيباري گفت: نوري مالکي نخست وزير عراق موضوع گروهک تروريستي منافقين را چند بار مورد بحث و بررسي قرار داده است و ما بيش از هر طرف ديگري از شرارت هاي سازمان هاي مسلح در خاک خود رنج برده‌ايم.

وي تاکيد کرد که گروهک تروريستي منافقين نظير ساير سازمانهاي تروريستي مسلح است، و دولت عراق بر اعمال حاکميت خود، و اجازه ندادن به هر طرفي يا جرياني براي تحميل سياست ها يا رويکردهاي خود عزم جدي دارد.

 

تصاوير کادر پرواز و خدمه هواپيماي تهران-اروميه
بی‌بی‌سی: منظور هاشمی از "سران روحانی" خودش و منتظری است!

 آقای هاشمی رفسنجانی که معمولا نظرات خود را در پوشش «بیان دیدگاه درباره مناسبت‌های روز» ابراز می‌کند، روز گذشته با رسانه‌ای کردن یادداشتی درباره ۱۹ دی ۵۶، از آنچه «توهین به علما و مراجع قم» خوانده، ابراز ناراحتی کرد و نوشت که بقایای فکری دین‌زدایی و روحانیت‌ستیزی پس از توهین و تهمت به "سران روحانی عرصه سیاست" در ۳۰ سال گذشته، به فضلا، علما و مراجع قم رسیده‌اند.

گرچه سکوت آقای هاشمی در برابر توهین‌های مکرر جریان فتنه به مقدسات در ۲۰ ماه گذشته سایه سنگینی از ابهام را بر «ابراز نگرانی» دیروز او انداخته است اما با این حال بی‌بی‌سی منظور آقای هاشمی از «سران روحانی عرصه سیاست» را خود او و آقای حسینعلی منتظری دانسته است.

بی‌بی‌سی فارسی با اشاره به یادداشت آقای هاشمی نوشته است: اشاره آقای هاشمی رفسنجانی به رویدادهای یک و سال و نیم اخیر و توهین به برخی از مراجع تقلید است که مواضعی در همراهی با معترضان به نتایج انتخابات و شرایط سیاسی و اجتماعی کشور داشتند.

رسانه دولتی انگلیس با بیان اینکه موقعیت و نفوذ سیاسی اکبر هاشمی رفسنجانی، پس از آخرین انتخابات ریاست جمهوری ایران نسبت به گذشته رو به افول گذاشته، درباره ابراز نگرانی اخیر او عنوان کرده است که «به نظر می‌رسد یکی از مصادیق مورد انتقاد آقای هاشمی رفسنجانی از توهین به سران روحانی مملکت شخص خود اوست.»

بی‌بی‌سی همچنین از مرحوم حسینعلی منتظری به عنوان دیگر مصداق «سران روحانی سیاست» در یادداشت آقای هاشمی نام برده است.

رسانه دولتی انگلیس در بخشی از گزارش خود به «سکوت» رئیس مجلس خبرگان در برابر اقدمات جریان فتنه اشاره و عنوان کرده، این رفتار آقای هاشمی از نظر بخشی از منتقدانش «خیانت» دانسته شده است.

 

 

آقازاده رئیس کمیسیون؛ هم کارمند مجلس هم دانشجوی مالزی
آقازاده رئیس کمیسیون؛ هم کارمند مجلس هم دانشجوی مالزی

 

آقازاده رئیس یکی از کمیسیون های مجلس همزمان با اشتغال بکار در مجلس شورای اسلامی در دانشگاه مالزی نیز مشغول به تحصیل شده است.
 

 

به گزارش خبرنگار سیاسی مشرق، در حالی که مسئولان وزارت علوم، وزارت امور خارجه و کمیسیون‌های تخصصی مجلس شورای اسلامی بر لزوم تحصیل دانشجویان ایرانی در  داخل کشور تأکید دارند، شنیده شده فرزند رئیس یکی از کمیسیون‌های مهم مجلس برای تحصیل به مالزی رفته است.
فرزند رئیس یکی از کمیسیون های مجلس که ظاهرا با رانت پدر، کارمند دفتر هیئت رئیسه مجلس است، همزمان در مقطع کارشناسی ارشد در یکی از دانشگاه‌های مالزی نیز مشغول تحصیل است و علی رغم اشتغال بکار در حال تردد میان تهران و کوالالامپور می باشد.

این در حالی است که حجت‌الاسلام علیرضا سلیمی، عضو کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس پیش از این گفته بود: مجلس شورای اسلامی به شدت به‌دنبال محدود کردن تحصیل فرزندان مسئولان اعم از وزرا و نمایندگان است.

هم اکنون 75 هزار دانشجوی ایرانی در خارج از کشور تحصیل می‌‌کنند. از میان این 75‌هزار دانشجو حدود سه هزار نفر آنها آقازاده هستند. از این تعداد دانشجوی تحصیلکرده در خارج از کشور 80‌درصد در دوره کارشناسی و 20 درصد آنها در دوره تحصیلات تکمیلی تحصیل می‌کنند که نکته قابل توجه آن است که عمده آقازاده‌های تحصیل‌کننده در خارج در مقطع کارشناسی‌ارشد و دکترا مشغول تحصیل هستند.
 

 

توضیح کواکبیان درباره دیدار اقلیت با خاتمی
توضیح کواکبیان درباره دیدار اقلیت با خاتمی

 

مصطفی کواکبیان نماینده سمنان در مجلس یکشنبه هفته آینده ‌در یک کنفرانس مطبوعاتی درباره دیدار ‌‌نمایندگان فراکسیون اقلیت با ‌خاتمی توضیح می‌دهد.
 

 

 

 مصطفی کواکبیان نماینده مردم سمنان در مجلس شورای اسلامی در گفت‌وگو با فارس اظهار داشت: تصمیم دارم در یک نشست مطبوعاتی به صورت تفصیلی درباره دیدار نمایندگان فراکسیون اقلیت مجلس شورای اسلامی با خاتمی صحبت می‌کنم.

وی افزود: در این نشست که یکشنبه هفته آینده برگزار می‌شود، ارزیابی خود را درباره این دیدار و اظهارات خاتمی ارائه می‌دهم.

در دیدار نمایندگان فراکسیون اقلیت مجلس شورای اسلامی با ‌خاتمی، تعدادی از نمایندگان این فراکسیون حضور نداشتند که مصطفی کواکبیان از جمله این نمایندگان بود.


 

توپخانه ميرزا آغاسي اردوگاه فتنه سبز را به هم ريخت
توپخانه ميرزا آغاسي اردوگاه فتنه سبز را به هم ريخت

ملاقات خاتمي با چند تن از اعضاي اقليت مجلس و سخنان وي در اين ملاقات، باعث اختلافات جدي ميان طيف هاي گوناگون ضدانقلاب شده است. اين در حالي است طراحان اين ملاقات در نظر داشتند ميان اصولگرايان اختلاف افكني كنند.

 مرور تحليل هاي گوناگون در حلقه مخالفان نظام و جريان هاي فعال در فتنه سبز نشان مي دهد اظهارات خاتمي كه نوعي دنده عقب گرفتن و حاكي از مرگ جنبش سبز ارزيابي شده، باعث بگو مگوهاي جدي در جريان هاي مذكور شده است. به عنوان مثال نوشته يكي از اعضاي حزب مشاركت در دفاع از تحرك تازه خاتمي با اعتراض هاي تند روبرو گرديد. علي اصغر شفيعيان در دفاع از خاتمي، حاميان موسوي را «راديكال هاي سبز» توصيف كرده و نوشت: انتظار اعلام مواضع و مرزبندي علني و لحظه به لحظه از امثال آقاي خاتمي در برابر آقايان موسوي و كروبي با راديكال هاي سبز انتظار زيادي و اشتباهي است. آقاي خاتمي مانند همه اصلاح طلبان قطعاً به روند انتخابات پارسال اعتراض داشت اما اگر به تقلب موثر در نتيجه انتخابات اعتقاد داشت حداقل يكبار به آن اشاره مي كرد... آقاي خاتمي اعتقاد داشت كه با خياباني شدن اعتراضات مخالف است ]!؟[ اما برخي گوششان بدهكار نبود و آن شد كه نبايد مي شد.
نويسنده كه به مدت 2 سال در باكو اقامت داشته و مشغول تجارت بوده، بانيان آشوب هاي خياباني سال گذشته را «متوهمان خشونت گرا» توصيف كرده و سعي كرده دامن اصلاح طلبان را از اين آشوب ها مبرا كند.
به دنبال انتشار اين تحليل در سايت ضد انقلابي بالاترين، برخي عناصر ضدانقلاب فعال در فتنه سبز واكنش هاي خواندني نشان دادند و از جمله نوشتند: «در اشتباه محض هستيد! راديكال هاي سبز؟ منظورتون همون هايي هستند كه در يك سال گذشته براي من و شما باتوم خوردند و زندان رفتند و كشته شدند؟ اين خيانت نيست؟... مصداق بارز حزب باد شماييد. وقتي تعادل سياسي و موضع مشخصي نداريد و باري به هر جهت هستيد، بهتر است فعاليت نكنيد. جنبش سبز مربوط به اصلاح طلبان نبود. اصلاح طلبان بخشي از جنبش سبز هستند كه متاسفانه بيشترين تاثير منفي بر جنبش را همين اصلاح طلبان داشتند، چه با اعلام مواضع انفعالي از طرف خاتمي و چه با آدرس غلط دادن به مسير اعتراضات و چه با ضعف چهره هايي چون ابطحي و سعيد شريعتي و نااميد كردن بسياري كه فكر مي كردند اينها مبارز هستند... راديكال سبز؟ هر كي هر كيه ديگه! هر روز واسه خودتون يك كلمه بسازين و دربيارين. ببين جنبش رو چيكارش كردن كه 60 تا چيز سبز از توش زده بيرون. نمي خوايد جمع كنيد اين بساط رو؟... آقاي خاتمي مدت هاست جنبش سبز نمي خواد. او مدت هاست كه ميگه بايد برگشت به اصلاحات مصداق بارز حزب باد همينه... - نه عزيز! راديكال هاي سبز كتك نخوردند، فقط توي تلويزيون هاي 24 ساعته فحش دادند. كتك خورده ما بوديم كه طبق تقسيم بندي شما سبزاللهي محسوب مي شويم... مشكل آدم هايي كه شبيه اين تحليل ها را مي نويسند اينه كه مي خواهند نقطه اي بايستند كه اصلاً وجود نداره و مفهومش مشخص نيست و تازه فكر مي كنند روي نقطه اعتدال ايستادند!».
از طرف ديگر كاظم علمداري از عناصر اپوزيسيون مقيم كاليفرنيا در گفت وگو با راديو فردا درباره تحرك اخير اظهار داشت: شروط سه گانه اي كه خاتمي براي شركت در انتخابات مطرح كرد، عملي نيست و مي تواند يك تاكتيك باشد نه استراتژي. اگر جنبش سبز مي توانست با توجه به زمينه موجود، از تضاد دو جناح در درون اصولگرايان استفاده كند، به نظرم بهترين حركتي بود كه ثمربخش بود براي پيشبرد جنبش... اما واكنش كيهان در برابر اين (به نظر من) گفته هاي تاكتيكي- حالا آقاي خاتمي ممكن است بگويد نه استراتژي است- نشان دهنده اين است كه نبايد اميد كاذب در مخالفان ايجاد كرد. در برابر سه شرط معقول خاتمي، كيهان تهمت هاي بسيار سنگين جنايت و خيانت به ايشان زد. بنابراين نبايد اميد كاذب ايجاد كرد. براي شركت در انتخابات نيروهاي اصلاح طلب و جنبش سبز هنوز استراتژي خودش را پيدا نكرده و اين استراتژي بايد اين جور باشد كه به همه تفهيم شود مشكل اساسي از قانون اساسي است. اگر اين استراتژي پيدا نشود، ايجاد شكاف بيشتر بين دو جناحي كه درون حكومت اختلاف دارند و ايجاد يك بديل قدرت در درون نيروهاي اپوزيسيون و اصلاح طلب ممكن نخواهد شد.
حركت اخير فتنه گران در پيش فرستادن خاتمي براي اختلاف افكني در جبهه اصولگرايان و نتيجه عملي آن در تشديد اختلاف ميان فتنه گران سرخورده، يادآور حكايت توپخانه ميرزا آغاسي است كه به جاي شليك، منفجر شد و او كه سعي مي كرد خود را نبازد به شاه گفت قربان اين توپ كه از جبهه خودمان اين طور تلفات گرفت، ببينيد با جبهه مقابل چه مي كند!



 

ارزش‌های تهران از ده سال پیش تا الان
دستفروش ها می گردنند ببینند چه چیزی بیشتر طرفدار دارد همان را به قیمتی عرضه می کنند که اگر مشتری آن را از مغازه بخرد باید چند برابر پول بدهد.

این روزها اگر هریک از ما گذرمان به مترو تهران بیافتد بی آنکه در مواجهه با دستفروشان مترو بخواهیم برای چنین واقعیتی نسخه بپیچیم که یاباید آنها از این مکان رانده http://www.dayna.ir/Images/News/Smal_Pic/18-10-1389/IMAGE634301927295280000.jpgشوند، و یا برعکس، باید همچنان به این طریق رزق و روزی خود را تأمین کنند، کافی است قدری تأمل کنیم.
آقای دکتر قُجاوند، عضو هیأت علمی دانشگاه و پژوهشگر مسائل اجتماعی، از وی راجع به پدیده یا معضل دستفروشی وانتخاب کالاهایی که خانم های جوان یا میان سال برای فروش عرضه می کنند سؤال کرده ایم. دکتر قُجاوند علاوه بر ذکر نکات قابل توجه در مورد این مبحث اجتماعی، راهکارهایی را نیز برای بهبود وضعیت این پدیده یا معضل ایراد کرده است.

-به نظر شما آیا می توانیم بگوییم که مردم تهران تقریباً هر ده سال یکبار تغییراتی اساسی در نحوه زندگی، و تعاملات اجتماعی دارند؟

تهران


ارسال توسط arman
آخرین مطالب

آرشیو مطالب
پيوند هاي روزانه
امکانات جانبی
ورود اعضا:

نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 6
بازدید دیروز : 0
بازدید هفته : 6
بازدید ماه : 113
بازدید کل : 27682
تعداد مطالب : 189
تعداد نظرات : 5
تعداد آنلاین : 1

آمار وبلاگ:

بازدید امروز : 6
بازدید دیروز : 0
بازدید هفته : 6
بازدید ماه : 113
بازدید کل : 27682
تعداد مطالب : 189
تعداد نظرات : 5
تعداد آنلاین : 1