32 مقام ايراني در فهرست تحريم اتحاديه اروپا
سرويس سياسي-
در پي تحولات منطقه اي و اعتراف رسانه هاي خارجي مبني بر الهام گيري ملت ها از انقلاب اسلامي ايران و پيش رفتن تحولات به سود تهران، اتحاديه اروپا با هدف كاهش اعتماد به نفس فزاينده منطقه اي ايران اسلامي 32 مقام كشورمان را تحريم كرد.
وزراي خارجه اتحاديه اروپا در نشست روز 23 فروردين 1390 (12 آوريل 2011) 32 مقام ايراني را به اتهام آنچه نقض حقوق بشر خوانده مي شود تحريم كردند اما ويليام هيگ وزير خارجه انگليس بلافاصله اعلام كرد هدف از اين تحريم ها اين است كه ايران نتواند از تحولات منطقه به نفع خود استفاده كند.
به گزارش خبرگزاري فرانسه از لوكزامبورگ، هيگ به خبرنگاران گفت: «ايران بر اين باور است كه با تغييراتي كه در حال حاضر در خاورميانه اتفاق مي افتد مي تواند از وضعيت بدحقوق بشر در اين كشور فاصله بگيرد».
اسامي اين 32 مقام ايراني
اعلام نشده است
منابع غربي ادعا مي كنند با اعمال اين تحريم ها دارايي هاي اين افراد مسدود خواهد شد و آنها اجازه سفر به اروپا را نخواهند داشت.
به گفته «هيگ» مقام هاي اتحاديه در جلسه روز سه شنبه خود اين تصميم را نهايي كرده اند و گفته مي شود مقام هايي كه مشمول تحريم واقع شده اند كساني هستند كه در برخورد با آشوبگران پس از انتخابات 88 در ايران نقش داشته اند.
گفتني است؛ نشريه اينترنتي پوليتيكو پيش از اين، يك فهرست 80 اسمي منتشر كرده و گفته بود كه اروپا قصد دارد به زودي اين افراد را تحريم كند. احتمال مي رود فهرست 32 نفره اي كه هيگ درباره آن سخن گفته است گزيده اي از آن فهرست باشد.
كارشناسان در تهران باور ندارند كه اين تصميم اتحاديه اروپا واجد هيچ ارزش واقعي باشد. مقام هايي كه تحريم شده اند نه حسابي در اروپا دارند و نه مانند برخي از غربگرايان ايراني دائماً به اروپا مسافرت مي كنند. در عوض، به نظر مي رسد هدف اصلي اروپا اين است كه در اقدامي منفعلانه اندكي از ضربه اي را كه تحولات منطقه به منافع حياتي غرب وارد آورده لااقل به لحاظ رواني و رسانه اي جبران كند. تقريباً اكثر تحليلگران غربي ايران را برنده اصلي اين تحولات مي دانند.
همچنين اروپايي ها تصور مي كنند اين تحريم ها به مخالفان داخلي ايران روحيه خواهد داد و اميدوارند ناآرامي ها در تهران مجدداً احيا شود. برخي اطلاعات موجود نشان دهنده اين است كه اين آدرس غلط از داخل ايران به اروپايي ها منتقل شده و برخي از چهره هاي اپوزيسيون ايراني مانند شيرين عبادي هم آن را تقويت كرده اند.
در عين حال، كارشناسان مي گويند ناتواني آمريكا از استوار كردن تحريم هاي جديد بر مسائل هسته اي، يكي از اصلي ترين علت هاي تمركز روي مسئله حقوق بشر است كه هرچه بيشتر تحريم ها را به سمت «حالت نمادين» سوق خواهد داد.
از سوي ديگر؛ پرويز سروري عضو كميسيون امنيت ملي مجلس در گفت وگو با ايسنا، اقدامات اخير اتحاديه اروپا در وارد كردن نام 32 تن از اتباع ايراني در ليست تحريم ها را اقدامي در جهت سرپوش گذاشتن به نقض حقوق بشر در كشورهايي نظير بحرين دانست.
ساخت سري جديد سريال ضداسلامي «24»
هامون نیوز به نقل از فارس : سري جديد سريال اكشن و درام «24» عليرغم اعتراض تعداد زيادي از مسلمانان جهان و مخالفت برخي گروههاي حقوق بشر، بهزودي ساخته خواهد شد.
تهيهكنندگي اين فيلم را «برايان گرازر»، تهيهكننده سري اول اين سريال و «ران هاوارد»، كارگردان صهيونيست هاليوود بهعهده دارند.
«ران هاوارد»، پيش از اين نيز فيلمهاي متعصبانه «كد داوينچي» و «فرشتگان و شياطين» را تحتتاثير لابيهاي صهيونيستي و در ستيزه با دين مسيحيت ساخته بود.
به گزارش سايت سينمايي IMDB، نقش اول سري جديد سريال 24، را همچون سري قبل «كيفر ساترلند» بازي خواهد كرد.
به گفته «ساترلند»، اين سريال طي تاريخي نامعلوم در سال 2012 ميلادي پخش خواهد شد.
بنابراين گزارش، سريال «24» روايت يك گروه مسلمان است كه قصد انجام يك اقدام تروريستي را دارند؛ اما توسط پليس آمريكا مهار ميشوند.
شغال (گفت و شنود)
گفت: پادشاه عربستان، ايران را به حمله نظامي تهديد كرده است!
گفتم: حيوونكي در آخرين روزهاي عمرش تصميم گرفته بدون غلط زيادي از دنيا نرود.
گفت: در اسناد ويكي ليكس آمده است كه «مئير داگان» رئيس سابق موساد به «نيكلاي برنز» معاون وقت وزير خارجه آمريكا گفته بود؛ اسرائيل از فروش اسلحه به عربستان نگراني ندارد چون اولا؛ آل سعود متحد اسرائيل است و ثانيا؛ توان استفاده از اين تسليحات را ندارد.
گفتم: در يكي ديگر از اسناد ويكي ليكس آمده كه «ارتش عربستان فقط مي تواند با مردم بدون سلاح روبرو شود» يعني همان كاري كه الان در بحرين مي كند.
گفت: از همه اينها گذشته، الان 32 سال است كه آمريكا و اسرائيل نتوانسته اند عليه ايران اسلامي هيچ غلطي بكنند، چه رسد به ارتش زهوار در رفته عربستان و پادشاه در حال مرگ آن.
گفتم: شغالي وسط جنگل عربده مي كشيد و مي گفت؛ ببر تكه پاره مي كنيم! فيل از وسط نصف مي كنيم!... پلنگ مي خوريم!... ناگهان چشمش به يك شير افتاد و در حالي كه از ترس مي لرزيد گفت؛ البته بعضي وقت ها يك چيز زيادي هم مي خوريم!!
وهك منافقين بايد تا پايان 2011 خاك عراق را ترك كند
اين در حالي است كه امروز برخي منابع خبري اعلام كردند كه نيروهاي امنيتي عراق 6 عضو گروهك تروريستي منافقين را به علت دست داشتن در
ناآرامي هاي روز جمعه گذشته و درگيري با نيروهاي عراقي در اردوگاه اشرف در استان ديالي در شرق عراق بازداشت كردند.
اعضاي گروهك تروريستي منافقين علاوه بر كشتار و ترور هزاران انسان بيگناه در ايران ، در سركوب قيام مردم عراق در سال 1991 شركت داشتند و هنوز هم به كشتار عراقيها، تحريك مردم و
كمك به سران رژيم بعثي سابق مبادرت ميكنند.
دولت عراق اخيراً بر ضرورت خروج اعضاي گروهك تروريستي منافقين از اين كشور و بسته شدن اين اردوگاه به طور كامل تاكيد كرده است.
دولت عراق علت اين امر را دست داشتن اعضاي اين گروهك در جنايات عليه مردم عراق در دوره رژيم سابق و قرار گرفتن آن در ليست سازمان هاي تروريستي از سوي دولت عراق
و سازمان هاي بين المللي اعلام كرده است.
هشدار آيت الله مصباح يزدي نسبت به خطر نفوذي ها
رئيس موسسه آموزشي و پژوهشي امام خميني(ره) با اشاره به برخي اقدامات جريان انحرافي در دولت تاكيد كرد كه چگونه كسي كه در عمرش با هيچ عالمي ارتباط نداشته، هر روز به اسلام ضربه مي زند.
به گزارش فارس، آيت الله «محمدتقي مصباح يزدي» در ديدار جمعي از مسئولان شوراي عالي زنان در اين باره گفت: چگونه كسي كه در عمرش با عالمي ارتباط نداشته و علاوه بر آن هر روز ضربه اي به اسلام مي زند، مي تواند براي اسلام مفيد باشد و معلوم نيست چه شده كه برخي نيز به آن ها دل بسته اند.
استاد اخلاق حوزه علميه قم در ادامه هشدار داد: اگر تنبلي كنيم زماني از خواب غفلت بيدار مي شويم كه تيرگي فتنه همه جا را فرا گرفته است و مي بينيم همان كساني فتنه را آغاز كرده اند كه خود پرورش داده ايم. اين عزل و نصب ها از كجا درمي آيد؟ اين حرف هاي ملي گرايانه و مكتب ايراني، آن هم در زماني كه نهضت اسلامي در جهان اسلام در حال شكل گيري است، براي چيست؟ ملي گرايي و دم زدن از مكتب ايراني با چه انگيزه اي مي تواند صورت بگيرد؟
عضو مجلس خبرگان رهبري افزود: اگر روزي از ما بپرسند چرا براي تساوي ارث زن و مرد كاري نكرديد شايد بتوانيم عذري بياوريم، ولي ا گر به ما بگويند چرا اساس اسلام را حفظ نكرديد؟ چه عذري مي توانيم بياوريم؟!
آيت الله مصباح يزدي با اشاره به تاريخ صدر اسلام گفت: همان كساني كه از اصحاب رسول خدا صلي الله عليه و آله بودند پس از رحلت ايشان علي عليه السلام را خانه نشين كردند، و بني اميه كه با نام اسلام بر سر كار آمدند كاري كردند كه بر همه منابر به لعن علي عليه السلام مي پرداختند و مجاهدان و ياران پيامبر صلي الله عليه و آله نيز اعتراضي نكردند؛ پس جاي تعجب نيست اگر برخي از ياران امام، روزي عليه اسلام و انقلاب به پا خيزند (همان گونه كه سران فتنه گذشته اين چنين كردند) و جاي تعجب نخواهد بود اگر برخي از كساني كه امروز دم از رهبري مي زنند و از ياران رهبري هستند، فردا فتنه بزرگ تري را به وجود آورند. رئيس موسسه آموزشي و پژوهشي امام خميني(ره) ادامه داد: خطري كه من احساس مي كنم شديدترين خطري است كه تاكنون اسلام را تهديد كرده است و آن هم از سوي نفوذي هايي است كه در بين خودي ها در حال رشد هستند.
وي همچنين با هشدار به مسئولان گفت: امروزه در درون جامعه ما تشكيلاتي فراماسونري در حال شكل گرفتن است و همان طور كه در دوران مشروطه، فراماسونري با شعار قرآن و اسلام پيش آمد، امروز نيز فراماسونري با شعارهاي انقلاب و اسلام جلوه مي كند و تحت پوشش آن حرف خود را بيان مي كند، يعني قالب را حفظ و محتوا را عوض مي كند.
آيت الله مصباح يزدي در پايان، طول عمر رهبر شايسته و مدبر نظام اسلامي را از خداوند مسألت كرد و گفت: بزرگ ترين نعمتي كه براي حفظ اسلام به آن اميد داريم، وجود مقام معظم رهبري است.
امیراحمدی شریک مکتب ایرانی است
هفتهنامه یالثارات در ستون «سیاست به روایت یک همولایتی»، در مطلبی تحت عنوان "از زبان دیگران" نوشت:
هوشنگ امیراحمدی (رابط سازمان جاسوسی آمریکا ): من آقای مشایی را یکبار در ایران و چند بار در آمریکا دیدهام و با هم حرف زدهایم . از نظر من ایشان یک آدم معتدل، متعهد و مردمدار است و همیشه سعی کرده تا مشکل را حل کند! برخی از نظرات من با دیدگاههای ایشان شبیه است. مثل مکتب ایرانی که هر دو با آن موافقیم(آرمان ۲۱/۱/۹۰ )
۱-اتفاقا! احمدینژاد هم معتقد است مشایی فردی متعهد، مردمدار و مهربان است! در ضمن محمود جان بارها تاکید کرده که نظر ایشان درباره مکتب ایرانی همان نظر جناب مشایی است! خوب است که این ادعاها شریک هم پیدا کرد.
۲-این حسن اتفاق (اتفاقنظر احمدینژاد و امیراحمدی درباره حضرت اسلام شناس مقیم دولت) را به فال نیک گرفته و پیشاپیش پیوندشان را تیریک میگوییم!
۳-البته جناب آقای امیراحمدی نگفتهاند اما ما که میدانیم نظرات قطب دایره دولت و مرشد کامل (حضرت م . اسلام شناس) درباره ملت متمدن آمریکا و ملت اسراییل با نظرات هوشنگ خان امیراحمدی و اربابان آمریکاییشان همخوانی دارد .
پاي كنكور ظهور
ظهور موعود(عج) نزديك است؟ چه پرسش سهل و ممتنعي! پرسشي كه مي تواند راه را نزديك كند، به همان اندازه مي تواند حاوي نكته و نشانه و آدرس انحرافي باشد. بهار 1390 شمسي با جوش و جنبشي كه در جان ملت ها افتاده، تداعي بهار جان ها را مي كند. اين ذات بهار است كه در اميد و ايمان به رويش بدمد و امسال اين اشتياق مضاعف شده است. با اين حال پرسش از «ظهور نزديك است؟» به همان اندازه كه روايتگر مشتاقي است مي تواند غلط انداز باشد. چرا؟ داستان، ماجراي ظرفيت قلب است كه با همه وسعت، گنجايش اضداد را ندارد.همان قصه آزمون جامعي است كه برگزار مي كنند تا گواهي بدهند ساليان آموختن و گفتن و شنيدن را. داستان مركبي است كه راهوار نباشد، تو پي ليلي و او پي فرزند... تازه اگر دلت پيش دلدار باشد.
همچو مجنون در تنازع با شتر
ميل مجنون پيش آن ليلي روان
يك دم ار مجنون زخود غافل شدي
عشق و سودا چون كه پر بودش بدن
آن كه او باشد مراقب، عقل بود
ليك ناقه بس مراقب بود و چست
فهم كردي زو كه غافل گشت و دنگ
چون به خود بازآمدي، ديدي زجا
در سه روزه ره، بدين احوال ها
گفت اي ناقه! چو هر دو عاشقيم
جان زهجر عرش اندر فاقه اي
جان گشايد سوي بالا بال ها
راه نزديك و بماندم سخت دير
سرنگون خود را ز اشتر در فكند
تنگ شد بر وي بيابان فراخ
آن چنان افكند خود را سخت زير
چون چنان افكند خود را سوي پست
پاي را بر بست و گفتا «گو» شوم
عشق مولا كي كم از ليلي بود
گوي شو، مي گرد بر پهلوي صدق
گه شتر چربيد و گه مجنون حر
ميل ناقه پس پي كرّه اش دوان
ناقه گرديدي و واپس تر شدي
مي نبودش چاره از بيخود شدن
عقل را سوداي ليلي در ربود
چون بديدي او مهار خويش سست
رو سپس كردي به كرّه بي درنگ
كاو سپس رفتست بس فرسنگ ها
ماند مجنون در تردد سال ها
ما دو ضد، بس همره نالايقيم
تن ز عشق خار بن چون ناقه اي
در زده تن در زمين چنگال ها
سير گشتم زين سواري، سير سير
گفت سوزيدم زغم تا چند چند
خويشتن افكند اندر سنگلاخ
كه مخلخل گشت جسم آن دلير
از قضا آن لحظه پايش هم شكست
در خم چوگانش غلطان مي روم
گوي گشتن بهر او اولي بود
غلط غلطان در خم چوگان عشق
ناقه ناهمراه را بايد پي كرد تا پي مقصود رفت و رسيد اما گاه چنان مي شود كه مهر و تعصب ناقه- از هر جنس- آدمي را از مقصد بازمي دارد. بسا بزرگاني كه ناقه و مركب سفر، قبله شان شد. يا بدتر، شدند قتيل الحمار! در كمال پختگي ميل به كودكي كردند و شدند «حلوم الاطفال»، پي رؤياهاي كودكانه دوان. خيال كردند آنچه با مشقت تا بدين جا ساخته و فراز آورده اند، خانه شني كنار درياست كه مي توان ساعت ها- با رنج تمام- ساخت و به اشاره اي فرو ريخت. نان پيامبر(ص) و علي(ع) خوردند و آخر سر، راه را براي معاويه هموار كردند، اگر به جبهه او نپيوستند.يا نان امام زمان(عج) خوردند و آمريكا و اسرائيل را سر هيجان آوردند.
ظهور نزديك است؟ چه پرسش سهل و صعبي! چرا ظهور ذخيره الهي (عج) نزديك نباشد حال آن كه از يك سو جهان انباشته از ستم شده و از ديگر سو، ملت هاي مسلمان به جنبش آمده اند. اصلا هر ساعتي كه از روزگار مي كاهد، ظهور نزديك تر مي شود. در اين ترديد و تخلفي نيست. مستأصل شدن ابرقدرت ها و سران جبهه استكبار گواهي مي دهد كه وعده حق نزديك است. به ميدان آمدن مرداني عزيزتر و نفوذناپذيرتر از پاره هاي پولاد در برابر طواغيت، داد مي زند بشارت ظهور را اما... ورزيده و مهيا كه نباشي چه تفاوتي مي كند همين فردا موعد ظهور امام عصر(عج) باشد يا جمعه 01 سال بعد. مهيا نبودن سهل است، گاه چنان رميده- به سياق نعل وارونه- مي دويم كه فرسنگ ها فاصله مي اندازيم تا ميقات و ميعاد. اين از مسلمات است كه باور و عمل مدام دگرگون شونده ما و مردمان ما و صاحب منصبان و سخن گويان ما، علي الدوام ظهور را نزديك يا دير و دور مي كند.
مي توان سنجيد اين دوري و نزديكي را، دست كم به دو روش. يك آزمون همان است كه ببينيم ائمه پيش از امام عصر (عليه السلام) چگونه فرمان راندند و فرمان آنها چرا پيش نرفت؟ بپرسيم كه اگر امروز حضرت ولي عصر- ارواحنا له الفدا- پرده غيبت كنار زند و براي عدالت و حق حكم براند، آيا حكايت پرغصه روزگار اميرمؤمنان و امام حسن و امام حسين عليهم السلام از جانب خواص و عوام تكرار مي شود يا نه؟ و روش دوم كه اسباب و مقدمه آزمون به شيوه اول است، اينكه بپرسيم و بكاويم با جانشين امام عصر(عج) كه حجت امام بر مؤمنان است، چگونه معامله كرده ايم؛ از صاحبان مناصب عالي حكومتي و دارندگان نفوذ و اعتبار و وجاهت بگيريد تا مردمان عادي؟ بكاويم آنجا كه دعوت به وحدت و الفت و عدالت، و مرزبندي و مبارزه با استكبار و فساد و فتنه و نفاق شد چه قدر مردم همراهي كردند- كه كردند- چه مقدار صاحب منصبان لبيك گفتند، كدام ها از خود گذشتند و كدام گرفتار خود و منصب و مركب و فرزند و مشاور و مال و باند و قبيله و حزب ماندند؟ بپرسيم كه كجا تعصب ورزيدند و كجا دست رد به سينه تعصبات باطل جاهلي زدند يا نزدند؟ از اين منظر ولايت فقيه، قبله نماي جاده انتظار است.
«آيا ظهور نزديك است؟» با همه آتش اشتياقي كه برمي افروزد، سؤال غلط اندازي خواهد بود اگر درباره جماعتي مطرح شود كه در يك دل، دو دلبر داشتند و آخر سر هم كم بهاترين را برگزيدند. دلباختگاني بودند كه به جاي منزل ليلي، سر به ناقه سپردند تا آنان را پي تعلقات خود ببرد. انتظار بي ملاك نيست، كاملا قاعده مند و داراي فرمول است. «ماجعل الله لرجل من قلبين في جوفه. خداوند در درون انسان دو قلب ننهاده است.»
رسم عاشق نيست با يك دل دو دلبر داشتن
يا ز جانان يا ز جان بايست دل برداشتن
يا اسير حكم جانان باش يا دربند جان
زشت باشد نوعروسي را دو شوهر داشتن
ملاك روشني در اين ميان وجود دارد، همان كه امير مؤمنان پس از ماجراي تلخ صفين و حكميت و با زبان سراسر عتاب و سرزنش به ياران خود فرمود: «ايها الناس المجتمعه ابدانهم المختلفه اهوائهم! اي مردمي كه بدن هاشان در كنار يكديگر جمع است و سوداي دل هاي آنان پراكنده! كلام شما سنگ سخت را سست مي كند و رفتارتان دشمنان را به طمع مي اندازد. آنجاها كه مي نشينيد رجز مي خوانيد اما هنگام مبارزه كه مي رسد، به زبان اهل گريز از جنگ مي گوييد اي جنگ از ما دور شو!...هر كس به وسيله شما به سوي دشمن تير انداخت، تيري شكسته و بي پيكان رها كرد» (خطبه 29 نهج البلاغه). ملاك، احساس هميشگي جهاد است و اقتضاي جهاد، بر دشمن متمركز شدن و سستي نورزيدن و راه رخنه را بستن و از حواشي گذشتن و تعصبات تفرقه آفرين را به دور افكندن است. امام پس از شنيدن هجوم لشكر معاويه به شهر انبار، جهاد را دري از درهاي ويژه بهشت براي اولياي خاص خداوند دانستند اما فرمودند «من شب و روز و پنهان و آشكار شما را به جهاد فراخواندم و گفتم با آنها بجنگيد پيش از آن كه با شما بجنگند، به خدا سوگند با هيچ قومي در خانه اش نجنگيدند مگر آن كه او را خوار ساختند. پس شما كار را به گردن هم انداختيد و يكديگر را خوار كرديد تا در نتيجه غارتگري، شما را متلاشي ساختند و بر شهرهاي شما مسلط شدند... يا اشباه الرجال و لارجال! حلوم الاطفال... اي مرد نمايان نامرد كه صاحبان رؤياهاي كودكانه ايد...» (خطبه 27 نهج البلاغه).
پرسش مهم تر از «آيا ظهور نزديك است؟»، اين سؤال است كه رفتار و گفتار امروز ما چه قدر بسترساز ظهور است و به چه ميزان حجاب مي شود و فاصله مي اندازد؟ حقيقي ترين پرسش اين است كه ما با جانشين امام عصر(عج) چه گونه معامله كرده ايم؟ كم فروشي نكرده ايم؟ طاقچه بالا نگذاشته ايم؟ امانتداري كرده ايم؟ ما در اين كنكور آزمايشي بزرگ كه در آستانه آزمون نهايي است چه قدر ورزيده و چابك و از سر توجه رفتار كرده ايم كه اگر فردا خبر پيچيد «امام زمان آمد» جا نمانيم؟ و الاّ اگر قرار باشد مانند خواب ماندگاني كه به صداي ناگهان از جا مي پرند و با لباس خواب به كوچه مي دوند و انگشت نماي خلايق مي شوند، خبردار ظهور شويم كه چه كاري است علي الدوام گفتن «ظهور نزديك است... آيا ظهور نزديك است؟»! آنان كه در هر امري به هر دليل خودمداري و اجتهاد خودبينانه پيشه مي كنند، در واقع زمام به دست غير سپرده اند. با هر گامي از مقصد دورتر خواهند افتاد و در آزمون خطير جا خواهند ماند. اين آزمون، معافي و راه دررو ندارد.
به طواف كعبه رفتم به حرم رهم ندادند
كه تو در برون چه كردي كه درون خانه آيي
تعصب باطل از يك سو و لجاجت و اصرار بر اين تعصبات از سوي ديگر، مقدمه بي تقوايي است كه پيامبراكرم(ص) فرمود «هركس تعصب بورزد يا به خاطر او تعصب [ناحق] بورزند، رشته ايمان از گردن خويش گشوده است» و باز فرمود «هركس كه در قلب او به اندازه دانه خردل عصبيت باشد، خداوند او را در روز قيامت با اعراب جاهلي مبعوث مي كند». اميرمؤمنان نيز ضمن تخطئه تعصب و لجاجت و بيان اين تعبير كه «لجاجت، انديشه را تباه مي كند، فرموده اند: «اگر چاره اي از داشتن تعصب نيست، بايد تعصب تان به خاطر خصلت هاي والاي انساني و كردار ستوده و امور نيكويي باشد كه اهل شرافت و بزرگواري در آنها بر يكديگر فضيلت و برتري مي جستند...» (خطبه 192 نهج البلاغه).
انسان جايز الخطاست، درست. انسان منتظر مي تواند خطا كند، قبول. اما واجب الخطا كه نيست. بايد از خطا و انحراف برگشت كه اگر اصرار در ميان باشد، عقل را تعطيل، و انديشه و تصميم را تباه مي سازد، چندان كه برخي رجال نقش آفرين در فتنه سال88 را به تباهي كشاند. به تعبير رهبر فرزانه انقلاب، نان امام زمان(عج) را خورده بودند و دشمن را شاد كردند. «دل انسان غمگين مي شود و مي شكند به خاطر اينكه چرا كساني كه نان انقلاب را خوردند، نان اسلام را خوردند، نان امام زمان را خوردند، دم از امام زمان زدند، دم از ائمه معصومين زدند، حالا طوري مشي مي كنند كه اسرائيل و آمريكا و سيا و هركسي كه در هر گوشه دنيا با اسلام دشمن است، برايشان كف بزنند. اين، انسان را غصه دار مي كنند ولي به شما عرض كنم، بشارت هاي الهي اين قدر زياد است كه هر غمي را از دل پاك مي كند. بشارت هاي الهي خيلي زياد است. نبايد خيال كرد كه اگر چهار نفر آدمي كه سابقه انقلابي دارند، از كاروان انقلاب كنار رفتند، پس انقلاب غريب ماند. نه آقا، همه انقلاب ها، همه فكرها، همه جريان هاي گوناگون اجتماعي، هم ريزش دارند، هم رويش دارند؛ ريزش در كنار رويش.»
جهان آبستن حوادث بزرگي است. در سدّ استكبار خلل افتاده است. نهال بيداري اسلامي، انقباض و انجماد حاكميت طواغيت را شكافته و جوانه آن سر بيرون آورده است. عطر و بوي بهار ظهور، پنهان كردني نيست اما زمان همت و تلاش مضاعف است، دوران سختكوشي و مجاهدت. ظهور نزديك است يعني بي خواب و بي تاب شدن و مراقبت و مجاهدت و پاييدن خويش از گامي كه از سر خواب و غفلت برداشته مي شود. يعني خود را در جبهه يافتن و هيچ چيز را جاي مسئله اصلي ننشاندن. يعني چشم به انگشت اشارت مقتدا داشتن و جديت در اطاعت را سرلوحه امور ساختن و نظرات ايشان را به مولوي و ارشادي تقسيم نكردن. يعني بي تفاوت از رنج ملت هاي انقلابي نگذشتن. يعني حلقه و قبيله و حزب را بر گرده حق و عدالت و تكليف بار نكردن. يعني گوي چوگان دوست شدن و ناهمرهان را پي كردن. يعني كه همه چيز را با قبله نماي حريم دوست سنجيدن. يعني كه بي عشق خميني و خامنه اي نتوان عاشق مهدي شد. بايد به اين باور رسيد كه مارقين و قاعدين و ناكثين و قاسطين، همه در بيراهه رفته اند.
فرزندان مبارك دستگير شدند
پيش از اين دادستان كل مصر احضاريه "محمد حسني مبارك " و دو فرزندش بهنامهاي "جمال " و "علاء " بهاتهام تشويق به كشتار انقلابيون و فساد مالي از جمله حيف و ميل اموال عمومي را صادر كرده بود.
بر اساس اين گزارش؛ دادستان كل مصر با صدور بيانيهاي اعلام كرده كه سخنان تلويزيوني اخير مبارك هيچ تأثيري در اقدامات دادستاني كل اين كشور در توقيف حسابهاي مالي وي در داخل و خارج مصر نخواهد داشت.
وي تاكيد كرد كه دادخواستهاي واصله به دستگاه قضايي كه احضاريه بر اساس آنها صادر شد؛ به ميزان ارتباط رئيس جمهور سابق مصر و افراد خانوادهاش به جنايت عليه معترضان و سوء استفاده از نفوذ دولتي برميگردد.
ورزش نمیتواند پرچمدار فرهنگ باشد
در همین راستا و برای واکاوی مقوله فرهنگ در فوتبال، با مجید جلالی، سرمربی فعلی تیم فولاد خوزستان هم صحبت شدیم. نظرات وی که نیم نگاهی به اصلاح وضع موجود دارد و ناهنجاری های فرهنگی فوتبال را از نزدیک لمس می کند، شنیدنی است.
مشرق: از این شروع کنیم که اساسا، فرهنگ یعنی چه؟
در همه جوامع، روش و شاخص هایی برای زندگی وجود دارد که باید از رانندگی گرفته تا دیگر موارد، رعایت شود. این قوانین وملاحظاتی را که ما در برخورد با یکدیگر لحاظ می کنیم، یعنی فرهنگ که در نهایت باعث احترام به یکدیگر و درست پیش رفتن کارها در جامعه می شود.
مشرق: به عنوان فردی فوتبالی، وضعیت فرهنگی این رشته ورزشی را چگونه می بینید؟
وضعیت فرهنگی فوتبال جدا از وضعیت فرهنگی جامعه نیست. زندگی یک فوتبالیست از خانواده شروع می شود و در رانندگی، ورزشگاه، دانشگاه و ... ادامه دارد . وقتی اینها از هم جدا نبوده و رابطه ای زنجیره ای دارند، نا هنجاریهایی که در جامعه ساری است، در فرهنگ فوتبالی هم می توان دید.
مشرق: فرهنگ ورزش ما در مقایسه با دیگر کشورها در چه وضعیتی است؟
نیاز به مطالعه و بررسی ریز بینانه دارد. به نظر من باید این امر در دانشگاهها انجام شود. معتقدم با یک تابلو، برچسب یا شعار نمی شود در ورزش فرهنگ سازی کرد. البته نه اینکه این کار قطع شود؛ بلکه فرهنگ سازی امری است که باید از طرف سیاستگذاران پایه گذاری شود و در بخش کلان به صورت جدی دنبال شود. بچه در مدرسه یک شخصیت دارد و در جامعه یک جور. این دوگانگی با او بزرگ می شود و موجب فقر فرهنگی می شود. همین جوان در آینده باید فرهنگ جامعه را در هر جایی که هست نشان دهد.
مشرق: تمدن و پیشینه دینی و ارزشی ارزشمندی داریم. ورزش ما توانسته پرچم دار خوبی برای فرهنگ غنی ما باشد؟
برخی مشکلات از همینجا شروع می شود و دوگانگی وجود دارد. عده ای پیشینه وتمدن را رد می کنند و گذشته را سیاه می دانند. برخی کاملا نقطه مخالف این گروه هستند. اول باید تکلیفمان را روشن کنیم تا همه چیز یکسان شود. زمان به جلو می رود و همچنان متوقف هستیم. با این تفاسیر، همیشه مشکل خواهیم داشت. چگونه می توان گفت در جایی که اختلاف نظر هست، ورزش پرچم دار فرهنگ می تواند باشد.
مشرق: باشگاه ها چقدر در این امر دخیل هستند؟
کاری زیادی از دست باشگاه ها بر نمی آید. باشگاه تابع جریانات است. تا وقتی مدیر باشگاه خود را تابع جریانات نکند، نمی تواند جایگاه خود را حفظ کند. مدیر منصوب شده، مدت محدودی در راس کار قرار دارد و در این مدت باید بیشتر به نتیجه فکر کند. نمی شود انتظار داشت در طول عمر کوتاه مدیریت، به فرهنگ سازی بپردازد؛ حتی نا خواسته برای رسیدن به هدف، به کارهای غیر فرهنگی هم دست می زند.
مشرق: می شود یک نمونه از کارهای غیر فرهنگی را مثال بزنید؟
مثلا مدیر منصوب شده، دو سال باید مدیریت کند. در 6 ماه اول متوجه می شود چه شبکه هایی اطراف باشگاه وجود دارد که در صورت مخالفت با آنها، کاری از پیش نخواهد برد. به همین دلیل، خود را با آنها همسو می کند تا بماند.
مشرق: سهم بازیکنان را در فرهنگ سازی چگونه ارزیابی می کنید؟
سهم دارند؛ اما لایه سطحی جریان هستند. بیشتر، از مدیران و سیاستگذاران انتظار می رود که برنامه ریزی کنند؛ اما وقتی مدیر باشگاه مقابل دوربین یک جور و جای دیگر، به شکلی دیگر صحبت می کند و حرفش با رفتارش نمی خواند و با یک اشتباه داوری 90 در جه تغییر رفتار می دهد، چه انتظاری از بازیکنان باید داشت؟
مشرق: وضعیت ورزشگاه ها را چطور می بینید؟
باید فکری اساسی کرد. گفتم که با یک پلاکارد و پارچه نمی شود وضعیت را عوض کرد؛ حتی با تنبیه و جریمه عملی نیست. باید از طریق جامعه دانشگاهی راهی پیدا کرد؛ نه فقط با تنبیه.
مشرق: البته تنبیه ها هم در سطحی نیست که تاثیرگذار باشد؟
حق با شماست. تنبیه و جریمه هم باید جدی و کارآمد باشد. البته پاداش وتشویق نیز لازم است.
مشرق: تماشاگران را چگونه می توان از این بحران خارج کرد؟
پارسال در جلسه ای که برگزار شد، پیشنهاداتی دادم. باید اراده ای در این زمینه به وجود آید که بخواهیم جو ورزشگاه ها درست شود. وقتی متصدی اعتقاد دارد که باید جایی برای فحش دادن باشد، چه می شود کرد؟ باید دیدگاه های عوض شود. با این نوع دیدگاه، راه به جایی نخواهیم برد.
مشرق: برای شروع چکار باید کرد؟
در وهله اول یک عزم جدی در بخش رسانه لازم است. در بعد مدیران و قانون گذاران هم باید اتفاقات جدی صورت گیرد. باید قوانینی داشت که همه ملزم به اجرا باشند. باید جایگاه باشگاه، بازیکن و هوادار مشخص شود.
مشرق: مجید جلالی به عنوان یک مربی، چقدر در این راستا تلاش کرده است؟
همواره در باشگاه هایی که فعالیت کردم، در تمام جلساتی که با بازیکنان داشتم، در مورد کنش و واکنشها تذکر می دهم. از شاگردانم در رابطه با عکس العملهایی که بعد از گل یا خطا از خود نشان می دهند، می خواهم که حرفه ای وعقلانی تصمیم بگیرند.
مشرق: نقش فدراسیون را به عنوان یک مرجع تعیین کننده چگونه ارزیابی می کنید؟
فدراسیون در حد توان تلاش کرده؛ اما سر نخ فرهنگ سازی در فوتبال را در جامعه و در تمام بخش کلان کشور است که از خانواده وآموزش و پرورش شروع می شود.
در پایان حرفی برای گفتن مانده؟
نه. خوشحالم کسی وجود دارد که دغدغه ای به اسم فرهنگ سازی در فوتبال دارد. امیدوارم به اینجا ختم نشود و در ادامه سراغ مدیران بروید چون اختیارات دارند ومی توانند اقدامات مهمی را اجرایی کنند.
اهانت جزيره انگليس به ناشران ايراني
وزارت خارجه انگليس ضمن تأخير بي دليل در صدور رواديد براي ناشران متقاضي، در پاسخ به تقاضاي آنها تصريح كرد كه ما به شما شك داريم!
22 ناشر ايراني نيز در واكنش به اين برخورد توهين آميز انگليس، در اقدامي تحسين برانگيز از حضور در نمايشگاه كتاب لندن انصراف دادند.
اين برخورد دولت انگليس با ناشران ايراني در حالي صورت گرفته كه تا چند روز ديگر تعدادي از ناشران آن كشور در نمايشگاه كتاب تهران شركت خواهند كرد و بايد ديد كه آيا مسئولين اين نمايشگاه واكنش مناسبي به طرف انگليسي نشان خواهند داد؟
فلاکت و بدبختی منافقین در شهر اشرف
بولتن نیوز : سازمان منافقین خلق ایران که در طول 32 سال گذشته با توجه به جنایاتی که در حق ملت ایران و ملت عراق و انقلابیون فلسطینی و لبنانی داشته از منفورترین گروه های تروریستی در جهان معاصر شناخته شده است و با وجود حمایت هایی که این گروه باترفندهای مظلوم نمایی و یا بواسطه دستور سازمانهای اطلاعاتی و امنیتی کشورهای غربی جذب می کنند بازهم منفور ملت ها می شوند مثال امروز این سازمان و منفور بودن آن در میان ملتها همانند سرنوشت رژیم نژاد پرست افریقای جنوبی است که بدست مردمش نابود شد و شبیه منفور بودن رژیم صهیونیستی و یا خمرهای سرخ در کامبوج و... است که جنایت و خیانت و ترور در ذات آنها بوده و هست .
سازمان منافقین بعد از جنایات بی شمار و ترورهای کور و جنایتکارانه در حق مسئولین و مردم حزب اللهی و عادی ایران در سال 60 به دامن یکی از ریاکارترین کشورهای مدعی آزادی و دمکراسی یعنی فرانسه پناه برد و بدنه نظامی این سازمان نیز در عراق مستقر شد و با رژیم جنایتکار بعث که در حال جنگی ناعادلانه بر علیه ملت ایران بود هم پیمان شد و در یک وطن فروشی مشمئز کننده به اعمالی دست زد که برای همیشه نام این سازمان ، رهبران و عناصر تشکیلاتی و هوادارانشان به جنایت و خیانت در تاریخ ایران ثبت گردید و حتی در لیست سیاه تروریستی وزارت خارجه آمریکا قرار گرفت.
نمونه ای از جنایات منافقین :
الف: همکاری مستقیم با بعثیون در بازداشتگاه های اسرای ایرانی در اعتراف گیری و شناسایی رزمندگان و... و شکنجه اسرا .
ب: همکاری با بعثیون در مقابله با انقلابیون عراقی که بر علیه رژیم بعثی مبارزه می کردند که به همین واسطه منفور ملت عراق هم شدند.
پ: نقش ستون پنجم رژیم عراق در ایران در بمباران نقاط استراتژیک ومراکز زیر ساختی کشور و همچنین مناطق مسکونی .
ت: همکاری اطلاعاتی با سازمانهای اطلاعاتی غربی و صهیونیستی بر علیه نیروهای آزادیخواه جهان خصوصا فلسطینی و لبنانی که امروز این سازمان منفور انقلابیون لبنانی و فلسطینی نیز هست .
ث: همکاری اطلاعاتی با سازمانهای اطلاعاتی امریکا و رژیم صهیونیستی در ضربه زدن به منافع ملت ایران .
ج:ترور و کشتار رئیس جمهور و نخست وزیر و نماینده های ملت ایران و دهها هزار نفر از بهترین مردم این سرزمین و شکنجه پاسداران انقلاب اسلامی در خانه های تیمی که هرگز از خاطر ملت ایران نمی رود.
و صدهها جنایت و خیانت دیگر که در حق ملت ایران روا داشتند که در تاریخ سراسر مبارزه این ملت هرگز هیچ گروه جنایتکاری بدین حد خیانت نکرده بوده است.
بعد از سقوط رژیم جنایتکار صدام یکی از خواسته های برحق ملت ایران و همچنین ملت عراق این بوده است که همکاران جنایتکار رژیم صدام از جمله منافقین از خاک کشور عراق اخراج و به ایران تحویل داده شوند اما امریکا با ترفندهای مختلف تا بحال از اخراج این جنایتکاران از خاک عراق تعلل ورزیده است .
عدم اخراج گروهی که دستهایش نه تنها به خون مردم ایران آلوده بوده بلکه به خون انقلابیون عراقی نیز آلوده است از کشور عراق باعث جریحه دار شدن احساسات مردم عراق شده است بطوریکه اخراج این گروه جنایتکار و خائن به ملتها خواسته اصلی مردم عراق بوده است تا جائیکه دولت قانونی بر خواسته از رای مردم در کشور عراق هفته گذشته در اقدامی انقلابی تصمیم گرفت این گروه را از خاک کشورش اخراج کند اما سازمانی که در طول همه این سالها استاد دروغ پراکنی و شانتاژ بازی و در نهایت جنایتکاری و مظلوم نمایی بوده است طی این چند روز با کمک گرفتن از همه عناصر سازمانهای اطلاعاتی غربی و دولتهای جنایتکاری که همواره در تاریخ ایران یک پای جنایت در حق مردم ایران بوده اند سعی در فضاسازی رسانه ای داشته اند تا به مقابله با برخورد قانونی دولت عراق بپردازند که بر خواسته از حق یک ملت بر علیه دشمنانشان است .
آنها در کشوری که در نهایت نامردی با همراهی حکومتی دیکتاتور و ستمکار مردمش را می کشتند و قیامهای مردمی را سرنگون می کردند شهری ساخته اند به نام شهر اشرف که محل جنایت و خیانت این گروه است شهری که مصداق کامل یک حکومت صددرصد دیکتاتوری است و زندانهای مخوفش برای مخالفین رهبران منافقین یادآور جنایات بی شمار است و منافقین با همان روحیه همیشه طلبکارانه که برای مردم ایران بسیار ملموس و آشناست خود را بی گناه می دانند و خواسته مردم عراق برای اخراج منافقین را که بر خواسته از درخواست عدالتخواهانه و بر حقشان است ظالمانه می خوانند و باهمان شعارهای همیشگی و تکراری که در حق مخالفین خود سر می دهند دولت نوری مالکی را که بر خواسته از رای مردم عراق بعد از سرنگونی رژیم جنایتکار صدام است را دیکتاتور و ..... می نامند .
اما حقیقت این است که منافقین با همه فضاسازیهای رسانه ای که مراکز خبری صهیونیستی بدر دنیا انجام می دهند آنچنان منفور ملتهای ایران و عراق هستند که در صورت اجازه به مردم برای نابودی آنها حتی یک روز هم زنده نخواهند ماند .
به گزارش بولتن نیوز با بررسی وضعیت منافقین در این چند روز و ذلتی که دچارش شده اند ایمان می آوریم که روزهای نابودی این گروه سراسر جنایت و خباثت نزدیک است و به چهره های منافقین که در کانالهای ماهواره ای این روزها در حال پخش است که نگاه می کنیم، مسخ شدن آنها را بوضوع می بینیم . آنها دیگر هیچی شده اند عده ای مفلوک و بدبخت و ناامید که امروز نتیجه همه جنایاتی که در حق مردم ایران و عراق انجام دادند را همچون صدام پس خواهند داد .
بدبختی و فلاکت در پس همه شعارهای آنها همان چیزیست که در دعاهای مادران شهدا از خدا خواسته شده است همانطور که صدام و همه جنایتکاران اسیر آه مردمی شدند که مورد ظلم آنها واقع شده بودند امروز آه خانواده های شهدا منافقین را گرفته است روزهای بدبختی و فلاکت منافقین تازه شروع شده است و با نابودی و مرگ آنها در این دنیا پایان می یابند و در آن دنیا با دچار شدن به عذاب سخت الهی مواجه خواهند شد.
غربيها براي منافع خود از حقوق بشر سوء استفاده ميكنند
خبرگزاري فارس: رئيس قوه قضاييه گفت: غربيها براي منافع خودشان از ابزارهايي مثل حقوق بشر استفاده ميكنند.
به گزارش خبرگزاري فارس به نقل از اداره كل روابط عمومي و تشريفات قوه قضاييه آيت الله آملي لاريجاني در ابتداي جلسه اين هفته مسئولان عالي قضايي با اشاره به اينكه در آستانه فرارسيدن سالروز شهادت حضرت فاطمه زهرا سلام الله عليها بهروايتي قرار داريم ضمن تسليت اين ايام حزن و اندوه به شيعيان و محبان اهل بيت عليهم السّلام اظهار داشت: حضرت فاطمه زهرا عليها السّلام عصاره فضائل و الگو در صبر و مظلوميت بود در برخي از روايات ليلة القدر به فاطمه زهرا عليها السّلام تفسير يا تأويل شده است.
وي افزود: اين تفسير عجيبي از انّا انزلناه في ليلة القدر، است. در اين آيه فاطمه زهرا عليها السّلام به ليلة القدر تفسير شده است و اگر در اين معنا دقت كنيم بطوني از معاني از اين تعبير به دست ميآيد. در خود سوره قدر فرمودهاند كه در ليلة القدر، تنزل ملائكه و روح است و روح خلقي اعظم از ملائكه است و روح بر همه جا مسيطر است و بر همه چيز قدرت دارد و بر همه چيز آگاهي دارد.
رئيس قوه قضاييه با مشابهت اين معنا با آنچه در مورد اهل بيت آمده است تصريح كرد: اين ليلة القدر كه "تنزّل الملائكة و الروح فيها باذن ربّهم من كل امر "، به فاطمه عليها السّلام تفسير يا تأويل شده است و از اينجا مشابهت اين معنا با آنچه در مورد اهل بيت آمده است كه مهبط وحي هستند و مختلف ملائكه هستند، ديده ميشود و به اين ترتيب عاليترين مقام انساني براي حضرت فاطمه عليها السّلام اختصاص داده شده و بدان تأويل و يا تفسير شده است.
مظلومنماييمنافقينصدايضدانقلابراهمدرآورد
در پي استنكاف منافقين از تخليه پادگان نظامي اشرف كه در 80 كيلومتري شمال بغداد قرار دارد، نيروهاي نظامي عراق به اين پادگان حمله كردند كه طي آن 3 تن از تروريست ها به هلاكت رسيدند. به دنبال اين ماجرا كه از سوي كارشناسان به عنوان صحنه سازي عامدانه سران «سازمان» ارزيابي شده، رسانه هاي نزديك به گروهك تروريستي منافقين اقدام به مظلوم نمايي كردند و در اين ميان حتي رسانه هاي دولتي آمريكا و انگليس (نظير صداي آمريكا و بي بي سي و دويچه وله و راديو فرانسه) نيز در كنار سايت هايي نظير بالاترين به همراهي پرداختند.
با اين حال سايت گويانيوز در مطلبي يادآور شده است: در ماجراي اخير واقعيتي هرچند تلخ براي مجاهدين [منافقين] وجود دارد و آن اين است كه دولت عراق در پي اعمال حاكميت ملي خود بر اردوگاه اشرف است. اين حق هر دولتي بويژه دولتي كه مشروعيت خود را از آراي مردمش گرفته هست كه بر تمام خاك خود اعمال حاكميت كند.
گويانيوز با مرور تاريخ نوشت: هنگامي كه مجاهدين خلق در اوايل سال 86 ميلادي فرانسه را به قصد عراق ترك كردند، بسياري از ناظران سياسي استقرار اين سازمان در كشور در حال جنگ با ايران را خودكشي سياسي ارزيابي كردند. تصور پيامدهاي مهلك چنين تصميمي براي كساني كه با الفباي سياسي آشنا بودند، چندان مشكل نبود. اما كمتر كسي مي توانست در آن سالها پيش بيني كند كه سرنوشتي چنين تراژيك در انتظار سازمان خواهد بود.
اين رسانه ضدانقلابي مي افزايد: 26 سال پيش آنها ظاهرا «براي مدتي كوتاه به عراق رفتند تا به زعم خويش طي چند سال مبارزه و در سايه ارتش صدام، جمهوري اسلامي را ساقط كنند. در ميان سازمانهاي سياسي در تاريخ ايران معاصر كمتر نيرويي مي توان يافت كه به اندازه سازمان مجاهدين دچار اشتباهات مهلك سياسي و نظامي و حتي فرهنگي شده باشد. ارزيابي شتابزده و غيرواقعي سران سازمان از تعادل نيروها، آنها را به تظاهرات مسلحانه در بهار سال 1360 واداشت كه به كشته شدن هزاران نفر از اعضا منجر شد. بعد از خروج مسعود رجوي و بقيه نيروهاي سازمان از كشور، ماجراي شخصي ازدواج مسعود رجوي با مريم عضدانلو قاجار در نمايشي مضحك، امري سياسي- ايدئولوژيك نام گرفت. بار ديگر با محاسبه اي غلط، در اوج جنگ ايران و عراق مسعود رجوي در لباس رهبري نظامي سازمان سرنوشت خود و سازمانش را با سرنوشت رژيم بعث عراق گره زد و راهي عراق شد. در تابستان 67 در پي موافقت ايران با قطعنامه 598 شوراي امنيت و صلح ميان ايران و عراق، رجوي كه خود را بازنده بزرگ صلح مي ديد، با فراخواندن هزاران نفر از هواداران سازمان از سرتاسر اروپا و آمريكاي شمالي، حمله اي در پناه نيروي هوايي ارتش صدام به ايران سازمان داد. خوش خيالي سياسي نشأت گرفته از ارزيابي هايي سخت دور از واقعيت باعث گشت تا چند هزار عضو با شعار از «مهران تا تهران» چند شهر مرزي را به اميد رسيدن چند روزه به تهران، آن هم از راه جاده، پشت سر بگذارند. عملياتي كه فروغ چنداني نداشت اما جاويدان شد.
گويانيوز همچنين نوشت: اين عمليات جاويدان شد از آن جهت كه در تاريخ عمليات جنگي، خطاهايي چنين فاحش از نظر نظامي و ارزيابي هاي كودكانه از توان خويش، امكانات دشمن و اين چنين به قربانگاه فرستادن نيروهاي خودي، بي سابقه است.
اين رسانه وابسته به اپوزيسيون ادامه مي دهد: اگر عمليات «فروغ جاويدان» و كشته شدن بيش از هزار نفر از نيروهاي سازمان در دشت حسن آباد و تنگه چهارزبر، اوج تراژدي سياست هاي مجاهدين خلق است، اعتراض اين سازمان به تصميم دولت قانوني عراق در مورد بستن اردوگاه اشرف و امتناع مجاهدين از ترك خاك اين كشور، سوي كمدي اين تراژدي است. آن روز كه همه صاحب نظران سياسي، سازمان را از رفتن به عراق، به خاك دشمن در حال جنگ با ايران، برحذر داشتند، گوش شنوايي در اين سازمان وجود نداشت. امروز نيز كه دولت قانوني عراق از اين سازمان مي خواهد، به هر دليل، خاك عراق را ترك كند، آنها كودكانه با اين درخواست كشور ميزبان مخالفت مي كنند. آن روز كه نمي بايست مي رفتند، رفتند و امروز كه مي بايست حال كه ميزبان عذرشان را خواسته، محترمانه خاك عراق را ترك كنند، قصد ماندن دارند. (!)
گويانيوز در پايان تاكيد كرده است: حتي اگر دولت عراق، خواهان بستن اردوگاه اشرف و ترك خاك عراق ازسوي مجاهدين خلق نباشد، به خاطر منافع ملي خويش و برقراري روابط دوستانه با همسايه بزرگ شرقي خود، با فعاليت هاي سياسي مجاهدين خلق عليه ايران مخالفت خواهد كرد تا چه رسد به فعاليت هاي نظامي. معلوم نيست سازماني كه حتي امكان فعاليت سياسي عليه نظام جمهوري اسلامي در خاك عراق ندارد، به چه علت بر ماندن خود، آن هم عليرغم ميل صاحبخانه اصرار دارد؟ اين نيز حتما يكي ديگر از شاهكارهاي سياسي اين سازمان است.
كيهان
بیداری اسلامی با سلاح امریکایی!
بيداري اسلامي با سلاح آمريكايي-انگليسي از بين نمي رود/ عربستان بزرگترين اشتباه را كرد
سرلشگر بسيجي 'سيدحسن فيروز آبادي' روز دوشنبه در گفت و گوي اختصاصي با خبرنگار حوزه دفاعي ايرنا، خاطرنشان كرد جلوي بيداري اسلامي را نمي توان با طرح هاي ارتجاعي و صهيونيستي گرفت.
سرلشگر فيروز آبادي در مورد حضور نيروهاي نظامي برخي كشورهاي عربي در بحرين، اظهار داشت: 'بيداري اسلامي از درون دل انسان ها مي گذرد و سررشته آن به دست خدا است و هيچ كسي به جز خدا نمي تواند قلب ها را هدايت كند؛ بنابراين اقدامات سعودي ها در بحرين، موجب تشديد سقوط استبداد و ارتجاع در بحرين مي شود.'
وي با تاكيد بر اينكه آن دسته از كشورهاي عربي كه به بحرين نيرو فرستاده اند، اشتباه كرده اند، خاطرنشان كرد عربستان سعودي بزرگترين اشتباه را مرتكب شد كه به دعوت آمريكا در بحرين دخالت كرد، هر چند كه اين كشور خود انگيزه لازم را داشت؛ ولي با درخواست آمريكا وارد اين ميدان شد.
رييس ستاد كل نيروهاي مسلح جمهوري اسلامي ايران با بيان اين كه نيروهاي نظامي خارجي در بحرين عده اي از مسلمانان بحريني را كشته اند، تصريح كرد اين ظلمي كه در حق ملت بحرين شد، موجب تسريع در سقوط آنها مي شود.
سرلشگر فيروز آبادي با بيان اينكه 'اگر در هر نقطه اي از جهان از جمله بحرين استبداد، ديكتاتوري، زورگويي و مخالفت با قرآن و نماز و مخالفت با مسلمين و حق آنان در برابر آمريكا و صهيونيست ها باشد، آن ملت بپا خواهند خاست'، افزود: 'انشاءالله ملت هاي مسلمان از هم درس مي گيرند و نفس هاي آنها در هم اثر مي كند و خدا هم بركت مي دهد و به پيروزي دست خواهند يافت.'
وي افزود: 'مردم بحرين 30 سال است كه تحت فشار بوده اند و خدا الان اراده كرده است اين فشار را از روي آنها بردارد و بهترين كار را همان رييس جمهوري تونس كرد كه همان شب اول گذاشت و رفت، اينها هم بايد همين كار را مي كردند.'
سرلشگر فيروز آبادي خاطرنشان كرد ماندن در قدرت براي اين رهبران جز بدبختي و روسياهي براي آنها چيزي به دنبال ندارد و بي آبرويي خودشان را تشديد و عمر خود را تلف و پرونده خودشان را سياه تر مي كنند؛ ولي ملت ها آزاد مي شوند.
رييس ستاد كل نيروهاي مسلح با بيان اين كه جمهوري اسلامي ايران كشوري صلح طلب است، گفت: 'در فرهنگ جمهوري اسلامي ايران، بي عدالتي جايي نداشته و ندارد و نشانه آن اين است كه هيچ دخالتي در كشورهاي ديگر نكرده و با گذشت بيش از 33 سال از انقلاب اسلامي ايران هيچ اتفاقي در اين مناطق نيفتاده است.'
سرلشگر فيروز آبادي خاطرنشان كرد در فرهنگ جمهوري اسلامي ايران، جنگ، سلاح و تجاوز جايي ندارد و بناي ايران بر جنگ و درگيري با ساير كشورهاي منطقه نيست.
حقه جدید برای فریب کاربران فیسبوک
صاحب نظران می گویند استفاده درست و حساب شده از تکنیک های مهندسی اجتماعی باعث شده تا برخی کاربران این تهدید را جدی بگیرند و از ترس بسته شدن حسابشان در فیس بوک این برنامه مخرب را دانلود و نصب کنند.
در پیامی که همراه با این برنامه ارسال می شود هشدار داده شده که فیس بوک در حال تعطیل کردن حساب های غیرفعال است چون قادر به رسیدگی به این تعداد زیاد حساب کاربری نیست. در ادامه توضیح داده شده که برنامه یاد شده فعالیت کاربران در فیس بوک را تایید کرده و از بسته شدن حساب کاربری جلوگیری می کند.
بررسی های شرکت امنیتی سوفوس نشان می دهد این برنامه بعد از دسترسی به حساب هر کاربر فیس بوک پیام هشداردهنده و لینک این برنامه را برای دیگر دوستان وی نیز ارسال می کند.
در سه سال اخیر فیس بوک به یکی از مهم ترین پایگاه های فعالیت هکرها و ویروس نویسان مبدل شده است.
استعفا معاون شهردار برای کاندیداتوری
اخبار دریافتی از برخی استعفاها جهت آماده سازی برخی مدیران برای شرکت در نهمین دوره انتخابات مجلس شورای اسلامی حکایت دارد.
به گزارش جوان آنلاین، شنیده ها حاکی است که یکی از معاونان شهرداری تهران برای حضور در انتخابات مجلس نهم هفته آینده از سمت خود استعفا خواهد داد. گفتنی است این استعفا با موافقت قالیباف مواجه شده و فرد مزبور برای کاندیداتوری در انتخابات مجلس به مشهد خواهد رفت
سيدحسن نصرالله: زبان مخالفان ايران زبان رژيم صهيونيستي است
دبير كل حزب الله لبنان گفت، در برابر مواضع ضد ايراني سعدالدين حريري سكوت نخواهيم كرد.
سيد حسن نصرالله در سخنراني خود كه از طريق تلويزيون المنار پخش شد درباره مواضع ضد ايراني اخير سعدالدين حريري نخست وزير سابق و رئيس گروه المستقبل اظهار داشت، وقتي نسبت به دولتي كه به صورت كامل وفاداري خود را به لبنان انجام داده اهانت مي شود در برابر آن سكوت نخواهيم كرد.
وي تصريح كرد، وقتي كسي مدعي مي شود كه فقط ايران دشمن لبنان است و ايران باعث بحراني كردن وضعيت كشور ما شده است، نه رژيم صهيونيستي و آمريكا، اين همان منطق، زبان و صداي رژيم صهيونيستي است.
نصرالله با اشاره به حمايت هاي ايران از لبنان در جريان جنگ 33 روزه و بعد از آن تأكيد كرد: اگر كسي از ما دلخور باشد كه ما چرا دولت وي را ساقط كرده ايم، اين موضوع ربطي به ايران ندارد. ايران هم خبر سقوط دولت را از طريق رسانه ها شنيده است؛ تحليل 14 مارس از اين مسائل بسيار اشتباه است.
وي افزود: در حالي كه من درباره قيام مردم تونس، ليبي و ديگر كشورهاي عربي سخن گفتم، ولي صرفاً به سخنان من در مورد بحرين اعتراض شد؛ من مسئول رسمي نيستم كه دولت را ملزم به پيروي از سخنان خودم كنم، ولي مشكل 14 مارس اين است كه رابطه بين المللي لبنان را خراب مي كند.
دبير كل حزب الله خاطرنشان كرد، تا زماني كه سعدالدين حريري نخست وزير دولت انتقالي بود، نمي توانست اين چنين سخني راعليه ساير كشورها بيان كند.
نصرالله تأكيد كرد: بحرين تصميم گرفته 10 تن از لبناني ها را از بحرين اخراج كند و اين اقدام كشور بحرين اشتباه است. من از دولت بحرين مي خواهم كه اين اقدام اشتباه را انجام ندهد چرا كه نه تنها به اهداف خود نايل نخواهد شد، بلكه باعث پيچيدگي بيشتر وضعيت خواهد شد.
وي گفت: از سال 2005 ميلادي تاكنون بدگويي ها و توطئه هايي عليه سوريه از لبنان به شكل بسيار گسترده صورت گرفته است، ولي سوريه تاكنون به اين اقدامات پاسخي نداده و حتي لبناني هاي مقيم آن كشور را از سوريه اخراج نكرده و مردم لبنان را به شكل طايفه اي و مذهبي تقسيم بندي نكرده است، ولي در مقابل امروزه نخست وزير سابق دولت انتقالي موضوع تندي را عليه ايران اتخاذ مي كند؛ آيا ايران در واكنش به اين اظهارات به اخراج لبناني ها از سرزمين خود اقدام مي كند؟
نصرالله گفت: درباره تشكيل دولت جديد لبنان هم بايد بگويم كه از همان روز اول كه مشورت هاي رئيس جمهور با نمايندگان مجلس شروع شد، مسئله اختلاف مذهب مطرح شد. جريان 14 مارس ادعا دارد كه گروه شيعه تلاش مي كند تا نخست وزير اهل سنت را معرفي كنند ولي اين امر نادرست است و حتي برخي ها نيز ادعاهايي را عليه من انجام داده اند كه اين ظلم بزرگي است.
دبير كل حزب الله لبنان افزود: ما معتقديم كه نخست وزير جديد لبنان موظف به تشكيل دولت جديد است، ولي عادتاً در لبنان اين امر به وسيله مشورت با فراكسيون هاي مختلف صورت مي گيرد و اين مسئله جديدي نيست.
وي تصريح كرد: طبيعي است كه تشكيل دولت به زمان نياز دارد، ولي ما در مقام تشكيل دولت نيستيم، بلكه تلاش مي كنيم مثل سايرين به اين روند كمك كنيم.
نصرالله تصريح كرد: همگي مي خواهند دولت هر چه سريعتر تشكيل شود و گام هايي در اين زمينه برداشته شده، ولي به رغم پيشرفت هاي حاصله، همه ما در معرض فشارهايي قرار داريم و من مي دانم كه چقدر بر نخست وزير جديد براي تشكيل دولت غير سياسي فشار وارد مي شود، در حالي كه تمامي احزاب گروه هشت مارس خواستار دولت سياسي با رنگ تكنوكرات هستند.
وي گفت: در حالي كه ما اصرار داريم دولت از اقوام و گروه هاي مختلف باشد ولي امروزه متاسفانه شاهد آن هستيم كه گفته مي شود حزب الله عامل تأخير در تشكيل دولت است؛ اين ادعا درست نيست چرا كه ما خواستار تشكيل دولت در اسرع وقت هستيم.
دبير كل حزب الله لبنان تأكيد كرد گروه 14 مارس با نيرنگ سياسي تلاش مي كند حزب الله راعامل تحريك و بي ثباتي كشور عنوان كند كه در واقع با اين كار به حزب الله ظلم كرده است.
وي اظهار داشت، آيا اين امر دردناكي نيست كه ما در كشوري زندگي مي كنيم كه سران سياسي آن از آمريكا و رژيم صهيونيستي مي خواهند كه مقاومت را مجازات كند؟ آيا اين چنين اقداماتي شايسته مقاومتي است كه سرزمين هاي اشغالي لبنان را آزاد كرده و كرامت رابه آن برگردانده است.
نصرالله گفت: ما نمي خواهيم پرونده هاي كهنه را باز كنيم؛ همين گروه 14 مارس به ما گفتند كه چرا دو نظامي صهيونيست را به گروگان گرفتيم و اين در حالي بود كه اسرائيلي ها خاك لبنان را بمباران مي كنند و هر كاري مي خواهند، انجام مي دهند ولي 14 مارسي ها به ما حق نمي دهند كه از خاك و شرافت لبنان حمايت كنيم.
دبير كل حزب الله لبنان همچنين تأكيد كرد، گناه حزب الله اين بوده كه خاري در چشم رژيم صهيونيستي و مانع بزرگي در برابر توطئه هاي اين رژيم است.
وي افزود، آنچه كه مهم است، اين است كه آمريكا و رژيم صهيونيستي گروه 14 مارس و شخصيت ها، رسانه هاي خبري آن، احزاب مختلف وابسته به آن و تمامي امكانات آن را در جهت نابودي حزب الله مطيع خود كرده است تا با تحقق هدف خود اين گروه را به قدرت برساند، ولي نتيجه اين شد كه مقاومت باقي ماند ولي قدرت آنها در دولت از بين رفت.
دبير كل حزب الله لبنان تصريح كرد: آنچه را كه در گذشته به شكل مخفيانه با «جفري ويلتمن» و «ميشل سيسون» سفراي سابق آمريكا در بيروت گفته مي شد، امروزه به صورت علني گفته مي شود و 14 مارس از عنوان كردن اينكه ابزار دست دولت آمريكا است واهمه اي ندارد.
سيدحسن نصرالله در بخش ديگري از سخنانش تاكيد كرد كه مواضع ضد ايراني سعدالدين حريري براي ما غيرمنتظره نبود و ما چيزي براي پنهان كردن نداريم و علناً مي گوييم كه به داشتن روابط خود با ايران، سوريه و ديگر كشورها و احزاب و گروه ها افتخار مي كنيم.
وي افزود، ايران كشوري است كه از نظر سياسي، معنوي، مادي و مالي هميشه در كنار لبنان و ملت لبنان و مقاومت اين كشور ايستاده است و ساكت نشستن در برابر سخنان ضد ايراني حريري كاري اشتباه است.
دبيركل حزب الله لبنان تصريح كرد: ايران در خلال جنگ ژوئيه 2006 و بعد از آن در كنار لبنان ايستاد و اگر كمك هاي مالي ايران نبود بسياري از خانه ها تاكنون بازسازي نشده بود.
وي تاكيد كرد، به كشوري كه هميشه در كنار لبنان ايستاده نبايد اين گونه پاداش داده شود.
منبع:کیهان
بر خلاف تصور افکار عمومی؛ چه کشوری بیشترین تعداد روزنامه نگار در بند را دارد؟
سازمان «امنیت و همکاری اروپا» با انتشار جدیدترین گزارش «موسسه بین المللی مطبوعات» مدعی شد: ترکیه رکورددار زندانی کردن روزنامه نگاران در جهان است.
روزنامه «حریت»، چاپ ترکیه با انتشار این گزارش نوشت: هم اکنون در کشور ترکیه، 54 روزنامه نگار زندانی هستند که این تعداد از روزنامه نگاران در بند در چین و ایران، بسیار بیشتر است، به گونه ای که تا ماه دسامبر گذشته، ایران و چین، هر کدام، 34 روزنامه نگار داشته اند که به دلایل گوناگون در زندان هستند.
آمار روزنامه نگاران بازداشت شده در ترکیه، در حالی تقریبا دو برابر ایران و چین است که این کشور، خود را ملزم به رعایت الگوی آزادی بیان می داند و همواره خود را به عنوان الگویی برای کشور منطقه به ویژه پس از تحولات اخیر منطقه معرفی می کند.
در همین حال، روزنامه «دیلی رادیکال» چاپ ترکیه در شماره دیروز، جمعه، اعلام کرده است: مدیر ماهنامه علمی و ادبی «جنوب» به یک سال و نیم حبس محکوم شده است.
بنا بر گزارش سازمان «امنیت و همکاری اروپا»، هم اکنون نزدیک هفتصد تا هزار مورد برای بررسی جرایم روزنامه نگاران وجود دارد که احتمالا تعداد دیگری به روزنامه نگاران در بند در ترکیه افزوده خواهد شد.
این گزارش همچنین افزوده است: اغلب روزنامه نگارانی که در ترکیه محبوس شده اند، به دلیل اقدام علیه امنیت ملی کشور، مورد محاکمه قرار گرفته اند؛ افزون بر این که وجود قانون ضد عملیات تروریستی در ترکیه نیز باعث شده است که روزنامه نگاران ترک، در هر زمانی مورد بازجویی مقامات امنیتی ترکیه قرار بگیرند.
گویا، ترکیه که به ویژه در ماه های اخیر، خود را به عنوان کشوری معرفی می کند که می تواند سبک حکومتی خود را به دیگر کشورهای اسلامی صادر کند و البته به حق موفقیت های زیادی نیز در این زمینه داشته است با چالش های متعددی در این زمینه روبه روست، حال آن که تبلیغات رسانه های غربی نیز درباره زندانی کردن روزنامه نگاران در ترکیه، بسیار محدود و معدود است؛ بنابراین، شکی نیست که اگر اروپا و آمریکا به درستی میزان روزنامه نگاران در بند کشورهای خود را منتشر کنند، آمار آنان نیز چندان درخشان نخواهد بود.
اتمام بررسي فساد سنگين مالي يكي از سفراي دولت اصلاحات در كميسيون اصل 90
خبرگزاري فارس: بررسي پرونده فساد سنگين مالي و اقتصادي يكي از سفراي دولت اصلاحات در كميسيون اصل 90 مجلس شوراي اسلامي رو به پايان است و اين پرونده بهزودي به قوه قضاييه ارسال خواهد شد.
حجتالاسلام حسين اسلامي نماينده مردم ساوه و سخنگوي كميسيون اصل 90 مجلس شوراي اسلامي در گفتوگو با خبرنگار پارلماني خبرگزاري فارس از بررسي پرونده مفاسد يكي از سفراي دولت اصلاحات در اين كميسيون خبر داد و گفت: اين سفير جرايم اقتصادي و مالي سنگيني دارد و عليرغم نظر منفي وزارت اطلاعات، در وزارت خارجه دولت اصلاحات به كار گرفته شده بود.
وي افزود: عليرغم اينكه در همان مواقع تخلفات مالي اين فرد محرز شد، اما سيستم وزارت خارجه دولت اصلاحات از وي حمايت كرد.
سخنگوي كميسيون اصل 90 تصريح كرد: رفتار كاري اين فرد بيشتر شبيه يك شارلاتانيزم اداري بود چرا كه اين فرد از سوي حامياني قوي هم حمايت ميشد.
اسلامي در رابطه با نتايج حاصله درمورد اين پرونده اظهار داشت: بهزودي پرونده اين فرد به دستگاه قضايي ارجاع خواهد شد.
امروز بازار تهران تعطيل است
هم اکنون جمعی از بازاریان به منظور محکومیت این اقدام غیرقانونی برای شرکت در تجمع در مسجد سید عزیزالله به سمت این مسجد در حرکتند.
همایش عليه ايران با جمعيت انبوه ۳ نفره!
به گزارش کیهان اين همايش در يكي از تالارهاي مجلس شوراي ملي فرانسه برگزار شد و قرار بود مسئول حقوق بشر در وزارت خارجه فرانسه هم در آن شركت كند كه به بهانه برخي مشغله ها درباره آفريقا از حضور در همايش امتناع كرد. با اين حال نيكل املين وكيل مجلس (وزير سابق) و مانوئل والس شهردار اوري در همايش حضور داشتند. رضا پيرزاده رئيس دفتر و مشاور ارشد رضا ربع پهلوي پيگير اصلي برگزاري اين همايش بود و در كنار او اميررضا بختياري، محمد مصطفايي و كاوه شيرزاد هم سخنراني كردند كه خود را نماينده ۴ طيف سياسي معرفي كردند. پيرزاده مدعي دفاع از مشروطه خواهي بود. شيرزاد خود را به عنوان سخنگوي حزب دموكرات كه در كمپين انتخاباتي مهدي كروبي فعاليت كرده و پس از ۶ ماه زندان اكنون پناهنده سياسي است، معرفي نمود. جمهوري خواهي و دفاع از سكولاريسم و حقوق بشر از ديگر مدعاهاي حاضران بود. محمد مصطفايي وكيل كلاهبردار سكينه-م (قاتل همسر خود به همراه مردي كه مرتكب زناي محصنه با وي شده است) است كه با سوءاستفاده از اين پرونده خود را مبارز سياسي جا زد و پناهندگي گرفت.
سايت خودنويس با اشاره به سياه بازي اخير طيفي از عناصر ضدانقلاب در پاريس نوشت: به راستي اگر همه اپوزيسيون ايران عضو اين مجموعه هستند، چرا مجاهدين [تروريست هاي منافق] نه؟ اين همايش، كنگره اي براي هيچ بوده نگاهي به آلبوم عكس هاي اين كنفرانس و ژست هاي شركت كنندگان بيشتر تبليغات سريال لاست را تداعي مي كند تا مبارزه و خلاصه آنكه وقتي به حضور محمد مصطفايي به عنوان وكيل حقوقي در اين گونه مراسم ها دقت مي كنم تاسف مي خورم به خاطر عشق به شهرت و رسانه اي شدن.
اسلامي شدن دانشگاهها تنها مختص دانشگاههاي دولتي نيست
خبرگزاري فارس: وزير علوم خاطرنشان كرد: اسلامي شدن دانشگاهها تنها مختص دانشگاههاي دولتي نيست و همه دانشگاههاي كشور اعم از دانشگاه آزاد، موسسات آموزش عالي و مراكز غيرانتفاعي، پيامنور، جامع علمي كاربردي و ... را در بر ميگيرد.
به گزارش گروه دانشگاه خبرگزاري فارس، كامران دانشجو وزير علوم، تحقيقات و فناوري در ديدار با كاركنان معاونتهاي فرهنگي، اجتماعي و امور مجلس و حقوقي اين وزارتخانه با اعلام اينكه علت بازنگري علومانساني ماهيت ترجمهاي نظريههاي غربي در اين دروس است، گفت: دروس علومانساني بايد بومي شود و مطابق با آموزههاي ديني و فرهنگ اسلامي و ايراني و در جهت پاسخ به نيازهاي كشور باشد، همچنين نظريات و فرضيههاي غربي نيز با نقدهايي كه از نگاه ديني و با جهانبيني توحيدي بر آنها وارد است براي آشنايي دانشجويان مطرح شوند.
وي با اشاره به عمكرد معاونت فرهنگي و اجتماعي در سال گذشته، تصويب آييننامه برگزاري كرسيهاي آزادانديشي را يكي از اقدامات بسيار خوب سال گذشته عنوان كرد و افزود: راهاندازي كرسيهاي آزادانديشي يكي از دغدغههاي مقام معظم رهبري بود كه براساس آيين نامه تدوين شده، دانشجويان به راحتي ميتوانند درخواست برگزاري مناظره و طرح ايدههاي خود را نمايند و مانند سابق نيست كه تنها به درخواست تشكلهاي دانشجويي اين كارها انجام شود.
دانشجو خاطرنشان كرد: تاكنون نيز استقبال خوبي از كرسيهاي آزادانديشي صورت گرفته است، به طوري كه در شش ماهه دوم سال گذشته 800 كرسي آزادانديشي در دانشگاههاي كشور برگزار شده است.
وزير علوم در ادامه تصريح كرد: دانشگاهها محل تضارب آرا و انديشهها هستند و نه برخورد افراد با يكديگر و هر تفكر و انديشهاي ميتواند در قالب كرسيهاي آزادانديشي و در يك فضاي منطقي مطرح شود و ديدگاه مخالف يا منتقد آن انديشه هم ارائه شود و دانشجويان پس از شنيدن نظرات مختلف خود قضاوت كنند بدون اينكه به فرد و عقيدهاي بياحترامي شود.
وي با اشاره به فعاليتهاي پژوهشكده مطالعات فرهنگي و علوماجتماعي وزارت علوم براي تدوين رشتههاي ميان رشتهاي تاكيد كرد: تعداد زيادي از سرفصلهاي رشتههاي ميان رشتهاي كه همه آنها نيازمحور و در جهت رفع نيازهاي مختلف جامعه است درحال بررسي در شوراي گسترش آموزش عالي است و چندين گروه مختلف درحال تدوين نهايي آنها هستند.
وزير علوم در ادامه گفت: در انجام كار فرهنگي هم شكل و هم محتوا مهم است و پرداختن به شكل نبايد ما را از محتوا غافل كند و بايد پيام هاي با ارزش فرهنگي را در مناسبترين قالبهاي هنري و ادبي و مراسم عرضه كنيم.
وي حركت در راستاي اسلامي شدن دانشگاهها را مهمترين برنامه محوري فرهنگي وزارت علوم عنوان كرد و اظهار داشت: معاونتهاي فرهنگي، اجتماعي و آموزشي بايد توام و با كمك يكديگر به اجرايي شدن اين برنامه بپردازند.
دانشجو افزود: همانطور كه تفاوت نظام اسلامي با ساير نظامهاي حكومتي دنيا در اسلامي بودن آنهاست، دانشگاه يك جامعه اسلامي هم با دانشگاههاي ديگر جوامع متفاوت است و اسلامي بودن در شكل و محتوا ويژگي بارز آن ميباشد.
وزير علوم خاطرنشان كرد: بيشتر دروس علومانساني كه در دانشگاههاي ما درحال تدريس است ترجمهاي محض بوده و صرفاً ديدگاهها و نظريه هاي انديشمندان غربي و مادي را بدون نقد عالمانهاي ارائه ميكنند و برگرفته از تعريف مادي غرب از انسان و هستي ميباشند كه بايد اين ماهيت براي دانشجويان و افكار عمومي تبيين شود.
وي افزود: بايد مشخص شود كه نگاه مادي غرب و نظريههاي برآمده از آن تفاوت اساسي با نگاه اسلامي از نظر هستيشناسي، انسان شناسي و حتي روششناسي آن دارد.
دانشجو در ادامه بيان داشت: تعريف غرب از انسان موجودي ماديگرا و لذتجو است كه به دنبال ارضاي نيازهاي غريزي است، انساني كه آنها براساس اومانيزم تعريف ميكنند، انساني است كه هيچ بايد و نبايد اخلاقي، فلسفي و ...ندارد، فطرت مطرح نيست تعالي روح مطرح نيست، هرچه هست همين دنياي مادي است و در نظريههاي خود رابطه انسان با خدا و وحي را از مناسبات انساني و اجتماعي خارج كردهاند و تمام اين نظريهها و فرضيهها بر مبناي كنار گذاشتن دين و هدايت انبيا و وحي بنا شده است كه البته علت خاص خودش را دارد و بر ميگردد به چند قرن قبل، ولي انسان را محور گرفتهاند و هستي را براي برآوردن غرايز و تنها روش را هم حس و تجربه قلمداد ميكنند.
وزير علوم تاكيد كرد: بر اين اساس علوم غربي نيز عقل مستقل و وحي را از دايره خارج كرده و فقط روش تجربي را روش علمي ميدانند در حالي كه ما براي انسان قائل به بقاي روح هستيم و گرنه آخرت معنايي نداشت و همچنين عقل مستقل و وحي را نيز به عنوان ابزارهاي شناخت واقعيت و هستي در كنار عقل تجربي قبول داريم و انسان را موجودي ميشناسيم كه داراي فطرت است و استعدادهاي بالقوه دارد كه بايد در چارچوب بايد و نبايدهاي اخلاقي، فلسفي و علمي بالفعل نمايد. انسان موجودي است آرمانخواه و نشئهاي از روح قادر مطلق و زيبايي مطلق كه برهمين اساس فطرتاً محبت، عدالت و زيبايي را دوست دارد.
وي در ادامه گفت: هنگامي كه تعريف غرب با تعريف ما از انسان و هستي كاملاً متفاوت است مصرف محض ترجمهاي نظريههاي غربي نيز براي جامعه اسلامي ما مناسب نخواهد بود كه اين امر بايد براي دانشجويان و مردم تببين شود چون اگر مردم واقعيت نظريههاي مادي غربي را بدانند راضي نخواهند بود و اجازه نخواهند داد فرزندانشان كه به رسم امانت به دانشگاهها و مراكز آموزش عالي سپرده ميشوند با انديشههاي غربي كه بر مبناي كنار گذاشتن دين و انديشههاي ديني شكل گرفته است تربيت شوند.
وزير علوم خاطرنشان كرد: علومانساني اهميت بيشتري از علوم ديگر دارد چون راه و مقصد را نشان ميدهد و علوم ديگر ابزاري هستند تا به اين مقاصد دست يابيم.
دانشجو ضمن تاكيد بر ضرورت يادگيري نظرات غربي گفت: مبادا دروس ما طوري باشد كه دانشگاههايمان جواناني با ديدگاههاي غربي و درخدمت انديشههاي غربي تربيت كنند بلكه بايد فرهنگ اسلامي و ايراني اساس تربيت ما باشد و در كنار آن دانشجويان با انديشههاي غربي هم آشنا شوند.
وي افزود: ملت ما ثابت كردهاند كه از تحريم نميهراسد، از خشم و ناراحتي دشمن باكي ندارد ولي آنچه بايد نگران آن باشيم تربيت فرزندان اين ملت است كه خداي ناخواسته در دانشگاهها جوانان آن طور كه غرب ميخواهد تربيت شوند، بازنگري در علومانساني يا بهتر است بگوييم بازنگري در نظريههاي مادي غربي در ارتباط با علومانساني از اين جهت يك امر الزامي است.
وزير علوم تاكيد كرد: كسي با قواعد علمي كاري ندارد اين نظريههاي مادي غربي است كه اگر نقد نشود و صرفاً به صورت ترجمهاي محض تدريس گردد نه تنها مفيد نيست بلكه ميتواند مضر هم باشد. بايد اساتيدي بيايند كه بر علوم و معارفاسلامي تسلط دارند و شناخت كافي از نظريههاي غربي هم داشته باشند و بتوانند آنها را نقد كنند و شبهاتي را كه در اذهان جوانان ايجاد ميشود پاسخ بدهند و همچنين بايد متون و سرفصلها بازنگري شود و اين يك كار اساسي و گام زيربنايي در اسلامي كردن دانشگاههاست.
دانشجو در ادامه گفت: معاونتهاي فرهنگي و آموزشي بايد ضرورت بازنگري و ماهيت علومانساني در حال تدريس در دانشگاهها را براي مردم تبيين كنند زيرا مردم ولايتمدار و مسلمان ايران و دانشگاهيان مومن ما در صورت شناخت ماهيت واقعي دروس علومانساني با گرايشات مادي غربي قطعاً از اين بازنگري استقبال بيشتري خواهند كرد.
وزير علوم تاكيد كرد: در دانشگاهها بايد با اصل قرار گرفتن معارف و آموزههاي اسلامي و نظريههاي انديشمندان مسلمان، نظريههاي غربي نيز به دانشجويان ارائه شود ولي ماهيت فرضيههاي غربي بايد به طور شفاف براي دانشجويان و افكارعمومي روشن شود.
دانشجو اظهار داشت: اسلامي شدن دانشگاهها تنها مختص دانشگاههاي دولتي نيست و همه دانشگاههاي كشور اعم از دانشگاه آزاد، موسسات آموزش عالي و مراكز غيرانتفاعي، پيامنور، جامع علمي كاربردي و ... را در بر ميگيرد زيرا وزارت علوم متولي آموزش عالي كشور است و نه فقط دانشگاههاي دولتي و براين اساس و بر مبناي مصوبات شوراي عالي انقلاب فرهنگي و قوانين مصوب مجلس شوراي اسلامي آموزش عالي كشور را جهتدهي ميكند.
وزير علوم در پايان تعامل با مجلس شوراي اسلامي را يك اصل عنوان كرد و گفت: احترام به نمايندگان مجلس شوراي اسلامي احترام به مردمي است كه اين نمايندگان را انتخاب كردهاند و در راستاي همافزايي براي خدمت بيشتر به مردم بايد از نظرات و ديدگاههاي نمايندگان محترم مجلس و به ويژه كميسيونهاي آموزش و تحقيقات و فرهنگي هرچه بيشتر استفاده كرد.
عاشقانه ترین نوشته شهید آوینی
«دیدیم که می شناسیمش ……..و تصویرش را از پیش در خاطر داشته ایم. دیدیم که می شناسیمش، نه آن سان که دیگران را…… و نه حتی آن سان که خود را. چه کسی از خود آشناتر ؟ دیده ای هرگز که نقش غربت در چهره خویش بیند و خود را نبشناسد؟
دیدیم که می شناسیمش، بیش تر از خود … تا آنجا که خود را در او یافتیم، چونان نقشی سرگردان در آبگینه که صاحب خویش را باز یابد و یا چونان سایه ای که صاحب سایه را …… و از آن پس با آفتاب خود را بر قدمگاهش می گستر دیم و شب که می رسید به او می پیوستیم.
آن صورت ازلی را چه کسی بر این لوح قدیم نقش کرده بود؟ می دیدیم که چشمانش فانی است، اما نگاهش باقی، می دیدیم که لبانش فانی است، اما کلامش باقی. چشمانش منزل عنایتی ازلی و دهانش معبر فیضی ازلی و دستانش... چه بگویم؟ کاش گوش نامحرمان نمی شنید.
پهندشت "حدوث " افقی بود تا "طلعت ازلی " او را اظهار کند و "زمان فانی "، آینه ای که آن "صورت سرمدی را دیدیم که می شناسیمش، و او همان است، که از این پیش طلعتش را در آب و خاک و باد و آتش دیده ایم، در خورشید آنگاه می تابد، در ابر آنگاه که می بارد، در آب باران آنگاه که در جست و جوی گودال ها و دره ها برمی آید، در شفقت صبح ، در صراحت ظهر، درحجب شب، در رقّت مه و در حزن غروب نخلستان، در شکافتن دانه ها و در شکفتن غنچه ها ... در عشق پروانه و در سوختن شمع.
دیدیم که می شناسیمش و آن "عهد " تازه شد. شمع میمرد و پروانه می سوزد تا آن عهد جاودانه شود، عهدی که آتش او با بال های ما بسته است. دیدیم که می شناسیمش و دوستش داریم، آن همه که آفتابگردان آفتاب را، آن همه که دریا ماه را... و او نیز ما را دوست میدارد، آن همه که معنا لفظ را.
دیدیم که می شناسیمش، از آن جاذبه ای که بالها را بسوی او می گشود، از آن قبای اشک که بر اندامش دوخته بود، از آنکه می سوخت و با اشک از چشمان خویش فرو میریخت و فانی می شد در نوری سرمدی، همان نوری که مبدآ ازلی ادم و عالم است و مقصد ابدی آن. آب میگذرد، اما این نقش سرمدی فراتر از گذشتن بر نشسته است. چشمانش بسته شد، اما نگاهش باقی ماند، دهانش بسته شد، اما کلامش باقی ماند.
زمین مهبط است، نه خانه وصل. در این جا نور از نار می زاید و بقا در فنا است و قرار در بی قراری. زمین معبر است و نه مقر... و ما می دانستیم. پروانه ای دوران دگردیسی اش رابه پایان برد و بال گشود و پیله اش چون لفضی تهی از معنا، از شاخه درخت فرو افتاد. رشته وحی گسست و ما ماندیم و عقلمان. عصر بینات به پایان رسید و ان اخرین شب، دیگر به صبح نینجامید. در تاریکی شب، زیر زیرکی نوحه غربت را زمزمه میکرد. خانه، چشم بر زمین و آسمان بست و در ظلمت پشت پلک ها یش پنهان شد. پرده ها را آویختیم تا چشمانمان به لاشه سرد و بی روح زمین نیفتد و درخود ماندیم و یتیمانه گریستیم.
دیری نپایید که ماه بر آمد و در آینه خود را نگریست و شب پرک ها بال به شیشه کوفتند تا راهی به دشت شناور در ماهتاب بیابند.
عزیز ما، ای وصی امام عشق! آنان که معنای "ولایت " را نمی دانند در کار ما سخت درمانده اند، اما شما خوب می دانید که سر چشمه این تسلیم و اطاعت و محبت در کجاست. خودتان خوب می دانید که چقدر شما را دوست می داریم و چقدر دلمان می خواست آن روز که به دیدار شما آمدیم ، سر در بغل شما پنهان کنیم و بگرییم .
ما طلعت آن عنایت ازلی را در نگاه شما باز یافتیم . لبخند شما شفقت صبح را داشت و شب انزوای ما را شکست. سر ما و قدمتان، که وصی امام عشق هستید و نایب امام زمان (ع).
دفاع تمام قد بنیصدر از مجاهدین خلق
بنیصدر همچنین اعضای این سازمان را «مردم بیگناه» نامید که کار اشتباهی مرتکب نشدهاند.
پدر خانم سابق رجوی در ادامه خواستار ورود شورای امنیت سازمان ملل به این ماجرا شده است.
گفتنی است، مجلس شورای اسلامی در تاریخ ۳۱/۳/۱۳۶۰ به عدم کفایت سیاسی بنیصدر رای مثبت داد و امام خمینی(ره) هم که از همراهی بنیصدر با گروهک منافقین ناراحت بود، یک روز بعد این رای را تایید کرد.
بنی صدر پس از آنکه خیانت های خود به انقلاب و نظام جمهوری اسلامی را افشا شده دید، به همراه مسعود رجوی با پوشش زنانه از کشور گریخت و به فرانسه پناهنده شد.
از آن به بعد، همکاری گسترده سازمان مجاهدین خلق با بنیصدر در خارج از کشور تا جایی پیش رفت که او به پای ثابت جلسات هماهنگی و برنامهریزی سازمان تبدیل شد.
گفتنی است، دولت عراق در راستای اجرای قانون اساسی خود که اجازه حضور گروه های تروریستی در خاک این کشور را نمی دهد اخیرا در حال ایجاد یک مقر ایست بازرسی در پادگان اشرف بود که با واکنش خشونت آمیز اعضای سازمان مجاهدین خلق مواجه شد؛ رویدادی که به درگیری مسلحانه انجامید و تعدادی از منافقین کشته و عده ای از دو طرف زخمی شدند.
سایتهای ضدانقلاب هم با اشاره به هلاکت تعدادی از اعضای گروهک تروریستی منافقین در اردوگاه اشرف عراق، به حمایت ویژه از اعضای این گروهک پرداخته و کشتهشدگان را «شهید» نامیدهاند
تلاوت آیات قرآن کریم در تجمع اعتراضی مردم ویسکانسین
|
به گزارش شبکه تلویزیونی پرس تیوی، مردم ایالت ویسکانسین هنگام گرامیداشت یاد "مارتین لوتر کینگ"، رهبر اسبق سیاهپوستان آمریکا، به لایحه بودجه که حقوق کارگران را محدود میکند اعتراض کردند. |
وطن فروشی به چه قیمت!؟
|
در همین راستا، ماجرای «مازیار بهاری» نیز بر همین منوال است. او که در ایران با وطن فروشی و به سخره گرفتن مقدسات مذهبی مردم ایران و شیعیان مانند عمل «استخاره»، به سفارش شبکه های وهابی با ساخت فیلم های مستندی در مورد با عنوان خرافات و... به کسب درآمد و امرار معاش می پرداخت اکنون به یکی از پایه های اصلی کنفرانس ها در مورد ایران تبدیل شده است.
کسب منافع مادی و رسیدن به جایگاه های اجتماعی در جامعه آمریکایی از طریق مخالفت با نظام جمهوری اسلامی ایران برای عناصر دست چندم اپوزیسیون، از امتیازات بارزی است که دشمنان خارجی این نظام و ملت به عوامل خود ارزانی می دارند.خانم «رکسانا صابری» که پس از یکصد روز زندانی بودن در ایران، بعد از آزادی برای اولین ملاقات رسمی خود، خانم هیلاری کلینتون را در ساختمان پنج طبقه وزارت امور خارجه امریکا ملاقات نمود و سپس با تالیف و فروش کتابی در مورد دوران زندانی بودن خود در ایران به صدها هزار دلار پول دست یازید اکنون به یکی از مدعوین همیشگی اتاق های فکر و همچنین دانشگاه ها و موسسات تحقیقاتی در آمریکا تبدیل شده است. بنابر این گزارش، او در جدیدترین اقدام خود با نوشتن مقاله ای با عنوان «شجاعت زیر آتش»!! نقش هالیوودی ستارگان سینمایی آمریکا را به نحو احسن به اجرا درآورده و قصد دارد این مقاله را در روز 14 آوریل 2011 در دانشگاه نبرسکا ـ لینکلن ارائه کند و این درحالی است که رکسانا صابری قبل از دستگیری به جرم تخلفاتی که انجام داده بود، تنها یک خبرنگار درجه چندم محسوب می شد. در همین راستا، ماجرای «مازیار بهاری» نیز بر همین منوال است. او که در ایران با وطن فروشی و به سخره گرفتن مقدسات مذهبی مردم ایران و شیعیان مانند عمل «استخاره»، به سفارش شبکه های وهابی با ساخت فیلم های مستندی در مورد با عنوان خرافات و... به کسب درآمد و امرار معاش می پرداخت اکنون به یکی از پایه های اصلی کنفرانس ها در مورد ایران تبدیل شده است. گفتنی است وی نیز بدون داشتن هیچ گونه سابقه تحقیقاتی و مطالعاتی به عنوان کارشناس برجسته در مجامع آمریکایی خوانده می شود و از این طریق به کسب پول و امکانات معنوی دیگر دست پیدا می کند. |
درباره کشف حجاب خانم خبرنگار مقابل رئیس جمهور
|
به هر حال رياست محترم جمهور بايد پاسخگوي اين سوال جدي باشند کهآيا مصاحبه شما با خبرنگار بيحجاب اسپانيايي در دفتر کارتان اقدام فرهنگي است که در جهت ترويج حجاب و مقابله با بيحجابي قولش را داده بوديد؟
به گزارش جهان محمد صادق کوشکي در الف نوشت:يادمان هست آن روزهايي که بحث مبارزه با مفاسد اجتماعي و بيحجابي مطرح بود رياست محترم جمهوري با رد مقابله انتظامي با بيحجابي به اين نکته اصرار داشتند که براي مقابله با بيحجابي و مفاسد اجتماعي بايستي کار فرهنگي - تربيتي کرد. اينکه مصداق اقدامات فرهنگي مورد نظر چيست و دولت تاکنون در اين زمينه چه اقداماتي انجام داده از جمله مبهمات محسوب ميشود؛ چرا که مجموعه اقدامات فرهنگي دولتهاي نهم و دهم (به ويژه دهم) نه تنها موجب ترويج فرهنگ حجاب و مقابله با بيحجابي نشده بلکه ثمرهاي جز ترويج بيحجابي و مفاسد اجتماعي نداشته است!
براي بررسي اين ادعا کافي است مجموعه تئاترهايي که در طول عمر دولت دهم با مجوز و حمايت وزارت ارشاد به روي صحنه رفتهاند مرور شوند! همچنين است وضعيت اخلاقي فيلمهايي که در اين دوران ساخته شده و مجوز اکران گرفتهاند و...! کسي مدعي مخالفت دولت دهم با مقوله حجاب و عفاف نيست اما بياعتنايي به اين حکم شاخص و بارز الهي (که نمونه آن در مصاحبه با خبرنگار زن بيحجاب اسپانيايي آشکار شد) تبديل به يک «بهمن فرهنگي» شد و هر چه از راس هرم دولت به سمت بدنه دولت نزديکتر ميشود بيشتر و بيشتر رنگ مخالفت به خود ميگيرد. ترديد جدي مشاور سابق رئيسجمهور و معاونت سينمايي فعلي وزارت ارشاد در لزوم و ضرورت حجاب زنان و حمايت جدي مديران وزارت ارشاد از روند فاسد و بيحجابي گسترده در اکثر تئاترهاي مجوز گرفته (که تئاتر مبتذل هدا گابلر فقط نمونهاي از اينگونه تئاترها به شمار ميآيد) از سوي وزارت ارشاد نمونههايي از اين بياعتنايي متمايل به مخالفتند! شايد در اين روند غلط (که تداوم دقيق سياستهاي دوران سازندگي و اصلاحات در خصوص حجاب و عفاف به شمار ميرود) تعمدي در کار نباشد اما جهالت و خود مجتهدبيني رايج ريشه اساسي اين روند به شمار ميآيد. روندي که ميوه منحوس آن وضعيت به شدت اسفبار حجاب و عفاف در تنها حکومت اسلامي جهان است! به هر حال رياست محترم جمهور بايد پاسخگوي اين سوال جدي باشند کهآيا مصاحبه شما با خبرنگار بيحجاب اسپانيايي در دفتر کارتان اقدام فرهنگي است که در جهت ترويج حجاب و مقابله با بيحجابي قولش را داده بوديد؟ |
چرا میرحسین موسوی به مراسمهای پدرش نرفت؟
|
در حالی رسانه های ضد انقلاب در اخبار متعددی تلاش کردند تا از درگذشت مرحوم میر اسماعیل موسوی بهره برداری کرده و طی خبرسازی دروغین از ممانعت ماموران از حضور میرحسین موسوی در مراسم های مختلف آن مرحوم سخن به میان بیاورند،اخباربدست آمده از واقعیت دیگری حکایت دارد.
به گزارش جهان به نقل از جوان آنلاین یک منبع آگاه در این زمینه با بیان این که میرحسین موسوی پیش از فوت مرحوم پدرشان با وی دیدار داشته گفت:پس از فوت پدر ایشان به میرحسین موسوی گفته شده که مانعی برای حضور وی در مراسم های مختلف آن مرحوم وجودنداشته و وی می تواند در این مجالس شرکت کند ولیکن شخص ایشان هر بار از رفتن به این مراسم ها خودداری کرده است.
وی همچنین گفت:حتی در نوبت آخر که با میرحسین موسوی این مساله مطرح شده وی روز دوشنبه گذشته را فرصتی مناسب برای شرکت در میان برنامه های خانواده خود ذکر کرده بود که باردیگر شخص وی این برنامه را لغو کرده است. |
حیف خون ندا...غیرت مورچه از شما بیشتره!
|
به سربالايي افتادن گروهك هاي اپوزيسيون پس از تحرك ناكام در بهمن و اسفند ۸۹ باعث زد و خوردهاي لفظي تازه در اين مجموعه خارج نشين شده است. به گزارش جهان به نقل از کیهان شبكه بالاترين كه پس از چاخان هاي چند هفته اي، روزگار بدي را مي گذراند ضمن سلب مسئوليت از خود و حمله به گروه موسوم به شوراي هماهنگي راه سبز نوشت: «جنبش كاملا در حال فرسايش است. وقتي موسوي و كروبي گرفتار شدند، نمايندگاني با برچسب شوراي هماهنگي و با تاخير و اختلال در تصميم گيري، سريال سه شنبه هاي اعتراض را بنيان گذاري كردند اما حالا سرعت سازماندهي آنچنان كم شده كه گويا آقايان مشاور فراموش كرده اند چرا در اروپا و آمريكا تشريف دارند. نه صدايي از آنان شنيده مي شود نه تكاني مشاهده مي گردد به نحوي كه جنبش را به اضمحلال برده است.» نويسنده بالاترين با بيان اينكه «خودمان را گول مي زنيم و مي گوييم رژيم رفتني است. با كدام مبارزه؟ تمام مبارزه و انقلاب ما منحصر به فضاي مجازي شد» ادامه مي دهد: حقيقت تلخي است ولي ما آماده نيستيم و به خودمان اطمينان نداريم. ما سرخورده و افسرده و عصباني هستيم چون آرزوهايمان با آنچه قادريم يا حاضريم انجام دهيم، هيچ تطابقي ندارد. بالاترين در مطلب ديگري نوشت: اين بود آن همه ادعا و ابتكار؟ اين بود جنبش اعتراضي شما؟ به كجا رسيديد؟ خوابيد يا بيداريد؟ نكنه حكومت رو تغيير داديد ما خبر نداريم؟ خاك بر سرتون... حيف خون ندا... غيرت و لياقت يه مورچه از شما بيشتره. «ن-ك» كاريكاتوريست خارج نشين نشريات زنجيره اي نيز كه متهم به همكاري با سازمان هاي امنيتي نظام شده، در پاسخ در «خودنويس» نوشت: تعطيلات نوروزي را دو هفته رفتم اروپا و آلمان و ايتاليا. برخي دوستان ساكن اروپا را ديدم. دوستاني هم معتقد بودند كه برخي مطالب انتقادي رسيده به خودنويس را مغزهاي متفكر امنيتي مي نويسند. راستش تا آنجا كه مي دانم اين دوستان امنيتي تر از گمنام هاي «شوراي هماهنگي» نيستند! در گپي با يكي از دوستان سبز آلمان، بيشتر به اين نتيجه رسيدم كه روش امنيتي شورا نشان سابقه امنيتي مي تواند داشته باشد، وگرنه دليلي براي «گمنام» ماندن كساني كه مدعي رهبري اند وجود ندارد.
|
هاشمي و خاتمي جرات اجراي هدفمندي يارانهها را نداشتند
|
پشت پرده تلویزیون 'ایران ندا' و سوءاستفاده از 'ندا آقاسلطان'
|
تلویزیون "ایران ندا" که توسط مهدی جامی، نیک آهنگ کوثر و مسیح علینژاد، سه عنصر اپوزیسیونی خارج نشین و با سوءاستفاده از نام نداآقاسلطان قرار بود راه اندازی شود، در واقع یک موسسه "کلاه برداری" بود که قصد داشت ایرانیان خارج از کشور را سرکیسه کند...
جزئیاتی از پشت پرده راه اندازی تلویزیون اپوزیسیونی "ایران ندا" فاش شد.
به گزارش جهان به نقل از نسیم : ۲ سال پیش وقتی ندا آقا سلطان به تازگی از شر شوهر سابق و ازدواج ناموفقش خلاص شده بود و با جراحی و زیبا کردن بینی اش برای شروع یک زندگی رویایی با نامزد جدیدش – که البته او هم بعدها آدم به درد بخوری از آب در نیامد - آماده میشد ، هیچ تصور نمی کرد هنگام عبور از کوچهء خسروی خیابان کارگر شمالی تهران ناگهان گرفتار تیر فردی بی رحم و بی مرام گردد و بطور اتفاقی تبدیل به یک شهید آزادیخواه شود . اما گردید و شد . نام و نشان ارنستو چه گوارای انقلابی چهل سال بعد از مرگش تبدیل به دکانی برای عده ای کاسب و شیاد و بنجل فروش و دستفروش دوره گرد شد ، ولی اسم ندا آقا سلطان – که عمرا” سیاسی نبود و هیچ علاقه ای هم به شهادت نداشت – از همان فردای مرگش ، برای خیلی ها در خارج از ایران تبدیل به دکانی دو نبش و وسیله ای برای کسب و کار و درآمد و شغلهای نان و آبدار شد زندگی در خارج از ایران به مراتب مشکلتر از داخل کشور است . افراد فراوانی هستند که به خارج از کشور می آیند و با جعل سوابق سیاسی و محکومیت قضایی برای خود و یا اغراق در شرح ماجرای برخوردهای مختصری که احتمالا” حکومت با آنها کرده است ، به هر شکلی که شده ، مانند مرحوم مش قاسم در سریال دایی جان ناپلئون ، خودشان را در صف شجاعان جنگ کازرون جا می زنند و پناهندگی سیاسی می گیرند و مقیم اروپا و آمریکا میشوند . اما این تازه اول بدبختی آنهاست . زندگی در خارج از ایران خرج دارد . در نتیجه این مبارزین عزیز ، چندی که از ورودشان به ممالک غربی گذشت ، عملیات پول درآوردن و کاسبی کردن را شروع می کنند . برخی از آنها برای خدمت به رسانه های فارسی زبان متعلق به وزارت خارجه کشورهایی مانند آمریکا و هلند و آلمان ، نذر و نیاز و چله نشینی می کنند . برخی های دیگر همراه با رفقا و اهل و عیال خود یک سازمان یا کمیته و انجمن حقوق بشری و سیاسی ، یا لااقل یک عدد وبسایت راه می اندازد و سپس با این عنوان که مدیر و نویسندهء آن کمیته یا سازمان و یا وبسایت هستند و برای رشد سیاسی و بهبود حقوق بشر در ایران و براندازی حکومت جمهوری اسلامی در سایت گویا و روز آنلاین یا سایت خودشان و یا در فیس بوک و سایت بالاترین مطلب می نویسند ، از موئسسات وابسته به سازمانهای اطلاعاتی و امنیتی آمریکا ، فرانسه ، هلند ، نروژ ، آلمان و غیره درخواست کمک مالی و بودجه می کنند . برخی های دیگر هم که از استخدام در رادیو فردا ، تلوزیون فارسی صدای آمریکا ، رادیو زمانه ، تلوزیون فارسی بی بی سی ، رادیو فرانسه ، سایت روز آنلاین ، سایت جرس و غیره ناامید شده اند ، برای درآوردن یک لقمه نان ، دست به کارهایی ابتکاری و در عین حال عجیب و غریب می زنند . کار این گرسنگان و شارلاتانهای بدبخت به جایی رسیده بود که یکی از آنها – به نام بابک داد – از شدت فلاکت و بی پولی ، اعلام کرده بود که دولت آمریکا باید اموال مصادره شده مملکت ایران در آمریکا را بفروشد و پولش را به ایشان و سایر شیادهایی که خودشان را روزنامه نگاران تبعیدی و آزادیخواهان و فعالین حقوق بشر می نامند ، بدهد! یکی از اولین دکانهایی که با نام ندا آقا سلطان باز شد ” بنیاد خیریه ندا ” در لندن بود . این بنیاد البته صرفا” در یک وبسایت خلاصه میشد و هدف خودش را روشنگری ، دفاع از حقوق بشر و حمایت از جنبش آزادیخواهانه مردم ایران و از همه جالبتر ، جمع آوری پول برای کمک به ” فعالین حقوق بشری ، روزنامه نگاران و فعالین سیاسی تبعیدی ” اعلام کرد و نوشت ” بعد از این خیزشی که در ایران اتفاق افتاده است ، حکومت خیلی ها را به جرم شرکت در اعتراض های اخیر از محل کارشان اخراج کرده است ، کودکان و زنان زیادی در ایران گرسنه مانده اند و هیچ درآمدی برای تامین حداقل مایحتاج زندگی شان را ندارند ، میلیونها (!) جوان تحت شکنجه هستند و خانواده هایشان گرسنه مانده اند ، هزاران (!) روزنامه نگار و فعال حقوق بشر از طریق کوههای مرزی ایران و ترکیه از کشور فرار کرده اند و اکنون در خارج از کشور شبها گرسنه می خوابند ، وزارت اطلاعات حکومت ایران روزانه به هزاران تن از فعالین حقوق زنان و بخصوص اعضای کمپین یک میلیون امضا تجاوز می کند ( یا حضرت عباس! ) ، ای انسانهای آزاد .. ای وجدانهای بیدار جهان ، برای نجات ملت ایران و برای کمک به این مبارزان ، به ما کمک مالی کنید! .. ” . و خوشمزه تر اینکه بنیاد ندا تاکید کرده بود ” برای کمک مالی به ملت ایران فقط و فقط به ما اعتماد کنید .. ما با دیگران تفاوت داریم چرا که ما در پوشش یک بنیاد غیر انتفاعی کار می کنیم و در لندن مستقر هستیم و حکومت ایران کاری به کار ما ندارد . بنیاد ندا تصاویری بسیار دلخراش از حوادث دو سال گذشته در ایران را هم از در و دیوار وبسایتش آویزان کرده بود تا دل هر بیننده ای را بیشتر به رحم آورد . اینکه در طول مدتی که بنیاد ندا دایر بود چه حجم پولی به حسابش ریخته شد ، نمی دانم . اما چندی که از کار بنیاد ندا گذشت ، بنیانگزارانش کیسه های پول را برداشتند و الفرار .. یعنی اینکه ناگهان غیبشان زد . سایتشان را هم از روی اینترنت حذف کردند و بطور کامل ناپدید شدند . البته آثار سایت و مطالب سابقشان را هنوز هم می توان با استفاده از ذخیره گوگل (گوگل کش) پیدا کرد و خواند ، کما اینکه لینکی که در بالا گذاشته ام نیز یکی از همانهاست . اما اگر الان آدرس بنیاد ندا را تایپ کنید با وبسایتی حذف شده روبرو میشود که دامین و نشانی اینترنتی اش هم برای فروش ارائه شده است . بعد از آن ، از بنیاد ندا خبری نشد تا اینکه بنیاد ایران ندا ظهور کرد بعد از ماجرای بنیاد ندا ، جمعی دیگر از هموطنان ما که مقیم خارج از کشور هستند و هشت شان گروی نه شان بود و شدیدا” دچار مضیقه و کمبود و مشکل مالی شده بودند ، تصمیم گرفتند با استفاده از اسم و رسم ندا آقا سلطان برای خود کسب و کاری مختصر راه بیندازند . این بزرگواران عقل هایشان را روی هم گذاشتند و قرار شد که تلوزیونی را برپا کنند تحت عنوان تلوزیون ندا یا ایران ندا . اینکه آیا بنیاد ایران ندا ادامه کار همان بنیاد ندای قبلی هست یا خیر ، را نمی دانم ، اما می دانم که هر دو بنیاد در لندن براه افتاده اند و هر دو هم ادعا کرده اند که موسسه ای خیریه خواهند بود . با این تفاوت که اولی ادعا می کرد در لندن به ثبت رسیده بود و دومی ادعا می کند در کالیفرنیای آمریکا ثبت شده است . حالا اینکه چرا موسسین دومی در لندن تشکیل جلسه داده اند و کارشان را هم در لندن شروع کرده اند ولی ترجیح داده اند بنیادشان را در آمریکا به ثبت برسانند ، این را هم نمی دانم . هر چه هم در عالم اینترنت گشتم که کوچکترین رد و اثر و نشانه ای از قانونی بودن کار بنیاد ایران ندا و مشخصات ثبت شده اش در سازمان ثبت ایالت کالیفرنیای آمریکا را پیدا کنم ، موفق نشدم . اما بنیانگزاران تلوزیون و بنیاد ایران ندا شناخته شده هستند و جالب اینکه خودشان را هم ” نمایندگان فعالان سیاسی و حقوق بشری، روزنامه نگاران شهروندی، چهرههای شناخته شده پهنه همگانی جامعه ایران ، هنرمندان و فیلمسازان و وبلاگنویسان ایران “ می نامند. مشخصاتی که بنیانگزاران بنیاد و تلوزیون ایران ندا از نحوه کارشان – و در واقع از امیدها و آرزوهایی که برای تلویزیونشان داشتند – ارائه کرده اند ، نشان میدهد که آنها بجای بنیادی خیریه ، یک شرکت سهامی خاص برای درآمد مالی و سرمایه گزاری و افزایش سود و خرید و فروش سهام راه انداخته اند و از جمله نوشته اند “ ایرانندا متعهد است که تنها بخشی از درآمدهای خود را صرف هزینههای جاری کند و باقی را برای پایداری بنیاد سرمایهگذاری کند. ایران ندا به فعالیتهای بازاریابی، ارائهی خدماتِ رسانه ای، پساندازِ درازمدت و فعالیتهای عمومی رایج بنیادها می پردازد تا بتدریج توانِ مالیِ خود را افزایش دهد … هر گونه افزایش توان مالی صرف گسترش کار و تضمین پایداری آن و بالابردن کیفیت تولیدات خواهد شد و در دستمزدهای مدیران ارشد ایرانندا تاثیری نخواهد داشت” . من تصور می کنم عوامل اصلی بنیاد و تلویزیون ایران ندا سه نفر به نامهای مهدی جامی ، نیک آهنگ کوثر و معصومه ( مصی ، مسیح) علی نژاد بوده اند و سایر اسامی اعضای این بنیاد را تزیینی می دانم . بخصوص اینکه دو سه آدم بدبخت و موجه ساده دل را هم پیدا کرده بودند و به عنوان نخودی اسمشان را در لیست اعضای شرکت سهامی تلویزیون ایران ندا گذاشتند تا به توسط نام آنها برای دکان جدیدشان اعتباری کسب کنند و مشتری های بیشتری را جلب نمایند . البته نقشه ها و کسب و کار این بنیاد و تلویزیون ایران ندا نگرفت و همه برنامه ها و آرزوهایشان – لااقل تا این لحظه – روی همان کاغذی که در لندن زیرش را امضا کرده بودند باقی ماند و حسرت ” دستمزدهای مدیران ارشد ” بنیاد و تلویزیون ایران ندا در دل هموطنان گرسنه و بدبختی که قرار بود در بنیاد اینترنتی خودشان مدیران ارشد بشوند ، باقی ماند . مهدی جامی قبل از اعلام شروع به کار تلوزیون ایران ندا – که هیچوقت هم شروع به کار نکرد – در مصاحبه ای با رادیو دویچه وله گفته بود ” در بین ایرانیان خارج از کشور مسأله مالی وجود ندارد . مسأله اصلی این بوده که برای هر سرمایه گذاری شما نیاز به اعتمادسازی دارید . یعنی همانطور که اگر در بازار اعتماد وجود نداشته باشد، سرمایهگذاری نمیشود، برای یک ساختار مدنی مثل بنیاد یا شرکت هم اگر اعتمادسازی نشده باشد، طبعاً نمیتواند جلب کمک کند، وگرنه پول وجود دارد . مطمئن باشید در میان ایرانیان خارج از کشور پول بسیار زیاد است. در واقع آن ساختار مدنی مناسب وجود نداشته برای این که از این پولها برای یک کار رسانهای مناسب استفاده کند و ما امیدواریم که آن ساختار مدنی الان شکل گرفته باشد و ممکن است ما اولیناش باشیم . ” ( اینجا) البته مهدی جامی اولین کسی نبود که تصور می کرد با یک چنین طرح و برنامه هایی می تواند به گنج بزند و این ” پول های بسیار زیاد” را تبدیل به حقوق مدیران ارشد کند . پیش از او ، شیادهای حقوق بشری و کاسبان و روزنامه نگاران جعلی و تبعیدی ، با راه انداختن ده ها و بلکه صدها و حتی هزاران سازمان سیاسی ، حقوق بشری ، کمیته ، انجمن ، وبسایت و نشریهء آنلاین و حزب و گروه و دسته و رادیو تلوزیون ماهواره ای ، شروع به استخراج از این معدن طلا کرده بودند . در واقع مهدی جامی و نیک آهنگ کوثر و مسیح علی نژاد خیلی دیر بازار خیرات و مبرات شب جمعه را کشف کردند . نکتهء رقت انگیزی که این افراد در اساسنامه بنیاد و تلویزیون ایران ندا نوشته بودند ، پیشنهاد فروش خودشان بود . من دیده بودم کسی از فرط گرسنگی و بدبختی بدنش و اجازه استفاده از اندام جنسی اش را بفروشد ( کما اینکه ، به قرار مسموع ، دختر هجده سالهء یکی از بنیانگزاران همین بنیاد و تلویزیون ایران ندا در فیلمهای جنسی و پورنوی مستهجن خارجی بازی می کند و به خود فروشی مشغول است) اما ندیده بودم کسی علنا” برای فروش قلم و اندیشهء خودش هم نرخ تعیین کند . مهدی جامی ، نیک آهنگ کوثر و مسیح علی نژاد ، بعد از اظهار مقداری تعارفات معمول و رایج پیش از معامله ، از قبیل گفتن “حامیان مالی ، فارغ از میزان کمکهاشان، نمی توانند سیاست ها و ارزشهای اعلام شده ایران ندا را تغییر دهند ” ، تعارف را به کناری گذاشته و صراحتا” و بطور علنی نوشته اند ” کمک مالی بر اساس قوانین جاری کشوری که اهدا کننده در آن زندگی می کند دریافت می شود .. حمایت کنندگان حق دارند کمک خود را به برنامههای معین یا موضوعات مشخصی اختصاص دهند . حمایت کنندگان مالی حق دارند بر امورِ مالی ایران ندا نظارت کنند .. حمایت کنندگانی که بیشتر از ? هزار دلار کمک سالانه کنند عضو «هیات مشاوران افتخاری» ایرانندا خواهند بود. اعضای ارشد این هیأت در نقش هیات رئیسه افتخاری بنیاد ایرانندا عمل می کنند . هیأتِ مشاورانِ افتخاری همراه با نمایندگانی از اعضای ایرانندا سالانه در نشستی با هیات مدیره بنیاد و سردبیران ارشد ایران ندا شرکت میکنند تا نظرات خود را مطرح کنند و از پیشرفت کارها با خبر شوند و با آنها در مورد برنامهها مشورت شود. ” دقت کردید؟ با پرداخت فقط ? هزار دلار می توان بر کار این جماعت و تلویزیون و بنیادشان نظارت کرد ، به آنها خط و ربط و جهت داد ، و مثل عروسک های خیمه شب بازی جابجایشان کرد . من اگر جای وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی ایران بودم ، یک چک پانزده هزار دلاری می کشیدم و مهدی جامی ، نیک آهنگ کوثر و مسیح علی نژاد را یکجا می خریدم . مهدی جامی معتقد بود در بین ایرانیان مقیم خارج از کشور پول بسیار زیادی وجود دارد ، فقط باید یاد گرفت که چگونه این پولها را جذب کرد! علیرضا رضایی و نیک آهنگ کوثر در جریان افتضاح و رسوایی موسوم به نامه ۶۶نفره ؛ نیک آهنگ کوثر تلاش کرد تا یکی دو خانم معروف به فساد و فحشا و آلوده به مواد مخدر و نیز عده ای لات و لمپن و شیاد را به عنوان روزنامه نگاران تبعیدی! جا بزند که نشد معصومه (مصی، مسیح) علی نژاد که در سایت جرس بیشتر درباره خانواده زندانیان و مقتولین می نویسد و ظاهرا” بابت هر مطلبش هم حدود یکصد دلار معاش می گیرد ، در رقابت با خانم دیگری که او نیز در یک سایت و روزنامه اینترنتی ، متخصص گفتگو با خانواده های زندانیان و مقتولین شده و بابت هر مطلبش حدود پنجاه دلار می گیرد ، وارد یک رقابت عجیب و غریب شغلی شده است که شرحش را احتمالا” در مطلبی جداگانه خواهم نوشت و حرف آخر اینکه من دلم برای خانواده ندا آقا سلطان میسوزد . نمی دانم مادر آن جوان خدابیامرز با دیدن این کاسبی هایی که به نام فرزندش در خارج از کشور راه افتاده است چه حس و حالی پیدا می کند؟ چندی پیش هدا آقا سلطان – خواهر مرحوم ندا آقا سلطان – در مطلب کوتاهی که خطاب به مسیح علی نژاد نوشت و در سایت خودنویس (متعلق به نیک آهنگ کوثر) منتشرش کرد از این زن خواهش کرد که دست از سر اسم ندا آقا سلطان بردارد و برای کسب و کارش راه دیگری را پیدا کند . او از جمله نوشت ” خانم علینژاد! شما قول دادید که اسمی از مادر من نیاورید و حتی چیزی از سکوتش ننویسید ، ولی متاسفانه شما داستانسرائی کردید . همه جا میگویید که هدا به من ایمیل زده است اما در تلفن روز جمعه ، از مادر من ، ایمیل من را خواسته بودید .. لطفأ ما را راحت بگذارید ، این راه درستی برای مشهور شدن نیست! ” من واقعا” امیدوارم که کاسبان و شیادها و شارلاتان های سیاسی و حقوق بشری نه تنها دست از سر اسم مرحوم ندا آقا سلطان و خانواده اش بردارند و آنها را راحت بگذارند ، بلکه توصیه خواهر آن مرحوم را هم جدی بگیرند و برای کسب و کار و درآمد و معروف شدنشان ، بجای راه انداختن دکانهای سیاسی و روزنامه نگاری های زرد و مشمئز کنندهء غیراخلاقی و تلوزیون بازی های سیاسی – تجاری و ساخته و پرداخته کردن گروهها و سایتهای جعلی حقوق بشری ، واقعا” به دنبال راه های دیگری و کارهای بهتری باشند . من مطمئن هستم اگر این شیوه ای که شیادها و کلاهبردارهای فراری و روزنامه نگارهای جعلی مقیم خارج از کشور برای کسب و کار سیاسی و حقوق بشری خود در پیش گرفته اند ادامه پیدا کند ، بخاطر یک مشت دلار ، علاوه بر بنیاد و تلوزیون ندا ، بزودی باید در اروپا و آمریکا شاهد راه افتادن چلوکبابی ندا ، فالوده ندا ، کابارهء ندا ، قنادی ندا ، رستوران ندا ، تاکسی تلفنی ندا ، کافی شاپ ندا و حتی شاید زیر سیگاری ندا ، فندک ندا ، و … غیره هم باشیم . با این کاسبان و شیادهایی که من می شناسم ، شکی ندارم که چنین روزی هم فرا خواهد رسید و عاقبت عکس و چهرهء معصومانه و لبخند غم انگیز ندا آقا سلطان را روی چیزهایی که نباید ببینیم ، خواهیم دید |
اقدام دانشگاه آزاد درتایید فرقه بهاییت+عکس
|
درحالی که حمایت و تایید فرقه ضاله بهاییت یکی از اصلیترین موضوعاتی است که جریانات ضدانقلاب و اپوزیسیون به آن میپردازند، اخیرا دانشگاه آزاد در اقدامی تامل برانگیز و عجیب، دست به اقدامی برای تایید این مکتب انحرافی زده است. فارس با انتشار یک عکس از این موضوع، نوشته است: هر یک از دانشجویان دانشگاه آزاد که برای اولین بار به صفحه شخصی خود در این دانشگاه وارد شده و اطلاعات خود را ویرایش میکند، در کنار محل تولد، محل صدور، وضعیت نظام وظیفه، استفاده از خوابگاه و وضعیت تأهل باید دین خود را نیز قید کند. اما نکته اصلی اینجاست که برخی واحدهای دانشگاه آزاد در کنار ادیانی مانند اسلام، یهودی، کلیمی، زرتشتی و مسیحی، نام فرقه ضاله و انحرافی بهائیت را نیز درج کرده و به نوعی آن را جزء ادیان به شمار آورده است. این در حالی است که بهائیت جزء هیچ یک از ادیان و فرقههای مذهبی نبوده و یک فرقه سیاسی انحرافی ایجاد شده توسط رژیم سلطنتی انگلیس است که مأمن اصلی آنان نیز در حال حاضر در سرزمینهای اشغالی است.
|
"جمعه آينده"همبستگي جهاني با ملت بحرين
|