گفتنی است این راهبردهای جریان اصلاحات در حالی بیان می گردد که بسیاری از
کارشناسان سیاسی محورهای پیشین را در برخی جهات چراغ سبز، در برخی موارد هشدار و در
برخی محورها نیز یک سناریو ارزیابی می کنند..راهبرد 6 گانه
اصلاحطلبان برای حضور در انتخابات
این جریان در ابتدای امر مواردی مختلفی را لابلای مطالب
مختلف رسانه های خود ابلاغ و القاء کرده و تلاش می کنند که تا از خلال سایر وجوه
راهبرد خود را دنبال نمایند.محورهای ابتدایی که در این زمینه در رسانه ها شارژ می
گیرند عبارتند از:
همزمان با ایام ماه نزول قرآن کریم،
پایگاه اطلاعرسانی KHAMENEI.IR در مجموعهی مستندهای صوتی با نامِ «مسجدِ کرامت»
به مرور کوتاهی بر فعالیتهای انقلابی و قرآنی حضرت آیتالله خامنهای در مشهد مقدس
میپردازد. به گزارش دفتر حفظ ونشر آثار حضرت آیت الله خامنهای همزمان با
ایام رمضان المبارک ماه نزول قرآن کریم،در مجموعهی مستندهای صوتی با نامِ «مسجدِ
کرامت» به مرور کوتاهی بر فعالیتهای انقلابی و قرآنی حضرت آیتالله خامنهای در
مشهد مقدس میپردازد. اولین برنامه از این مجموعه «چشمانِ پدر» نام دارد و دورهی
زمانی حضور آیتالله خامنهای در مسجد امام حسن علیهالسلام مشهد به عنوان امام
جماعت را مرور میکند. سخنان شنیده نشدهای از آیتالله خامنهای در دوران پیش از
انقلاب و خاطرات ایشان از مسجد امام حسن علیهالسلام مشهد، خاطرات
حجتالاسلاموالمسلمین قرائتی، خاطرات استاد سیدمرتضی سادات فاطمی و همچنین بیاناتی
از بنیانگذار کبیر انقلاب حضرت امام خمینی رحمهالله، بخشهای مستند صوتی «چشمان ِ
پدر» را تشکیل میدهند. همچنین متن این مستند 11 دقیقهای در دسترس علاقمندان قرار
گرفته است. *قم، سال 1343 حضرت امام خمینی رحمهالله: من از آن آدمها نیستم که اگر یک
حکمی کردم بنشینم چرت بزنم که این حکم خودش برود. من راه میافتم دنبالش. اگر من
خدای نخواسته، یکوقتی دیدم که مصلحت اسلام اقتضا میکند که یک حرفی بزنم، میزنم و
دنبالش راه میافتم و از هیچ چیز نمیترسم بحمدالله تعالی. والله، تا حالا
نترسیدهام [ابراز احساسات حضار]. آن روز هم که میبردندم، آنها میترسیدند؛ من
آنها را تسلیت میدادم که نترسید... ما علما داریم در بلاد؛ ما فضلا داریم در
حوزهها؛ ما مدرسین بزرگ داریم در حوزهها؛ ما طلاب و فضلای علوم دینیه
داریم... *مشهد مقدس، سال 1343 چشمان آقاسیدجواد که از علمای نامی مشهد بود، نابینا شد. به همین دلیل پسرش، حوزه قم و درس مراجع به نامی مثل امام
خمینی را رها کرد و دوباره به مشهد برگشت و مراقبت از پدر را به عهده گرفت؛ برایش
کتاب میخواند و پا به پایش تا حرم میرفت. سیدعلی، که حال و هوای مبارزه در قم را به مشهد آورده بود و
در حوزه مشهد درس میخواند و درس میداد، حالا در 26 سالگی امام جماعت مسجد امام
حسن علیهالسلام شده بود. *آیتالله خامنهای در مصاحبه با شبکهٔ دوم تلویزیون
11/11/63 من قبلاً در یک مسجد دیگرى به نام مسجد امام حسن نماز
مىخواندم و امام جماعت مسجدى بودم به نام مسجد امام حسن مجتبى که در نزدیک منزلمان
بود و در یک خیابان نسبتاً خلوتى، تا یک حدودى هم دور افتادهاى خیلى هم دور افتاده
نبود اما خیلى هم محل رفت و آمد جمعیت نبود، آنجا نماز را شروع کردم و مسجدى که
براى اول بار من را دعوت کردند براى امام جماعت که همین مسجد باشد، به این شکل بود
که یک اتاقکى بود از این اتاقى که الان شما توش نشستید کوچکتر و مستمعینش هم دو صف
5، 6 نفره، دو سه صف 5، 6 نفره از پیرمردها و آدمهاى متوسط آن حول و حوش مسجد
بودند، یک باربر بود به نام ملا که نمىدانم حالا زنده است یا فوت شده. زنده است؟
حاجى از رفقاى همان مسجد است مىداند، بله یک ملا بود، یک قهوهچى بود آن نزدیک،
یک شاگرد مکانیک بود، غالباً هم در سنین مسن یا متوسط، یک حاجى خیرى بود که مسجد را
او ساخته بود، همسایهى مسجد بود، یک عدهاى بودند در حدود مثلاً شاید 20 نفر 18
نفر بعد من که رفتم آنجا به مردم شب اول که نماز خواندیم پا شدم، دو سه شب که
گذشته بود پا شدم رو کردم به مردم گفتم که با این چند شبى که ما با هم دور هم جمع
شدیم یک حقى شما بر گردن من پیدا کردید یک حقى من بر گردن شما پیدا کردم. حق شما بر
گردن من این است که من یک قدرى برایتان حرف بزنم و یک حدیثى چیزى برایتان بخوانم که
شما گوش کنید. حق من هم بر گردن شما این است که شما آن حرفهاى من را گوش کنید و یاد
بگیرید من حق خودم را عمل مىکنم شماها هم حاضرید حق خودتان را ادا کنید؟ خیلى
خوششان آمد و گفتند آره. در طول مدت خیلى کمى این مسجد کوچولو پر شد به طورى که جا
کم شد و همان حاجى همسایهى مسجد همت کرد و از عقب مسجد یک مقدار را اضافه کرد و
مسجد شد بزرگتر و در مدت شاید دو سه ماه آوازهى این مسجد در مشهد به خصوص در میان
جوانها پیچید به طورى که وقتى مسجد کرامت که مزینترین و بهترین و بزرگترین مسجد
محله در مشهد محسوب مىشد ساخته شد و آراسته شد و کامل شد، بانى آن مسجد و کسبهى
دور و بر آن مسجد فکر کردند که مناسب هست که بیایند و بنده را که توى این مسجد پیش
نماز بودم ببرند آنجا... *بخشی از درس آیتالله خامنهای،این سخنان مربوط به سالهای
پیش از انقلاب اسلامی است: ...خلاصه میشود تاثیر روانی توحید در چند جمله: انسان موحد از
جملهٔ تاثیراتی که روح او از ناحیه و قِبَل توحید میبرد یکی این است: دارای وسعتِ
افق دید میشود. آدم موحد نمیگوید من در این میدان شکست خوردم یا جبهه ما در این
زمینه نشست و کار به زیان ما تمام شد. او نزدیکبین اینقدر نیست. او میداند که فکر
توحیدی به درازای عمر بشر دارای قلمرو هست. به بیانی دیگر و از دیدگاهی دیگر، آدم
موحد افق دیدش در مسائل مادی و نیازهای پست و حقیر خلاصه نمیشود، متوقف نمیگردد.
از جمله تاثیرات توحید بر روان یک موحد این است که ریشهٔ ترس را در او میخشکاند و
این خیلی مهم است. در قرآن در چندین مورد که در این تلاوتهای امروز یکی دو موردش به
سمع آقایان خواهد رسید و مورد تدبر قرار خواهد گرفت، به مؤمنین خطاب میشود که
فَلاَ تَخَافُوهُمْ وَخَافُونِ (سوره آل عمران؛ آیه 175) ریشهٔ ترس را در دل خود از
دیگران بخشکانید؛ از من بترسید. و کسی که از خدا ترسید، از هیچ کس دیگر
نمیترسد. *خاطرات حجتالاسلاموالمسلمین محسن قرائتی: و اما ماجرای مسجد
امام حسن علیهالسلام من تقریبا 22-23 ساله بود. دنبال این بودم که چه آخوندی شوم.
بالاخره گفتم بشوم آخوند اطفال؛ مثل پزشک اطفال. آمدم در کوچه و بچههای کاشان را
دعوت کردم و گفتم جمع شوید برای شما قصه بگویم. کم کم این جلسه شلوغ شد و هم باعث
شد ما راه بیفتیم. آن ایام ما رفتیم مشهد زیارت امام رضا علیهالسلام. به امام رضا
علیهالسلام گفتیم آقا ما شدیم آخوند اطفال منتها آمدیم زیارت در مشهد کسی را
نمیشناسیم، چون جمعه جلسه دارم کاشان باید سریع بروم کاشان، ولی دوست دارم در مشهد
هم زیارت کنم هم جلسه برای نسل نو داشته باشم، اگر لطف کنی یک جلسهای برای ما درست
کنی در مشهد خوب است، اگر نه که فقط ما یک زیارت کنیم برویم همان کاشان. از در حرم خارج نشده بودم یک روحانی به نام دکتر سید جمال
موسوی اصفهانی مرا شناخت و گفت اینجا سمینار دبیر تعلیمات دینی است تو هم با من
بیا. گفتم من دبیر نیستم و رفتیم. آمدیم فلکه آب مشهد و منتظر تاکسی بودیم، یک
ماشین ترمز کرد. راننده سید را شناخت. آخوندی پشت فرمان ماشین بود که فهمیدیم آن
آخوند شهید باهنر است. شهید باهنر آن آقای موسوی را میشناخت. در ماشین گفتم من
قرائتی هستم، آقای باهنر گفت بله میگویند یک کسی به نام قرائتی پیدا شده در کاشان
که بچهها را جمع میکند پای تخته سیاه و کلاس دارد. گفتم منم. رفتیم در جلسه دیدیم
دکتر بهشتی، آقای مطهری، آیتالله خامنهای، آقای رفسنجانی به همراه جمعیت
چندصدنفرهای از دبیران دینی که از استانهای مختلف آمدهاند، در جلسه حضور دارند.
من جلسه را که دیدم به دکتر بهشتی گفتم 5 دقیقه میتوانی به ما وقت بدهی؟ 5 دقیقه
به ما وقت دادند. پریدیم بالای سن و یک برنامهای پیاده کردیم که آنجا خوششان
آمد. آیتالله خامنهای آمد پهلوی من و گفت «بیا بریم منزل ما. ما
مسجدی داریم به نام مسجد امام حسن علیهالسلام؛ از طرف دولت شاه به من گفتند حق
سخنرانی نداری. نماز را من میخوانم بعد از نماز برو پای تخته سیاه و در مسجد
کلاسداری کن». از همان در سالن آیتالله خامنهای ما را برد خانهشان. شب با
ایشان رفتیم مسجد دیدیم به! مسجد امام حسن! چه جوانهایی! جوانهای باسواد انقلابی!
چند شبی آنجا صحبت کردیم و خانهی آقا هم میخوردیم و میخوابیدیم. ما صبح جلسه
بچهها خواستیم از امام رضا علیهالسلام این آقای دکتر سیدجمال موسوی من را از حرم
برد فلکه آب، شهید باهنر ما را از فلکه آب برد سمینار، آیتالله خامنهای ما را از
سمینار برد خانهاش و شب رفتیم مسجدِ جمعیتی از جوانان. *استاد سیدمرتضی سادات فاطمی: یک جلسه قرآن جلسه خوبی هم در منزل پدربزرگ من بود، یادم است
که در آنجا ما یک دستگاه گرامافون داشتیم و یک صفحه گرام هم از عبدالباسط بود. قبل
از اینکه شرکت کنندهها بیایند و جلسه شروع شود، این گرامافون را بلند میکردم و
میبردم پشت پنجره. خودم هم مینشستم و گوش میدادم؛ سراپا گوش بودم و خیلی با
عبدالباسط مانوس بودم. خود این کار باعث شد که من از ابتدای کار قرائت با لحن
عبدالباسط آشنا شوم و کار کنم و وقتی توی جلسات میخواندم همه تعجب میکردند. این جلساتمان ادامه داشت تا اینکه روزی آقا سیدجعفر طباطبایی
به آقای خامنهای گفته بود ما یک فامیلی داریم نوجوانی است قرآن را قشنگ را
میخواند آقا هم فرموده بودند خوب بیاورید او را من ببینم. خیلی اظهار علاقه کرده
بودند. قبل از سخنرانیهای مهم هم که بیشتر آنها سخنرانی آیتالله
خامنهای بود، خود ایشان ابراز علاقه میکردند که من در ابتدای آن قرآن بخوانم؛
مخصوصا جلسات تفسیرشان. فایل صوتی این گفتار اینجا قابل دریافت
است. مهلقا فخرآور، همچنین در صفحه
فیسبوک خود نیز درباره جعلی بودن نشست گروهک منافقین در ویلپنت پاریس به افشاگری
پرداخت. وی افراد حاضر در تجمع را غیرایرانی، افغانی، عرب و لهستانی عنوان کرد
که آنها را به بهانه سفر مجانی به پاریس کشاندهاند. پیش از این علیرضا نوریزاده
ضدانقلاب و دیگر عنصر ضد ایرانی نیز ساختگی بودن نشست کذایی را رسوا کرده بود و
مردم حاضر در آنجا را غیرایرانی و اجیرشده خوانده بود. خبرهای دریافتی
نشان میدهد که آمریکا در تلاش است برخی کشورهای اروپایی از جمله رومانی و
بلغارستان را برای پذیرش عناصر گروهک منافقین مجاب کند. مریم رجوی سرکرده گروهک منافقین
نیز از سفارت رژیم صهیونیستی در پاریس خواسته است تا تعدادی از عناصر این گروهک را
در سرزمینهای اشغالی بپذیرد. گروهک تروریستی منافقین 26 سال
قبل به دعوت دیکتاتور معدوم عراق به این کشور عزیمت کرد تا نقش بازوی اطلاعاتی و
نظامی حزب بعث علیه ملت عراق را ایفا کند. موج جدید تخریب،
تحریف و سانسور برای حذف لنکرانی
اگرچه موج تخریب هایی که علیه دکتر جلیلی صورت گرفت به وسیله رسانه های
انقلابی بیان و افشا شد اما متاسفانه با توجه به اخباری که اخیرا مطرح می شود، پر
واضح است که که خط تخریب لنکرانی بعنوان یکی از اصلی ترین کاندیدای جبهه پایداری
انقلاب اسلامی در سطح وسیع و به شکل دیگری در حال پیگری است که این خط تخریب از سوی
اصلاح طلبان و برخی جریانات مدعی اصولگرایی دنبال می شود و علت عمده این تخریب ها
نیز برای به تحریف و سانسور میزان محبوبیت لنکرانی و سابقه درخشان وی می باشد.
اگرچه موج تخریب هایی که علیه
دکتر جلیلی صورت گرفت به وسیله رسانه های انقلابی بیان و افشا شد اما متاسفانه با
توجه به اخباری که اخیرا مطرح می شود، پر واضح است که که خط تخریب لنکرانی بعنوان
یکی از اصلی ترین کاندیدای جبهه پایداری انقلاب اسلامی در سطح وسیع و به شکل دیگری
در حال پیگری است که این خط تخریب از سوی اصلاح طلبان و برخی جریانات مدعی
اصولگرایی دنبال می شود و علت عمده این تخریب ها نیز برای به تحریف و سانسور میزان
محبوبیت لنکرانی و سابقه درخشان وی می باشد.
در ادامه برخی ترفتد ها و شیطنت های رسانه ایی که با هدفی خاص و همچنین
علل بوجود آمدن این ترفند ها نسبت به شخص لنکرانی را بیان خواهیم کرد.
1-
منتفی کردن سوژه نسبت به موضوع: در این ترفند و شیطنت رسانه ایی، وجود سوژه به هر
دلیلی در موضوع به طور کامل منتفی است یعنی نتیجه این ترفند، این است که سوژه مذکور
یا همان دکتر باقری لنکرانی، احتمال حضورش در موضوع انتخابات به طور کامل منتفی
تلقی شود و از تحلیل هایی که پیرامون بحث ریاست جمهوری مطرح می شود حذف گردد و
اخباری که با این ترفند منعکس شد بدین شرح است که چندی پیش به وسیله یکی ازسایت های
خبری مصاحبه ایی با دکتر لنکرانی صورت گرفت و در تیتر این مصاحبه از قول آقای
لنکرانی بیان شده بود که "کاندیدای ریاست جمهوری نخواهم شد" و بعد این جمله کلیدی
یعنی "کاندیدای ریاست جمهوری نخواهم شد" به وسیله رسانه های مختلف در سطح وسیع
منعکس شد و این در صورتی بود که لنکرانی در مصاحبه اش به هیچ وجه چنین جمله ایی را
بیان نکرده بود و به همین دلیل این خبر با واکنش قاطع لنکرانی مواجه شد و او در
پاسخ به این هجمه رسانه ایی این گونه پاسخ گفت: "اعلام داوطلبی برای انتخابات را
وظیفه خود نمی دانم اما اگر تکلیف باشد طبق آن عمل می کنم."
2-سانسور سوژه
نسبت به موضوع : این ترفند رسانه ای در دو مدل انجام می شود، مدل اول سانسور سوژه
به طور کامل است یعنی اینکه سوژه را در تمام زمینه ها و در شرایط مختلف به طور کامل
سانسور می کنند، مدل دوم سانسور سوژه نسبت به موضوع است یعنی اینکه سوژه را نسبت به
یک موضوع خاص و در بعضی اوقات سانسور می کنند که آقای لنکرانی در هفته های گذشته
بامدل دوم از سانسور روبرو شد، یعنی لنکرانی به عنوان سوژه مورد نظر نسبت به موضوع
انتخابات ریاست جمهوری سانسور شد و اخباری که به صورت وسیع با این ترفند در رسانه
ها منعکس شد بدین شرح بود که خبرهای مختلفی با موضوع "کاندیداهای احتمالی ریاست
جمهوری" در رسانه های داخلی و خارجی مطرح شد و از تمام افراد و جناح هایی که
احتمالش داده می شد در انتخابات حضور داشته باشند و حتی از افرادی که احتمال
حضورشان نزدیک به صفر بود نام برده شد، اما نامی از لنکرانی در میان نبود و این نوع
خبرها در حالی منعکس می شود که لنکرانی در میان بزرگان نظام و امت حزب الله از
مدتها قبل به عنوان یکی از گزینه های ریاست جمهوری، به طور جدی مطرح
بود.
این نوع ترفندها و شیطنت های رسانه
ایی با چه هدفی دنبال دارد؟
این ترفندها و شیطنت های رسانه ایی که
بیان شد معمولا به صورت سازمان یافته صورت می گیرد و نتیجه اش این است که سوژه به
دلیل سانسور و منتفی شدن حضورش به طور قطعی ، جزء گزینه های احتمالی در تحلیل ها
قرار نمی گیرد، یعنی این که آقای باقری لنکرانی به عنوان سوژه جزء گزینه های
احتمالی ریاست جمهوری قرار نمی گیرد واین تحلیل های کاذبی که به وسیله این ترفندها
القا می شود در چند ماه آینده فضایی را حاکم می کند که در تحلیل های واقعی هم که
پیرامون کاندیداهای احتمالی ریاست جمهوری صورت می گیرد، نامی از لنکرانی در میان
نباشد و او به طور کامل به فراموشی سپرده می شود.
افرادی مانند باقری
لنکرانی به خاطر شخصیت اخلاقی و روحیه تکلیف مدارانه و میزان محبوبیتی که در بین
مردم و نیروهای ارزشی دارند تا زمانی که مسائل مهمی مانند شرکت در انتخابات برایشان
تکلیف نشود و حجت شرعی پیدا نکنند که چنین اموری بر آنها واجب است پا در چنین عرصه
هایی نمی گذارند، کما اینکه در انتخابات مجلس نهم با وجود دعوت هایی که از لنکرانی
به عنوان کاندیدا صورت گرفت ولی او حاضر به این امر نشد.
حال جریان های
مقابل با اطلاع از منش و روحیات لنکرانی، دست به چنین شیطنت هایی می زنند تا وی به
عنوان یک گزینه اصلی مطرح نشود و موج مطالبه گری و دعوت از این شخص در جامعه براه
نیفتد و در مقابل کاندیداهای خود را خواست و مطالبه مردم معرفی کنند.مروری بر
فعالیتهای قرآنی و انقلابی حضرت آیتاللهخامنهای
وقتی که
سلطنتطلبان منافقین را رسوا میکنند
پایگاه اطلاع رسانی هابیلیان با اعلام این خبر، نوشت:
مهلقافخرآور، خواهر امیرعباسفخرآور و از عناصر سلطنتطلب، نشست اعضای گروهک
تروریستی منافقین در پاریس را جعلی و ساختگی خواند و عنوان کرد: آنها نتوانستند کسی
را به تجمع بکشانند «در عوض چندصد نفر لهستانی، افغانی و عرب و رنگینپوست را از
کشورهای مختلف به محل کشانیدند تا سیاهیلشکر تهیه کنند.»
روايت حاج عباس برقي از شبهاي قبل از اسارت متوسليان
تجمع اعتراضی در حمایت از مسلمانان میانمار
ابراهیمی: جریان اصلاحات لیدر ندارد
هامون به نقل از مهر:
وی افزود: از طرفی ادعا می کنند که ما از فتنه گران جداهستیم و از طرف دیگر بدون نادیده گرفتن آنان کسی دیگر در این جریان باقی نمی ماند، از طرف دیگر می گویند شرایط مهیا نیست و از طرف دیگر اسامی متعددی برای کاندیداتوری در این جریان مطرح می شود.
عضو شورای مرکزی جامعه روحانیت مبارز، علت اصلی تفرق و سردرگمی در جریان اصلاحات را در لیدری آن دانست و گفت: اکثر سرمداران اصلاح طلبان تبدیل به اپوزوسیون و بلند گوی دشمن شده اند؛ بنابراین دیگر کسی در این جریان نمانده که بخواهد برای آنان برنامه ریزی کند.
وی افزود: وجود چندصدایی در این جریان و اینکه هنوز یک برنامه راهبردی برای انتخابات تدوین نکرده اند، بدلیل نداشتن لیدر است و گرنه آنان همه تلاششان این است که در رقابتهای انتخاباتی حضور یابند؛ اما آنقدر آلودگی در این جریان زیاد است که نمی توانند خود را پاک کنند.
ابراهیمی با بیان اینکه اصلاح طلبان رقیب قدری برای اصولگرایان نیستند، تصریح کرد: آنان جلساتی برای انتخابات داشته اند اما در این جلسات به نتیجه ای نمی رسند؛ چراکه این جریان یک جریان مخلوط است.
وی آمیختگی اصلاح طلبان با فتنه گران و اپوزیسیون را از دیگر دلایل سردگمی در این جریان دانست و گفت: اصلاح طلبان با بازسازی در ساختار و اندیشه می توانند خود را پاک و یکدست کرده و با پایندی به ساختارهای قانونی دوباره به نظام بازگردند.
«گناه» حافظه را ضعیف میکند
مرحوم آیتالله مجتهدی تهرانی، انجام گناه را دلیل ضعیفبودن حافظه میداند و تأکید دارد: روزه صورت شیطان را سیاه میکند. وی در شرح دعای روز سوم ماه مبارک رمضان میگوید: در این دعا از خدا درخواست ذهن و حافظه میکنیم.
هامون به نقل از محدوده:
مرحوم آیتالله مجتهدی تهرانی، شرح کوتاهی بر دعاهای روزانه ماه مبارک رمضان دارد که به صورت مجموعه صوتی موجود است. متن این مجموعه شروح در ماه رمضان سال 89 به ابتکار خبرنگار آیین و اندیشه خبرگزاری فارس پیاده و منتشر شد.
نظر به استقبال مخاطبان و مردم روزهدار از این شروح، یک بار دیگر بازنشر میشود.
دعای روز سوم ماه مبارک رمضان
«اللَّهُمَّ ارْزُقْنِی فِیهِ الذِّهْنَ وَ التَّنْبِیهَ وَ بَاعِدْنِی فِیهِ مِنَ السَّفَاهَةِ وَ التَّمْوِیهِوَ اجْعَلْ لِی نَصِیباً مِنْ کُلِّ خَیرٍ تُنْزِلُ فِیهِ بِجُودِکَ یا أَجْوَدَ الْأَجْوَدِین»
خدایا در این روز مرا هوش و بیدارى نصیب فرما و از سفاهت و جهالت و کار باطل دور گردان و از هر خیرى که در این روز نازل مىفرمایى مرا نصیب بخش به حق جود و کرمت اى جود و بخشش دارترین عالم.
شرح فرازهای دعا
آیتالله مجتهدی تهرانی در شرح «اللَّهُمَّ ارْزُقْنِی فِیهِ الذِّهْنَ وَالتَّنْبِیهَ وَبَاعِدْنِی فِیهِ مِنَ السَّفَاهَةِ وَ التَّمْوِیهِ» میگوید: خدایا در این ماه رمضان روزی کن که من هوشیار بشوم و حافظه پیدا کنم و از خواب غفلت بیدار بشوم! انسان اگر بیدار بشود خیلی لذت میبرد، نوع انسانها در غفلت هستند؛ بنابراین در ماه رمضان از خدا درخواست کنید که از خواب غفلت بیدار شویم.
وی درباره علت ضعیفی حافظه عنوان میکند: یکی از نعمتهای بزرگ خدا ذهن است. در این دعا از خدا درخواست ذهن و حافظه میکنیم، اگر میبینید حافظه ضعیف است و حافظه درست و حسابی نداریم، علت آن گناه است؛ به نامحرم که نگاه کنی حافظه میرود.
گناه حافظه را ضعیف میکند
این استاد اخلاق ادامه میدهد: شخصی به دانشمندی مراجعه میکند و میگوید ؛ من حافظه ندارم. آن دانشمند گفت: گناه نکن و علت آن را هم ذکر کرد و گفت: علم یک نوع فضیلت و برتری است و خدا این برتری را به شخص گناهکار نمیدهد لذا کسی که اهل گناه است مجتهد و ملا نمیشود و اگر بخواهد ملا بشود و به درد مردم بخورد باید حافظه داشته باشد و لازمه آن ترک گناه است.
آیتالله مجتهدی تهرانی در ادامه به بیان خاطرهای میپردازد و میگوید: مرحوم آیتالله بروجردی، گاهی در درس شعرهای سیوطی را میخواندند؛ با اینکه حدود 70 تا 80 سال از زمانی که سیوطی میخواندند و مجتهد شده بودند، فاصله بود، ولی به علت دوری از گناه از حافظه بسیار قوی برخوردار بودند.
دعای تقویت حافظه
این عالم ربانی همچنین دعایی برای تقویت حافظه معرفی میکند و میگوید: از خدا؛ حافظه بخواهیم و ترک گناه کنیم؛ این دعا را هم بعد از هر نماز بخوانید: «سبحان من لایعتدی علی اهل مملکته ...» که باعث تقویت حافظه میشود؛ قرآن حفظ کنید؛ حافظه زیاد میشود؛ خواندن آیةالکرسی حافظه را زیاد میکند.
این استاد بزرگ اخلاق یک بار دیگر به دعای روز سوم ماه رمضان اشاره میکند و میگوید: در ادامه دعای روز سوم از خدا طلب بیداری از خواب غفلت میکنیم. «وَبَاعِدْنِی فِیهِ مِنَ السَّفَاهَةِ وَالتَّمْوِیهِ» خدایا در این روز مرا از کارهای باطل و سفیهانه دور گردان؛ غیبت نکنم، دروغ نگویم و ... سفاهت به معنای؛ کار بیخردانه و بچهگانه است.
وی با قرائت ادامه دعا میافزاید: «وَاجْعَلْ لِی نَصِیباً مِنْ کُلِّ خَیرٍ تُنْزِلُ فِیهِ» خدایا هر کار خیری که در ماه رمضان نازل کردهای نصیبی از آن کار خیر به من برسان.
شیطان چگونه از ما دور میشود
مرحوم آیتالله مجتهدی تهرانی در ادامه به حدیثی از حضرت رسول(ص) اشاره میکند و میگوید: رسول خدا فرمود: «آیا شما را خبر ندهم به اموری که اگر به آن امور عمل کنید، شیطان از شما دور میشود؛ مثل دور بودن مشرق از مغرب.» اصحاب گفتند: «بله یا رسولالله» حضرت فرمودند: «روزه بگیرید؛ چراکه روزه صورت شیطان را سیاه میکند.»
روزه صورت شیطان را سیاه میکند و صدقه پشت او را میشکند
وی تأکید کرد: یکی از کارهای خیر روزه گرفتن است. از خدا بخواهیم که در ماه رمضان مریض نشویم و توفیق روزهداری داشته باشیم. یکی از کارهای خیر دیگر صدقه است؛ صدقه دادن هم پشت شیطان را میشکند. «و کَسْرَ ظَهره» و در ادامه آمده است، مواظبت بر عمل صالح، نماز شب و دوستی با خدا و استغفار، ریشه شیطان را قطع میکند. و در آخر حدیث گفته شده است: «و لِکلِ شی زکات وزکاتُ الابدان الصیام» که هر چیزی زکاتی دارد و زکات بدنهای شما روزه است.
وی همچنین درباره بخش آخر دعای روز سوم ماه رمضان اظهار میکند: «وَ اجْعَلْ لِی نَصِیباً مِنْ کُلِّ خَیرٍ تُنْزِلُ فِیهِ بِجُودِکَ یا أَجْوَدَ الْأَجْوَدِین» خدایا هر خیری که در ماه رمضان نازل میکنی برای من نصیبی از آن خیر قرار بده به جود و بخشش خودت ای کسی که جود و بخششت از همه بخشندگان بیشتر است.
باجگیری رسانه ای مدیرانحرافی از یک بانک خصوصی
اخبارهای دریافتی از باج گیری های رسانه ای توسط مدیر یکی از رسانه های جریان انحراف حکایت دارد.
هامون به نقل از محدوده:
گفته می شود اخیرا این فرد مجموعه مطالبی را علیه برخی از سازمان ها و بنگاههای
اقتصادی در رسانه تحت مدیریت خود منتشر کرده تا با متهم کردن آنان به همکاری با
برخی از جریان های سیاسی زمینه های باج گیری از این مجموعه ها را فراهم سازد.
در
همین زمینه شنیده می شود پس از آنکه رسانه تحت مدیریت وی مطالبی را علیه یک بانک
خصوصی منتشر می سازد،جلسه ای میان مدیرعامل این بانک با آقای مدیر برگزار می
شود.
گفته می شود در این جلسه ضمن اهداء یکی شامل چندین سکه طلا،کارت های هدیه
ای به مدیرانحرافی اهداء می شود که رقم آن چیزی بالغ بر چند صد میلیون تومان بوده
است.
برنامه کنگره آمریکا برای کاهش بودجه جنگ نرم علیه ایران به بهانه بحران اقتصادی

جامعه مدرسین كشتار فجیع مسلمانان میانمار را محكوم كرد
در ادامه اطلاعیه همچنین آمده است: به راستي در دنيايي كه فرياد حقوق بشر و آزادي بيان، گوشها را كر كرده، اين گونه نسلكشي و مبارزه با آزادي ديني چه توجيهي دارد؟! گناه مسلماناني كه ميخواهند صرفا به اعمال ديني خود بپردازند و از كمترين حدَ آزادي برخوردار باشند، چيست؟! و نيز آيا وقت آن نيست كه مجامع بينالمللي و در رأس آن شوراي امنيت سازمان ملل متحد با اين حوادث اسفناك مقابله كنند؟!
جامعه مدرسين حوزه علميه قم در پایان اطلاعیه، ضمن محكوم كردن كشتار فجيع مسلمانان مظلوم در كشور ميانمار و ابراز همدردي با خانوادههاي داغدار آنان، از مجامع بينالملل ميخواهد كه با تدابير لازم، از وقوع چنين حوادث هولناك و تأسفبار جلوگيري به عمل آورند.
مقام صهيونيست: مجبوريم بپذيريم كه ايران هسته اي شده است
يك مقام امنيتي سابق اسرائيل تصريح كرد: ما بايد اين واقعيت را بپذيريم كه ايران ديگر هسته اي شده است.
هامون به نقل از کیهان:
رئيس پيشين امنيت ملي رژيم صهيونيستي گفته است: ما بايد ديگر اين واقعيت را
بپذيريم و كنار بياييم كه ايران هسته اي شده است. ما در اين وضعيت بايد از ميان بد
و بدتر يكي را انتخاب كنيم، يا بايد ايران هسته اي را بپذيريم كه برايمان بسيار سخت
است يا اين كه به آن حمله كنيم كه عواقب آن براي ما بسيار نابودكننده تر
است.
گيورا آيلند به هاآرتص گفت: «دستيابي ايران به فناوري هسته اي براي اسرائيل
از چهار ناحيه خطرناك است؛ اول از همه امكان دارد ايران، به رغم آن كه احتمالش صفر
است، روزي بخواهد با بمب هسته اي به اسرائيل حمله كند. دوم اينكه دستيابي ايران به
تكنولوژي هسته اي باعث ايجاد رقابت تسليحات هسته اي در خاورميانه شود. خطر سوم اين
است كه باعث مي شود تا وضعيت استراتژيك اسرائيل به شدت تغيير كند كه در آن صورت اگر
روزي بخواهيم با سوريه يا حزب الله بجنگيم زير سايه ايران هسته اي قرار خواهيم
داشت، براي همين اين مساله باعث مي شود تا قدرت دفاعي اسرائيل به شدت ضعيف شود. اما
خطر چهارم اين است كه ايران هسته اي باعث مي شود تا طوفاني از اسلام گرايي سراسر
جهان اسلام را فرا بگيرد كه مي تواند از اندونزي تا مغرب را پوشش دهد. چرا كه آن
گاه خواهند گفت كه يك تصميم اسلامي گرفته شده و توانسته است كه در برابر غرب و
اسرائيل به موفقيت برسد.»
وي با بيان اينكه «حمله نظامي به تاسيسات هسته اي
ايران از هر چيزي بدتر است» گفت: اول از همه ممكن است كه چنين عملياتي به شكست
بينجامد و اين آبروريزي بزرگي براي اسرائيل به وجود آورد، مساله اين است كه حتي اگر
ما به ايران حمله كنيم چون فقط ظاهر را مي توانيم بمباران كنيم نمي توانيم به
تاسيسات هسته اي زيرزميني ايران آسيبي وارد آوريم، اگر بنا باشد فقط آسيب هاي مادي
به ايراني ها تحميل كنيم هيچ چيز به دست نياورده ايم. و اگر ده ها فروند جنگنده مان
سقوط كنند و ده ها خلبان ما اسير شوند بيش از هميشه يعني حتي بيش از الان در معرض
تهديد قرار خواهيم گرفت كه در آن موقع به شدت در موقعيت ضعف قرار خواهيم داشت. در
اين جا خطر دوم هم متوجهمان خواهد شد و آن اينكه وقتي كه مشخص شود كه ضعيفيم و قدرت
لازم براي دفاع از خود را نداريم آن گاه به اشكال مختلف مورد تهديد و حمله قرار
خواهيم گرفت كه نه تنها شكستي را بر ما تحميل كرده بلكه آبروريزي هاي بيشتري را نيز
برايمان به دنبال خواهد داشت. خطر سوم اين است كه چه حمله ما موفقيت آميز باشد چه
نباشد، ايراني ها پس از آن وضعيت بهتري براي دفاع از پروژه هاي هسته اي شان خواهند
داشت و در آن موقع ديگر قطعا مرتكب هيچ اشتباهي نخواهند شد، به خصوص اينكه حمله
اسرائيل براي آنها به مثابه بدترين وضعيت خواهد بود.
وي اضافه كرد: خطر چهارم
اين است كه ايران در پاسخ به حمله اسرائيل به اهداف آمريكايي ها در خليج فارس حمله
كند كه آن گاه قيمت نفت تا 200 دلار در هر بشكه صعود خواهد كرد كه اين مساله خشم
جهان را بر خواهد انگيخت و آن گاه جامعه جهاني هم در كنار ايران به رويارويي با
اسرائيل برخواهد خاست، شايد در آن موقع حتي متحمل تحريم هاي جامعه جهاني نيز بشويم
چرا كه همه عليه ما شده اند.»
آيلند اظهار داشت كه اسرائيل بايد به مواضع آمريكا
در اين زمينه پايبند باشد و وقتي واشنگتن به آن مي گويد نبايد حمله كند نبايد حتي
به آن فكر كند.
سلطنت طلبان در بروكسل مي خواستند از اپوزيسيون «سازمان مجاهدين خلق» بسازند!

هامون به نقل از کیهان:
برگزاركنندگان سلطنت طلب اين نشست (عناصري چون شهريار آهي مشاور رضا پهلوي و رضا
خادم هماهنگ كننده كودتاي نوژه) ضمن دعوت از تروريست هايي نظير رئيس كومله و برخي
سلطنت طلب ها و ماركسيست هاي سابق وابسته به اصلاح طلبان، از برخي عناصر تندرو و
نومحافظه كار آمريكايي نظير اتولانگي نيز دعوت كرده بودند كه وي علنا از گزينه
نظامي دفاع كرد.
بهروز خليق عضو مركزيت گروهك فدائيان خلق در گفت وگو با «اخبار
روز» ضمن بيان اينكه «پاسخ من و سازمان به دعوت برگزاركنندگان منفي بود»، اظهار
داشت: تشكيل چنين كنفرانس هائي سابقه دارد و رويداد تازه اي نيست. كنفرانس هاي قبلي
به اهداف خود دست نيافتند. هدف اين پروژه هم كه تدارك كنندگان آن مي خواهند براي آن
چند كنفرانس برگزار كنند، روشن نيست. از ابتدا دست اندركاران اين پروژه مشخص نكردند
كه با برگزاري چندين كنفرانس، چه هدفي را پي مي گيرند. اما گرايش هائي در بين تدارك
كنندگان و شركت كنندگان وجود دارد كه هدف معيني را تعقيب مي كنند. گرايشي مي خواهد
از اين پروژه كنگره ملي بيرون بياورد كه توهمي بيش نيست. اكثريت نيروي اپوزيسيون با
اين پروژه همراه نيست. در شرايط كنوني تشكيل كنگره ملي، پروژه غيرعملي و غيرمقدور
است.
وي افزود: گرايش ديگري وجود دارد كه مي خواهد از اين گردهمائي ها، تشكل
بسازد. طبعا گذاشتن عنوان «اتحاد براي دمكراسي» و مشاركت سازمان هاي سياسي در حركتي
كه مي خواهد تشكل خودش را بسازد، قابل توجيه نيست. اما بعيد به نظر مي رسد كه از
جمع ناهمگون، تشكل سياسي ساخته شود. اين كار يكبار در سال هاي پيش تجربه شد
(همبستگي) و تلاش دست اندركاران آن به نتيجه نرسيد و شكست خورد.
خليق گفت: موضوع
ديگر به حضور كساني نظير امانوئل اتولانگي در كنفرانس برمي گردد. متاسفانه تدارك
كنندگان كنفرانس شفاف عمل نمي كنند. در دعوت نامه اي كه براي سازمان ما و من ارسال
شده بود، از حضور چنين افرادي در كنفرانس سخني به ميان نيامده بود. منطقي آن بود كه
حضور اين افراد از ابتدا و با معرفي به اطلاع دعوت شدگان مي رسيد تا آن ها با آگاهي
بر حضور چنين عناصري به مشاركت و يا عدم مشاركت در كنفرانس تصميم بگيرند نه اينكه
در جلسه با آن روبرو شوند و در مقابل كار انجام شده قرار گيرند.
وي گفت: امانوئل
اتولانگي گرچه مقيم بروكسل است ولي دست در دست نئوكان هاي آمريكا دارد و جزو جنگ
طلبان و «عقاب»ها به حساب مي آيد. او دكتراي خود را از دانشگاه عبري اورشليم اخذ
كرده است. اتولانگي قبلا رياست موسسه ترنس آتلانتيك در بروكسل را عهده دار بود و از
ماه مارس 2010 همكار ارشد «بنياد دفاع از دموكراسي» است. اين بنياد در واشنگتن است
و يكي از موسسات وابسته به محافل تندرو آمريكا است. مايكل لدين (مشاور امنيتي سابق
دولت آمريكا، دست اندركار ماجراي ايران-كنترا در زمان ريگان، تحليلگر ارشد موسسه
انترپرايز آمريكا)، كليفورد دي. مي(رئيس بنياد و رياست دپارتمان سياسي «كميته خطر
جاري» و عضو «شوراي روابط خارجي» آمريكا)، ريچارد پرل « از عناصر اصلي نئوكان ها)،
جيمز وولسي (رئيس سابق سيا)، رابرت مك فارلين (مشاور امنيت ملي آمريكا در زمان
ريگان و دست اندركار ماجراي ايران-كنترا) جزو گردانندگان اين بنياد هستند.
وي
يادآور شد: دعوت از اتولانگي بدرستي سوالاتي را برانگيخته است. توضيحات تدارك
كنندگان كنفرانس به جاي روشن كردن موضوع، بر ابهامات افزوده است. برخلاف توضيحات
داده شده، طبعا مسئله اطلاع از مواضع «عقابان» آمريكا و اروپا در ميان نبوده است.
فعالين سياسي ايران به خوبي از مواضع جنگ طلبانه آن ها آگاه هستند و تدارك كنندگان
هم اينقدر افراد بي تجربه اي نيستند كه صرفا به خاطر اطلاع از مواضع «عقابان»،
هزينه حضور او را تقبل كنند. خودداري تدارك كنندگان كنفرانس از بيان علت دعوت
اتولانگي، اين برداشت را تقويت مي كند كه برنامه هاي ديگري در ميان بوده است. از
جمله سيگنال دادن و جلب نظر جريان ها و محافل تندرو نظير نئوكان ها. خطر اين جا است
كه اين رسم اين كنفرانس باب شود و «عقابان» آمريكايي بشوند جزء ثابتي از كنفرانس
هاي ايراني! ما به تجربه منفي پيوند محافل افراطي آمريكا با سازمان مجاهدين خلق
آگاهيم. شركت كنندگان نسبت به اين نوع اقدامات با حساسيت برخورد كنند اگر تدارك
كنندگان كنفرانس در اين امر مصرند، از قبل و به طور روشن اعلام كنند تا سمت گيري
اين پروژه براي شركت كنندگان روشن باشد.
بهنود: جنبش سبز شعار بي محتواست رسانه هاي اپوزيسيون سينه خيز مي روند
هامون به نقل از کیهان:
مسعود بهنود در گفت وگو با جرس (ارگان حلقه ماسوني لندن) اظهار داشت: در يك سال
گذشته همه بلايي كه بر سر رسانه هاي مخالف در داخل و خارج آمده، بر سر جرس هم آمده
است يعني كاربران بدون اين كه لازم باشد از جزئيات اطلاعاتي داشته باشند، اين احساس
را مي كنند كه جرس كم مطلب تر و كم توان تر شده است و اين هم چيزي نمي تواند باشد
جز اين كه توان خودش را از دست داده و با همت چند نفر دارد سعي مي كند سينه خيز
باقي بماند.
وي با بيان اينكه «با كمال تاسف فكر مي كنم جرس عمر طولاني نمي
كند»، درباره نسبت فروكش كردن جنبش سبز با كم رمق شدن رسانه هاي اپوزيسيون گفت:
«بله مي توان ميان اين ارتباطي را تعريف كرد. من از همان آغاز جنبش يك نگراني عمده
داشتم و متاسفانه اين نگراني دست داد. نگراني من اين بود كه يك اميدواري ارتفاع
گرفته و اغراق شده اي وجود داشت. بسياري همه خواسته ها و اميدهايي كه در دو خرداد
به آن نرسيده بودند و بسياري آرزوهاي ديگر را از اين جنبش مي خواستند. برخي حتي
تصور مي كردند كه با اين جنبش مي توان نظام جمهوري اسلامي را براندازي كرد. كساني
كه در اين جنبش ها اغراق مي كنند، اميد افراطي مي بندند و وظايف افراطي براي اين
جنبش ها تعريف مي كنند، پس از اين كه در كوتاه مدت به نتيجه نمي رسد، دچار خمودگي،
يأس و غمزدگي مي شوند و يك مرتبه به قسمت تاريك ماه مي رويم.»
وي اضافه كرد:
واقعيت اين است كه الان جنبش سبز تبديل شده به يك شعار بي محتوا كه جامع و مانع
نيست. الان كساني قيطان سبز مي بندند ولي در حال مذاكره با آمريكا براي حمله به
ايران هستند و خودشان را سبز مي دانند. كسي هم حق ندارد به آنها بگويد نه شما سبز
نيستيد. از اين طرف هم بعضي ها به دنبال آرام كردن هستند و آن قدر آرام كرده اند كه
چيزي به نام اپوزيسيون باقي نماند و شده است پوزيسيون.
اين عنصر شياد در حالي كه
ساليان سال در خدمت رژيم كودتايي سلطنت قرار داشت، ادعا كرده سرخوردگي هاي فعلي را
درك مي كند چون خودش پس از كودتاي 28 مرداد 32 دچار همين تجربه شده
است(!!)
اعتراض رسمي ايران به سازمان ملل قتل عام مسلمانان مظلوم ميانمار را متوقف كنيد
سفير و نماينده دائم ايران در سازمان ملل ضمن محكوم كردن نسل كشي ميانمار، طي نامه اي به دبيركل اين سازمان، خواستار اقدامات فوري سازمان ملل براي توقف سركوب مسلمانان ميانمار شد.
هامون به نقل از کیهان:
محمد خزاعي سفير و نماينده دائم جمهوري اسلامي ايران نزد سازمان ملل متحد در
نيويورك طي نامه اي به بان كي مون دبيركل اين سازمان، با ابراز نگراني از وضعيت
مسلمانان ميانمار، خواستار ورود قوي و صريح سازمان ملل در جهت حمايت از مسلمانان
اين كشور شد.
سفير و نماينده دائم كشورمان در نامه خود، كه رونوشت آن براي
نمايندگي سازمان همكاري اسلامي نزد سازمان ملل متحد، خانم پيلاي كميسيونر سازمان
ملل در امور حقوق بشر و خانم آموس مسئول امور بشردوستانه سازمان ملل نيز ارسال شده،
توجه مقامات ارشد سازمان ملل متحد و سازمان همكاري اسلامي را به گزارشات منتشره از
سركوب مسلمانان در استان روهينگيا ميانمار جلب و تاكيد كرده است: عمليات سركوب
مسلمانان در ميانمار منجر به كشته شدن صدها شهروند غيرنظامي بي گناه، تخريب مساجد و
منازل و اخراج مردم از سرزمين خود شده است.
در اين نامه ضمن ابراز نگراني از
اظهارات برخي مقامات رسمي ميانمار كه مسلمانان را فاقد حقوق شهروندي مي دانند آمده
است: ما بر اين باور هستيم كه پاكسازي قومي و مذهبي عليه مسلمانان تحت هر چارچوبي و
براساس حقوق بين المللي شناخته شده ناعادلانه و غيرقابل توجيه است.
وي تاكيد
كرد: بر اين اساس سازمان ملل متحد بايستي با اتخاذ اقدامات فوري در جهت حفظ و اجراي
مفاد منشور ملل متحد و حمايت از حقوق اساسي مردم مسلمان ميانمار از طريق درخواست از
حكومت اين كشور براي انجام اقدامات لازم به منظور توقف سركوب مسلمانان حركت
كند.
خزاعي در ادامه اين نامه خطاب به دبيركل سازمان ملل، تصريح كرد: انتظار مي
رود جنابعالي در خصوص اين موضوع مانند ساير موضوعات با قدرت و صراحت اقدامات ممكن
را براي توقف اين اقدامات فاجعه بار و جلوگيري از اقدامات مشابه بعدي به عمل
آوريد.
اين نامه افزود: بدون ترديد سكوت و بي تفاوتي جامعه بين المللي در مورد
شرايط ميانمار به نقض فاحش حقوق اساسي مسلمانان و همچنين حقوق بين الملل كمك بزرگي
كرده و رويه خطرناكي را در روابط بين الملل ايجاد خواهد كرد.
خزاعي در پايان
نامه خود ابراز اميدواري كرده كه حكومت ميانمار به صورت مثبت و سازنده به نگراني
هاي جامعه بين المللي پاسخ داده تا مسلمانان روهينگيا بتوانند با احترام و امنيت به
خانه و كاشانه خود بازگردند.
اطلاعيه بسيج جامعه پزشكي در حمايت از مسلمانان
ميانمار
سازمان بسيج جامعه پزشكي به دنبال وقوع حادثه كشتار مردم بي گناه
ميانمار اطلاعيه اي به شرح زير صادر كرد:
در آستانه ماه ميهماني خداوند رحمان
اين بار فرزندان مهربان ترين رسول او (ص) در جنوب شرقي آسيا- ميانمار- و در سرزمين
پدري خود مورد تجاوز قرار گرفته و به آتش كشيده مي شوند و آنان كه از اين هجمه جان
به در مي برند غريبانه، آواره مرزهاي شمالي آن كشور شده اند، مسلمانان ميانمار به
عنوان اقليتي قريب يك يا چند ميليون نفر جمعيت و با سابقه صدها سال اقامت در آن
سرزمين كه تا چندي پيش مستعمره روباه پير بود، اينك متهم به خارجي بودن شده اند و
از سال هاي 1960 تاكنون ده ها بار توسط ارتش ميانمار مورد قتل عام و شكنجه واقع شده
اند.
هنوز اندكي از ورود وزير خارجه آمريكا به آن كشور نگذشته است كه تيغ
اصلاحات آمريكايي حلقوم زنان و كودكان مسلمان را در روستاهاي آن سرزمين مي برند و
سرخ پوشان بودايي در سكوت قبيحانه مجامع بين المللي و انفعال بي شرمانه مدعيان حقوق
بشر، تحت حمايت مسئولان و ارتش آن كشور با بدوي ترين روش ها اقدام به پاكسازي نژادي
آن سرزمين مي كنند و نسخه فلسطيني ديگري دوباره در حال اجرا است. بي شك كه در فضاي
وارونه اي كه به دست زورمداران آمريكايي، صهيونيستي و اجانب آن در جهان شكل گرفته
انتظاري جز آن نيست كه خون بهاي جايزه صلح نوبل خانم دكتر «تين سين» اجساد مثله شده
و سوخته شده زنان و مردان و كودكان مسلمان هموطن او باشد. و يقينا در فضايي كه
اسلام هراسي و بي حرمتي به مقدسات مسلمانان هر لحظه به گونه اي توسط دستگاه هاي
تبليغاتي و جنگ نرم شياطين تبليغ مي شود بايد هر روز در انتظار فجايعي از اين دست
باشيم.
بسيج جامعه پزشكي ضمن محكوم كردن اين خيانت بي شرمانه از همه مجامع آزاد
بين المللي و سازمان هاي مدافع حقوق بشر و نيز دولت ها و ملت هاي اسلامي مي خواهد
كه نقش حياتي خويش را در جهت توقف اين رويداد فاجعه بار و جلوگيري از اقدامات مشابه
بعدي به عمل آورند.
چرایینشر شایعهشهادت سردارسلیمانی
هامون به نقل از صراط:
سردار رمضان شریف در پاسخ به ادعای رسانههای صهیونیستی درباره
شهادت سردار سلیمانی در دمشق گفت که نقل این خبر آمال و آرزوهای این رسانههای
معاند است که در قالب اطلاع رسانی به افکار عمومی ارائه میشود.
به دنبال انتشار
خبری در توسط العربیه و برخی رسانههای صهیوینیستی از جمله سایت صهیونیستی "آروتز
شوا"، مبنی بر شهادت سردار قاسم سلیمانی فرمانده سپاه قدس در انفجار تروریستی روز
چهارشنبه دفتر سازمان امنیت ملی سوریه، سردار رمضان شریف مسئول روابط عمومی سپاه
پاسداران طی گفتوگویی اختصاصی با خبرگزاری آنا به این ادعای رسانههای صهیونیستی
پاسخ داد.
سرلشکر پاسدار قاسم سلیمانی در سال 76 به عنوان فرمانده جدید سپاه قدس منصوب شد.
وی از فرماندهان ارشد سپاه در دوران جنگ تحمیلی به شمار میرود و در دوران دفاع مقدس فرماندهی لشکر 41 ثار الله را برعهده داشت.
سردار رمضان شریف درباره این خبر به آنا گفت که "این جمله، جمله مناسبی است برای پاسخ به این رسانهها که اخیرا شاهدیم برخی از رسانههای معاند با نظام مقدس جمهوری اسلامی و صاحبان آنها آمال و آرزوهای خود را در قالب خبر به نقل از منابع متفاوت نقل میکنند."
وی در ادامه تصریح کرد: نقل این خبر هم از جمله این آمال و آرزوهای این رسانههای معاند است که در قالب اطلاع رسانی به افکار عمومی ارائه میشود.
تابناک: مسئول روابط عمومی سپاه پاسداران تاکید کرد: بعضی از رسانههای امروزی متاسفانه بجای انجام کار رسانهای و حرفهای، آمال و آرزوهای خود را در قالب اخبار تهیه و منتشر میکنند.
سردار سلیمانی در بهمن ماه سال 89 به عنوان چهاردهمین سرلشکر جمهوری اسلامی ایران، از سوی فرمانده مظعظم کل قوا به درجه سرلشکری نائل شد.
وی در ماههای اخیر از سوی کنگره امریکا تهدید به ترور شد، تهدیدی که وی در پاسخ به آن گفت که "عاشق شهادت هستم".
چهارشنبه هفته گذشته در پی وقوع یک انفجار تروریستی در مقر امنیت ملی سوریه، وزیر دفاع و برخی از مقامات امنیتی این کشور کشته شدند.
البته فرمانده نیروی قدس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی چندی پیش در پاسخ به تهدید ترور از سوی مقامات آمریکایی گفته بود: این تهدید نیست، کمک به شوقی است، برای فرزند دورافتاده از مادر، هزاران نفر در شوق شهادت اشک میریزند. در پاسخ به افرادی که فکر میکنند با تهدیدها رعب بر ما حاکم میشود، میگویم خداوندا شهادت در راه خودت را به دست دشمنان دینت، نصیب من بگردان.
همكار روزمزد سازمان جاسوسي سيا اصرار دارد با وجود شكست هاي كمرشكن سياسي، نظامي و اقتصادي رژيم آمريكا، به توجيه كارنامه اين رژيم بپردازد. هزينه اي كه صرف ارتش آمريكا مي شود در هيچ كشور ديگري صورت نمي گيرد و از حيث آموزش نيروي انساني و تجهيزات ارتش ايالات متحده رتبه اول را در دنيا دارد. در سال 2011، ايالات متحده با 710 ميليارد دلار بيشترين ميزان را به مخارج نظامي اختصاص داده است. وي البته به دلايل كاملا روشن متعرض اين نكته نشده كه مسئله مورد تاكيد تحليل گران مدعي افول قدرت نظامي آمريكا، «حجم هزينه اي صرف ارتش آمريكا مي شود» يا «ميزان گستردگي نيروهاي نظامي آمريكا در جهان» نيست بلكه شاخصا «شكست و افول قدرت آمريكا» مي باشد كه در افغانستان و عراق خود را نشان داد. به عنوان مثال جنگ افغانستان با 11 سال قدمت، فاقد دورنماي روشن براي آمريكاست و تلفات آمريكا در دو سال ميلادي اخير در افغانستان جزو سالهاي ركودشكن بوده است، همچنان كه در عراق نيز دولت حاكم، به عنوان دوست و متحد ايران، اسباب آزار دولتمردان آمريكايي را فراهم كرده و بي آن كه آمريكايي ها بتوانند معارضه موثري با اين دولت بكنند. همكار راديو فردا و عضو متواري حلقه كيان كه پيش از اين به صراحت اعلام كرده از همكاري با سرويس هاي جاسوسي خارجي و دريافت پول از آنها استقبال مي كند، در ادامه با بيان اينكه «اندازه اقتصاد آمريكا دو برابر اقتصاد چين است» مدعي رونق اقتصادي ايالات متحده شد. اين در حالي است كه در هيچ ارزيابي اقتصادي تخصصي، حجيم بودن اقتصاد يك كشور ملاك قدرت و رشد اقتصادي آن كشور ارزيابي نمي شود. ضمن اينكه دولت آمريكا با 16 هزار ميليارد دلار بدهي، ركورددار بدهكارترين دولت دنياست. طبيعتا اين حجيم بودن!- به لحاظ بدهكاري- را نمي توان پاي قدرت اقتصادي آمريكا نوشت مگر اينكه نويسنده اصطلاحا نوكر شاه باشد و نه بادمجان! خاطر نشان مي شود رژيم آمريكا طي يك دهه اخير بيشترين ضربات استراتژيك را در خاورميانه -عراق، لبنان، مصر و افغانستان- دريافت كرده است.
کالای داغی که نتیجه آن جدی گرفته شدن رسانههای ضد انقلاب و در ادامه دادن امتیاز تاثیرگذاری بالا به آنها در مقاطع پیش روست. حوالی بهمن ماه سال 90 بود که "نوشابه امیری" خبرنگار شناخته شده رسانههای فارسی زبان ضد انقلاب و عضو سایت روزآنلاین با یک مداح شناخته شده کشورمان تماس تلفنی برقرار کرد. تماسی که فایل صوتی آن بلافاصله توسط امیری در فضای اینترنت منتشر شد و رسانههای کشور ما نیز توجه خاصی به این رخداد نشان دادند. توجه خاصی که البته منهای محتوای بی اهمیت رد و بدل شده میان امیری و حدادیان، در بزرگ شدن نام رسانههای ضد انقلاب که از زمان فتنه تاکنون نام چندانی از آنها در میان نبود؛ نقش بزرگی را ایفا کرد. پروژه شوم با اهمیت نشان دادن سایتهای ضد انقلاب نکته جالب نیز آن بود که رخداد اشاره شده فقط یکی از چندین مورد تلاش رسانههای ضد انقلاب برای طرح شدن در داخل فضای رسانهای جمهوری اسلامی ایران بود. پروژهای که هدف اصلی آن بیان نرم این نکته به افکار عمومی بود که سایتهای فارسی زبان ضد انقلاب نیز از اهمیت تاثیرگذاری بالایی برخوردارند و میتوانند تحرکاتی را از خود نشان دهند که به راحتی آنها را به عنوان حریفی اصلی برای جمهوری اسلامی ایران مطرح کند. چهرههای وابسته به محافل اپوزیسیون سیاسی، قبل و بعد از تماس نوشابه امیری نیز تلاشهایی را انجام دادند تا با برخی از افراد در داخل کشور به هر نحوی از انحا گفتگو کنند و با جنجال سازی بر سر این گفتگوهای تلفنی، هدف خود در نشان دادن تاثیرگذاری در داخل فضای ایران را هرچه بیشتر عملی کنند. تلاشهایی که البته عموماً نتیجه بخش نبود و هوشیاری برخی چهرهها و اصحاب رسانه مانع از تحقق کامل این هدف دشمن شد. پس از نوشابه امیری، این، مسیح علی نژاد، دیگر خبرنگار وابسته به اپوزیسیون سیاسی بود که توانست قلاب خود را با طعمه فیلم جدایی نادر از سیمین به داخل فضای رسانهای جمهوری اسلامی ایران بیاندازد. این خبرنگار فعال در فتنه سال 88 و وابسته به محافل ضد انقلاب، در نیمههای فروردین امسال بعنوان یک شهروند معمولی با خبرگزاری فارس تماس گرفت و پس از گفتگویی چند دقیقهای با یکی از خبرنگاران این خبرگزاری پیرامون اشتباهی که در ترجمه خبر مربوط به صحبتهای کارگردان فیلم جدایی نادر از سیمین رخ داده بود، تماس خود را قطع کرد. او نیز بلافاصله با عمل به نسخهای شبیه آنچه که نوشابه امیری انجام داده بود، فایل صوتی صحبتهای خود با خبرنگار را در فضای اینترنت منتشر کرد و البته رخداد مهم و قابل تاملی که در ادامه رخ داد این بود که رسانههای ایران، به این مسئله نیز واکنشهای وسیعی نشان دادند. روی دیگر سکه آن بود که حمله پارتیزانی یک خبرنگار ضد انقلاب توانسته بود پوشش وسیعی در رسانههای مختلف جمهوری اسلامی ایران بیابد. تعبیر این رخداد تنها یک چیز بود و آن اینکه مخاطبان به ناگاه احساس میکردند رسانههای فارسی زبان ضد انقلاب لابد تا آن اندازه مهم و تاثیرگذار هستند که اندک کنشهای آنها نیز اینچنین مورد توجه رسانههای کوچک و بزرگ جمهوری اسلامی ایران قرار میگیرد. این رسانههای ضد انقلاب که فارسی سخن میگویند دشمن همواره اصلیترین تاکتیکها و خبرهای قابل انتشار خود علیه جمهوری اسلامی ایران را نه در سایتهای فارسی زبان ضد انقلاب که در وهله اول در رسانههای مطرحی همچون رویترز، سیانان، الجزیره و ... منتشر میکند. آمریکا و رژیم صهیونیستی با انتشار مفاهیم ضربه زننده در رسانههای مختلف، همواره برای پررنگ سازی یک مفهوم و فرستادن پالسهای معنادار به داخل ایران سود بردهاند. (نکتهای که یک راهبرد اصولی در اعمال قدرت نرم محسوب میشود.) اما این تمام نقشه نیست. آنها با انتشار مفاهیم مورد نیاز خود در رسانههای انگلیسی زبان به دنبال تسخیر مغز خواص و قشرهایی مثل دانشگاهیان، مسئولان و اصحاب رسانه هستند. پس برای حمله به اذهان افکار عمومی و هدف گرفتن قاطبه مردم چه کاری باید انجام داد؟ در اینجاست که سایتها و رسانههای فارسی زبان به کمک دشمن میآیند. رسانههایی که گاه مطالب تولید شده در رسانههای لیدر خود را پس از چند ماه ترجمه کرده و با رویکردی جدید آن را منتشر کنند. (کاری که روزنامه شرق نیز به گواه اسناد موجود با تاسی از الجزیره در داخل ایران انجام میدهد) در اینجاست که اگرچه شاید عدهای خیال میکنند که جنگ مفاهیم مثلاً از لحظه انتشار یک خبر در بیبیسی فارسی شروع شده اما حقیقت آنست که جامعه هدف با پروسهای مواجه شده است که چندین ماه از آغاز آن میگذرد. برای این مقوله اشاراتی پیرامون چرایی شنیده شدن برخی صداها در مخالفت با گشتهای ارشاد و یا تاکیداتی که همواره روزنامه شرق و برخی چهرهها در ایران بر "بهار عربی" دارند، کافیست. ضمن آنکه تند و تیزتر شدن آتش این جنگ مفاهیم را نیز باید در آنجا جست که برخی به صورتی ناخواسته اقدام به با اهمیت نشان دادن مطالب رسانههای فارسی زبان ضد انقلاب کردند. و سرانجام تکذیب مصاحبه بزرگترین خبرگزاری ایران با مرسی توسط یک رسانه فارسی زبان شاید الان هم برای انجام طرحی دوباره در جهت بی اهمیت کردن رسانههای فارسی زبان ضد انقلاب و نشان دادن قصد و نیت آنها در فتنهگری علیه مردم ایران دیر باشد. اکنون این خبرگزاری بیبیسی فارسی است که علیرغم آنکه همه به وابستگی آن به محافل جاسوسی و صهیونیستی اذعان میکنند اما از گرد راه میرسد و به راحتی مصاحبه خبرگزای فارس با رئیس جمهور جدید مصر را از قول یک سخنگوی جعلی تکذیب میکند. به راستی آیا بیبیسی فارسی نمیدانسته که با یک مقام جعلی در حال گفتگوست؟ یا اینکه میدانسته اما قدرت آن را داشته است که با تکذیب مصاحبه فارس به سمت بی اثر سازی گفتگوی مرسی در افکار عمومی جهان حرکت کند و هر هزینهای را نیز با قدرتی که در ناآگاهیها به دست آورده جبران کند. بی بی سی فارسی در ابتدا یک سایت فارسی زبان ضد انقلاب بیشتر نبود که مطالب آن از روز اول تاکنون نیز تغییر چندانی نکرده است. همان مطالب زرد، بی اهمیت و سراسر دروغ یا با اطلاعات غلط. اما چه شد که آن سایت ضد انقلاب بی اثر اینگونه از راه میرسد و مصاحبه بزرگترین خبرگزاری ایران با رئیس جمهور مصر را تکذیب میکند و البته این تکذیب نیز مورد استقبال سایر رسانههای جهان و یک رسانه داخلی! نیز قرار میگیرد؟ چه کسی این قدرت را به یک سایت فارسی زبان ضد انقلاب و چند خبرنگار وابسته به اپوزیسیون سیاسی داد که اینچنین تاثیرگذار شوند؟! تاثیرگذاریای که البته فقط به تکذیب خندهدار مصاحبه خبرگزاری فارس نیز منوط نمیشود و در اقدامی جدید، سایت بیبیسی فارسی نظرسنجی یک شبکه خبری وابسته به صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران را نیز تکذیب میکند و البته این تکذیب نیز با واکنش آن شبکه مواجه میشود. و نکته آنجاست که شاید پروندهای که سبب تاثیرگذاری محدود بیبیسی فارسی شد بزودی شامل سایتهای دیگری مثل بالاترین، زمانه، جرس و ... نیز بشود و آن روز است که دیگر به جای جنگ با کانونهای اصلی مخاصمه باید با پیشقراولان کماهمیتی مثل سایتهای یاد شده مقابله کرد و از دفاع و حمله در برابر جبهه اصلی دشمن بازماند. حرف و نکته در این باب بسیار است. زحماتی که شاید از دست برود جوانان حزب اللهی کشور در وادی رسانه، توانستند در سال 88 نقاب را از صورت رسانههای ضد انقلاب کنار بزنند. نقابی که اگر دوباره بر صورت این رسانهها و گردانندگان آنها قرار گیرد مشخص نیست چه هزینهای باید برای آگاهسازی افکار عمومی در این رابطه پرداخته شود. دشمن پشت دروازهها دشمن اصلی ما نه سایتهای خرد و کوچکی مثل بیبیسی فارسی، روز، خودنویس و بالاترین که رسانههای دیگری هستند که همواره از مردم بحرین با عنوان روستائیان! یاد میکنند، از بیداری اسلامی با لفظ "بهار عربی" یاد میکنند، به انقلاب اسلامی مردم مصر لقب "انقلاب فیس بوکی" میدهند و در تصاویر خود، عامل اصلی تمام حرکتهای ملی و انقلابی در ایران اسلامی را "زنان" نشان میدهند. دشمنان اصلی ما در حالی ایادی و تیرهای یکبار مصرف خود را در سایتهایی مثل بیبیسی فارسی و بالاترین و صدای آمریکا علیه ما روانه میکنند که خود در پشت کلمات لاتین و در رسانههای بزرگ دنیا نشسته و اسلام ناب را هم مصدر با طالبانیسم و خشونت نشان میدهند، زنان را عامل اصلی بیداری اسلامی معرفی میکنند و از جوانان جمهوری اسلامی ایران با عنوان نسلی مینویسند که از ارزشهای انقلابی بریدهاند. و اکنون انتخاب با ماست. با بیبیسی انگلیسی، رویترز، فاکس نیوز، ام.بی.سی و الجزیره و سیانان بجنگیم یا با سایتهای کم اهمیتی مثل بیبیسی فارسی، روز، بالاترین و صدای فارسی آمریکا...! سایت رادیو زمانه، روز شنبه 17 تیر نوشت: «مشاور پارلمانی رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام از تلاش اصلاحطلبان برای دستیابی به "نامزد واحد" در انتخابات ریاست جمهوری 1392 و "جلب آرای حداکثری مردم برای بازپسگیری قوه مجریه از یاران احمدی نژاد" خبر داد. قدرتالله علیخانی امروز شنبه 17 تیر 1391 به خبرگزاری مهر گفت: "در حال رایزنی با شخصیتهای سیاسی جریان اصلاحطلب (برای شرکت در انتخابات ریاستجمهوری) هستیم اما هنوز به گزینهای دست نیافتهایم." یازدهمین دوره انتخابات ریاستجمهوری ایران خرداد 1392 برگزار میشود.»كمر آمريكا شكسته اما اپوزيسيون بايد اميدوار باشه
مجيد محمدي با اشاره به اينكه «برخي عالمان علوم اجتماعي، سياستمداران و روزنامه نگاران براي افول آمريكا دلايلي را ذكر مي كنند»، در وبسايت بي بي سي نوشت: مي گويند دو جنگ عراق و افغانستان نيروي نظامي ايالات متحده را رو به افول برده است. درست نيست. ايالات متحده قدرت اجراي عمليات نظامي در هر نقطه عالم را دارد. نيروهاي نظامي اين كشور در حدود سه چهارم كشورهاي دنيا حضور دارند.
1- «آدرس غلط» يكي از ترفندهاي خطرآفرين است كه در عمليات موسوم به «طرح فريب» از آن بهره مي گيرند. اين ترفند در هر دو عرصه جنگ «گرم و سرد» به كار گرفته مي شود. فرض كنيد كه دشمن در جبهه نبرد نظامي قصد انجام عمليات غافلگيرانه در منطقه «الف» را دارد و در همان حال، از قدرت دفاعي حريف بيمناك است. در اين حالت به ترفند «آدرس غلط» يا «طرح فريب» روي مي آورد و مثلا در منطقه «ب» كه با منطقه «الف» فاصله زيادي دارد دست به آتش باري مي زند، با اين مقصود كه ذهن فرماندهان حريف را از منطقه اصلي عمليات يعني منطقه «الف» دور كرده و به منطقه «ب» مشغول دارد. حالا اگر فرماندهان خودي از آرايش جنگي و ضريب پراكندگي قواي دشمن اطلاعات دقيقي نداشته باشند، بعيد نيست كه همه استعداد نظامي و يا بخش قابل توجهي از آن را براي مقابله با حريف به منطقه «ب» منتقل كنند و حتي پس از دفع حمله دشمن در منطقه ب -بخوانيد منطقه فريب- دست به تعقيب دشمن نيز بزنند! اكنون صحنه را در نظر آوريد. چه مي بينيد؟ نيروهاي خودي را مي بينيد كه نه فقط حمله دشمن را دفع كرده اند بلكه در حال تعقيب آنها نيز هستند. اما، اين ظاهر قضيه است كه با واقعيت فاصله زيادي دارد. واقعيت آن است كه ما در حال تعقيب دشمن نيستيم، بلكه، اين دشمن است كه ما را به نقطه و منطقه مورد نظر خود مي كشاند تا عمليات اصلي را در منطقه الف، با موفقيت و بدون كمترين مقاومت به انجام برساند.
2- شنبه گذشته، سران محترم سه قوه مجريه، مقننه و قضائيه گردهم آمدند و به گفته رئيس مجلس «بررسي عوامل گراني از مباحث مطرح دراين نشست» بوده است. اين كه مسئولان بلندپايه نظام، روي يكي از اصلي ترين دغدغه هاي كنوني مردم انگشت گذارده و در پي يافتن راه كارهاي موثر براي مقابله با آن بوده اند، به تنهايي نويدبخش است و حاكي از آن كه روساي محترم سه قوه، يعني دست اندركاران امور اجرايي، قانونگذاري و قضايي كشور، قرار است از برخي بگومگوهاي - با عرض پوزش- بي حاصل و دغدغه آفرين دست كشيده و عزم خود را براي مقابله با يكي از اصلي ترين دغدغه هاي كنوني مردم- انشاءالله- جزم كنند. در اين ميان اگرچه مي توان و بايد اميدوار بود كه مسئولان محترم بسياري از موانع پيش روي و راه كارهاي مقابله با آن را مي شناسند ولي برخي شواهد و قرائن نيز حاكي از طرح فريب دشمن و تلاش براي ارائه «آدرس غلط» به دست اندركاران مقابله با گراني است و از اين روي اشاره به نكاتي دراين باره ضروري به نظر مي رسد.
3- مروري گذرا به تلاش تبليغاتي مستقيم و غيرمستقيم دشمن - مخصوصا نوع غيرمستقيم آن- حكايت از آن دارد كه حريف به منظور پيشگيري از چاره انديشي نظام براي مقابله با گراني لگام گسيخته كه اين روزها به جان اقشار مستضعف جامعه افتاده است، چند جاده فرعي پيش روي مسئولان محترم گشوده و با دميدن پياپي و بي وقفه در شيپور فريب و نيز به كارگيري ستون پنجم سياسي و رسانه اي خود اصرار به واقع نمايي آن دارد. اين جاده هاي فرعي متفاوت و چندگانه اند ولي بيشترين اصرار دشمن آن است كه تحريم هاي اقتصادي را به عنوان اصلي ترين علت گراني ها معرفي كند.
دراين باره گفتني است كه تحريم هاي اقتصادي اگرچه در پيدايش پديده گراني بي تاثير نيستند اما، نقش و ضريب اثر آنها در حد و اندازه اي نيست كه گراني لگام گسيخته و «جهشي» بسياري از كالا و خدمات ضروري و مورد نياز مردم را در پي داشته باشد. مخصوصا اين كه در برخي از موارد قبل از عملياتي شدن فلان تحريم اقتصادي شاهد افزايش بي رويه و غيرمنطقي شماري از كالا و خدمات مورد نياز مردم بوده و هستيم كه پيش از اين به آن پرداخته ايم و دراين نوشته، نكته ديگري را دنبال مي كنيم و آن، چرايي ارائه اين آدرس غلط است.
4- بي پرده بايد گفت جريان مرموزي در داخل كشور اصرار دارد كه تحريم هاي اقتصادي دشمنان بيروني را «فلج كننده»! و راه كار برون رفت از آن را، تن دادن به خواسته هاي غيرقانوني و باج خواهانه حريف قلمداد كند. اين جريان، دو طيف جداگانه با دو انگيزه متفاوت را درخود جاي داده است كه بعيد نيست- و نشانه هايي نيز در دست است- كه اين دو طيف در يك نقطه با يكديگر پيوند خورده و يا خواهند خورد. بخشي از اين طيف مرموز را گروهها، اشخاص و جريانات برانداز و ضدانقلابيون تابلودار، تشكيل مي دهند. اين بخش، دست چندان موثري در بدنه نظام و يا مراكز تصميم ساز و سياست پرداز آن ندارد ولي به عنوان «بازو» و شريك بخش ديگر عمل مي كند. و اما، بخش ديگر، كه اصلي ترين بخش از جريان مرموز ياد شده است، غريبه ها و يا خودي هاي استحاله شده اي هستند كه در برخي از مراكز حساس و يا حلقه هاي تماس اين مراكز با مردم و امور مربوط به آنان نفوذ كرده اند و هر از چندگاه شاهد افشاي «راز» آنها و از پرده برون افتادن دست آنان هستيم. ماجراي فساد كلان 3هزار ميليارد توماني و يا فساد و اختلاس اخير در بيمه و نقش برخي مسئولان مياني- اما موثر- در اين اختلاس ها مي تواند شاهد مثال باشد.
هر دو طيف مورد اشاره، يك نقطه مشترك را هدف گذاري كرده و دنبال مي كنند و آن فشار اقتصادي و تنگي معيشت مردم، مخصوصا اقشار محروم و مستضعف -بخوانيد ولي نعمت هاي نظام- است و از اين نقطه به بعد هر يك انگيزه هاي خاص خود را كه با يكديگر متفاوت است پي مي گيرند. چگونه؟!
5- ماموريت بخش اول از جريان مرموز ياد شده يعني ضدانقلابيون تابلودار و ستون پنجم پنهان يا شناخته شده- ولي بعضا به حال خود رها شده- دشمن، معرفي تحريم ها به عنوان علت اصلي گراني ها است. شواهد موجود حكايت از آن دارند كه ماموريت اين بخش در همين نقطه به پايان مي رسد. چرا كه اگر در اين ماموريت موفق شوند - كه مي دانيم و تجربه كرده ايم نمي شوند- به آمريكا و متحدانش براي رهايي هر چند نسبي از رسوايي ناشي از بي اثر بودن تحريم ها كمك كرده اند! ضمن آن كه بيشترين اعضاي اين طيف را كلان سرمايه داران و صاحبان ثروت هاي بادآورده تشكيل مي دهند كه از اين رهگذر بر ثروت انبوه و نامشروع خود نيز مي افزايند و متاسفانه اقدام درخور توجهي براي مقابله با اين غارتگران و زالوصفتان خون آشام ديده نمي شود.
اما بخش دوم، يعني طيف اصلي اين جريان مرموز كه متاسفانه در برخي از مراكز تصميم ساز و سياست پرداز نفوذ كرده اند در نقطه مشترك مورد اشاره متوقف نمي شوند.
اين طيف - به گواهي شماري از شواهد و قرائن موجود- در پي آن است كه با سخت شدن معيشت مردم، راه كار موثر براي برون رفت از آن را، مذاكره و رابطه با آمريكا معرفي كند! چرا؟! به يقين همه دست اندركاران اصلي طيف ياد شده دشمن نظام و اسلام و انقلاب نيستند، بلكه برداشت غلطي از مذاكره و رابطه با آمريكا دارند و از آنجا كه نشان داده اند افرادي كم دان ولي در همان حال، بلندپرواز و خودبزرگ بين هستند، از يكسو مذاكره و رابطه با آمريكا را به خيال خام و توهم پرداز خود، راه كار تلقي مي كنند و از سوي ديگر به علت روحيه خودبين و شهرت طلب خويش، اصرار دارند كه اين- به زعم آنها- رخداد استثنايي! به نام آنها ثبت شود!! اين طيف درگذشته اي نه چندان دور نيز براي همين منظور خيز برداشته بودند كه با سد مستحكم و عزت آفرين و پرصلابت رهبرمعظم انقلاب روبرو شدند. گفتني است كه آمريكا و متحدانش نيز كه حركت خزنده اين طيف را زير نظر داشته و به آن اميد بسته بودند، بعد از مواجهه طيف ياد شده با نهيب پرصلابت و مردمي حضرت آقا، به گونه اي آشكار و بي پرده، نااميدي و يأس خود از طيف مورد اشاره را برملا كردند.
6- در مثنوي مولوي داستان كشاورزي آمده است كه انبار خويش از گندم انباشته بود اما بي آن كه گندمي از انبار بردارد، همه روزه از ميزان گندم انبار شده كاسته مي شد و كشاورز كه راه دستبرد دزدان را بسته بود، در حيرت از چرايي كاهش گندم به حكيمي شكايت برد و حكيم او را گفت؛ از كجا معلوم كه موش ها در انبار گندم لانه نكرده باشند؟
اول اي جان دفع شّر موش كن
و آنگه اندر جمع گندم كوش كن
گرنه موش دزد در انبار ماست
گندم انبار چل ساله كجاست؟!
در اين باره گفتني هاي فراواني هست كه به فرصتي ديگر مي گذاريم و در پايان نوشته پيش روي به اين نكته بسنده مي كنيم كه گراني لگام گسيخته كنوني به آساني قابل مهار كردن است مثلا - و فقط مثلا- چرا در پي گيري يكي از علت هاي گراني گوشت مرغ به اين ماجرا توجه نمي شود كه فلان كشتي حامل محموله مورد نياز مرغداري ها نزديك به 7 ماه در سواحل كشورمان روي آب بوده است؟ و آقايان «م» و «الف» دو سرمايه دار كلان كه با گشاده دستي برخي از مسئولان مياني، انحصار واردات اين كالا را برعهده دارند، تخليه محموله كشتي را با انگيزه فروش گرانتر آن تا 7 ماه به تاخير انداخته اند؟! و ...
در واقع افسران و فرماندهان جنگ نرم که اکنون در فضاهای مختلف مشغول دفاع از مقولاتی مثل اهمیت طرح امنیت اخلاقی و یا دروغ بودن برخی ادعاهای غرب علیه جمهوری اسلامی هستند؛ باید علت برخی مخالفتها با خود در داخل کشور! و گاه از میان چهرههای دوست را در همین آغاز شدن جنگ مفاهیم از زمانی دورتر از آنچه تصور میکنند جستجو کنند.
عارف، قالیباف و مشایی نامزدهای احتمالی اصلاح طلبان، اصولگرایان و یاران احمدی نژاد/سند
رادیو زمانه: «از محمدرضا عارف به عنوان جدیترین گزینه اصلاحطلبان برای شرکت در انتخابات نام برده میشود. محمدباقر قالیباف، شهردار تهران نیز به احتمال فراوان گزینه نهایی اصولگرایان در این انتخابات خواهد بود. حامیان محمود احمدینژاد، رئیسجمهور ایران نیز تلاش میکنند تا اسفندیار رحیممشایی را در این انتخابات کاندیدا کنند.»
رادیو زمانه ادامه داد: «از محمدرضا عارف به عنوان جدیترین گزینه اصلاحطلبان برای شرکت در انتخابات نام برده میشود. حسن غفوریفرد، عضو شورای مرکزی جامعه اسلامی مهندسین نیز گفته است: "آقای عارف خود هم اعلام کرده است که به احتمال زیاد نامزد ریاست جمهوری خواهد بود." به گفته وی نامزدی محمد خاتمی، رئیسجمهور پیشین ایران و عبدالله نوری، وزیر کشور دولت خاتمی در انتخابات ریاستجمهوری "بعید است." محمدباقر قالیباف، شهردار تهران نیز به احتمال فراوان گزینه نهایی اصولگرایان در این انتخابات خواهد بود. هر چند از علی لاریجانی، رئیس مجلس نیز به عنوان گزینه دیگر اصولگرایان نام برده میشود اما وی نامزدیاش را برای انتخابات ریاستجمهوری رد کرده است. حامیان محمود احمدینژاد، رئیسجمهور ایران نیز تلاش میکنند تا اسفندیار رحیممشایی را در این انتخابات کاندیدا کنند. در همین حال از اسحاق جهانگیری و محمدعلی نجفی، دو فعال سیاسی نزدیک به کارگزاران سازندگی نیز به عنوان کاندیدهای احتمالی انتخابات ریاستجمهوری نام برده میشود. با این حال مرتضی سجادیان، عضو شورای مرکزی حزب کارگزاران گفت هنوز در حزب کارگزاران در مورد کاندیداتوری نجفی یا جهانگیری هیچگونه تصمیمگیری نشده است.»106
اصلاح طلبان مدعی سپاه شدند!
هفته نامه اصلاح طلب ' آسمان ' در پروندهای ویژه
ضمن بررسی ارتباط اصلاحطلبان با ارگان سپاه، 90 درصد از فعالین اصلاح طلب را از
نسل شهدای بزرگواری همچون همت، باکری ، جهان آرا و بروجردی دانست.
هامون به نقل از محدوده:
هفته نامه " آسمان " وابسته به جریان اصلاح طلب درگزارشی به بررسی ارتباط اصلاح طلبان و نهاد انقلابی سپاه پاسداران پرداخته است.
به گزارش گروه سیاسی " محدوده"، در این پرونده ویژه هفته نامه "آسمان" ضمن
حمله به ارکان های حال حاضر سپاه و تحریف تاریخ این نهاد انقلابی تا جایی پیش می
رود که ابراهیم یزدی را به عنوان مبدع این نهاد معرفی می کند و دربخش دیگر با
انتشار مطالبی تأمل برانگیز، حوادث سه سال گذشته را سبب جابجایی صف های بسیاری در
سیاست ایران ارزیابی کرده که آن را به صورت تلویحی نشان دهنده خروج پاسداران طرفدار
اصلاحات از از عرصه سیاسی عنوان می کند.
این هفته نامه مدعی شده است که گروه هایی " اصلاح طلبان" که سابقه طولانی در
پیروزی انقلاب اسلامی، حضور در جنگ با دولت بعث عراق و استقرار و تثبیت دولت جمهوری
اسلامی داشته اند، با تهمت و همسویی با مخالفان انقلاب مواجه شده اند.
هفته نامه " آسمان " همچنان مدعی شده است چهره هایی که خالی از سابقه مبارزه
انقلابی ، دفاع از میهن و اقبال سیاسی – اجتماعی در دهه اول حیات جمهوری اسلامی
بودند امروزه مدعی تفسیر انحصاری از انقلاب و جنگ و نظام سیاسی هستند.
در ادامه
بحث "اصلاح طلبان و نسل اول سپاه پاسداران"این هفته نامه اصلاح طلب، فرماندهان سپاه
مانند شهید بروجردی ،شهید باکری، شهید همت و جهان آرا و نسل اول سپاه پاسداران را
به نوعی اطلاح طلب معرفی کرد و به مقایسه با فرماندهانی که بعد از جنگ " صفارهرندی،
میرکاظمی، جواد منصوری و پرویزفتاح" فعالیت سیاسی داشتند پرداخت و عملکرد آنها را
مورد نقد و بررسی قرار داد.
این هفته نامه در ادامه در گفتگو با برخی از چهرههای اصلاح طلب که سابق
حضور در سپاه پاسدارن را دارند 90درصد اصلاح طلبان را افرادی معرفی می کند که از
نسل فرماندهان شجاع و ولایت مداری همچون باکری ، همت وجهان آرا هستند.
گفتنی است این هفته نامه همچنین با دستاویز قرار دادن این گزارش ضمن گفتگو با برخی چهره های فعال در فتنه ۸۸ کوشید تا تاسیس سپاه توسط اصلاح طلبان را شناسنامه این جریان عنوان کند.
حمله همزمان هکرها به سایتهای شاباک، موساد و دولت اسرائیل
کعبی: خاتمی جزء سران فتنه است
هامون به نقل از محدوده:
آیتالله عباس کعبی عضو مجلس خبرگان رهبری در گفتوگو با خبرگزاری فارس، درباره اظهارنظر اخیر محمد خاتمی و حمایت او از سران فتنه، گفت: فتنهگران و سران آنها به نظام، ملت و رهبری ظلم کردند و رأی ملت را نادیده گرفتند و به مثابه پایگاه نظام دشمن عمل کردند از این رو حمایت از این جمع خطای بزرگی به حساب میآید.
وی با اشاره به اینکه هیچ نظامی حتی لیبرال دموکراسی این گونه اقدامات را تحمل نمیکند، افزود: جمهوری اسلامی ایران با سران فتنه برخورد حداقلی کرد. از این رو حامیان این افراد از جمله خاتمی باید به فکر گذشته باشند و اگر قصد بازگشت به نظام را دارند از اینگونه اظهارنظرها خودداری کنند، زیرا ملت و مسئولین فتنهگران را خوب میشناسند.
عضو مجلس خبرگان رهبری با اشاره به اینکه خاتمی جزء سران فتنه است خاطر نشان کرد: برای بازگشت او به صحنه سیاسی کشور نظام باید تصمیم بگیرد.
صادق زیباکلام : اصلاحطلبان زیر صفر هستند
قویترین سرویس اطلاعاتی جهان
هامون به نقل از محدوده:
وحید جلال زاده یکشنبه شب در جلسه شورای اداری آذربایجان غربی که با حضور قائم مقام وزارت اطلاعات در سالن شماره یک استانداری آذربایجان غربی برگزار شد، اظهار داشت: هیئت دولت در ادامه سفرهای استانی خود تا فرا رسیدن ماه رمضان و یا پس از ماه مبارک به استان آذربایجان غربی سفر میکند.
وی با بیان اینکه باید تا سفر هیئت دولت به استان پروژههای مصوب سفرهای قبلی تعیین تکلیف شوند، تصریح کرد: در برخی از پروژهها باید اعتبارات ملی به همراه اعتبارات استانی تامین شود که در این راستا منتظر تزریق اعتبارات ملی هستیم تا پس از آن اعتبارات استانی را به این پروژهها تزریق کنیم.
جلال زاده با بیان اینکه برای تمام پروژههای به تصویب رسیده در سفرهای قبلی هیئت دولت به استان اعتبارات مورد نیاز تخصیص یافته است، افزود: 48 پروژه در قالب پروژه مهرمانگار در استان داریم که تسریع در روند اجرای آنها در دستور کار قرار دارد.
وی اعلام کرد: انتظار ندارم مدیران دستگاههای اجرایی از طریق وزارتخانهها به دنبال اعتبارات مورد نیاز برای اجرایی کردن پروژههای خود که در طرح مهر ماندگار قرار دارند، اقدام کنند چرا که تنها انتظاری که در این زمینه داریم اهتمام جدی و هر چه بیشتر مدیران برای اجرایی کردن این طرحها است.
نقش مردم در جشنهای دینی کمرنگ شده است
استاندار آذربایجان غربی گفت: با توجه هر چه بیشتر مسئولان به جشنهای مذهبی در سالهای اخیر نقش مردم در برگزاری این جشنها کمرنگتر شده است.
جلال زاده اظهار داشت: مردم نقش قبلی خود را در برگزاری جشنها نسبت به گذشته کمرنگ کردهاند چرا که مسئولان بیشتر به این موضوعات توجه میکنند.
وی با بیان اینکه دولت و رسانهها اسلامی هستند و خود را مقید به اسلام میدانند و براین اساس در جشنها به خوبی ظاهر میشوند، تصریح کرد: باید تک تک زنان و مردان جامعه این حس را داشته باشند که در جشنها مشارکت داشته باشند.
جلال زاده با تاکید بر فرماندارها مبنی بر برگزاری هر چه باشکوهتر جشنهای نیمه شعبان، افزود: فرماندارها تلاش کنند با تحرک و قدرت بیشتری این میلاد را با شکوهتر از سالهای قبل برگزار کنند.
سرویس اطلاعاتی ایران قویترین سرویس جهان است
استاندار آذربایجان غربی با اشاره به نامگذاری امروز به عنوان روز سربازان گمنام، گفت: تمام ارکان نظام جمهوری اسلامی ایران در مقابله با رقبای خود در این سه دهه ایستادگی کرده و خواهند کرد.
جلال زاده اظهار داشت: آنتنهای شبکه های ماهوارهای استکبار خبرسازی و نظرسازی کرده و فکر را شکل میدهند و در این میان رسانههای جمهوری اسلامی در این عرصه خوب ظاهر شده و به وظیفه خود به خوبی عمل کرده اند.
وی با اشاره به صحت اخبار منتشره از رسانههای جمهوری اسلامی ایران، خاطرنشان کرد: تمام دنیا وقتی میخواهد به اخبار قابل اعتماد دسترسی یابد به رسانههای جمهوری اسلامی ایران مراجعه میکند.
جلال زاده با اشاره به سرویس اطلاعاتی قوی ایران، اعلام کرد: سیستم امنیتی و اطلاعاتی جمهوری اسلامی ایران قوی بوده و در برابر سرویس اطلاعاتی تمام دشمنان ایران ایستادگی کرده است.
وی تصریح کرد: امروز قویترین و زبدهترین سرویس اطلاعاتی در جمهوری اسلامی موجود است چون چاشنی ایمان به خدا در این سرویس وجود دارد.
جلال زاده با اشاره به ویژگی وزیر اطلاعات، افزود: مجتهد بودن از ویژگیهایی است که در این زمینه فقه و روش پیامبران مد نظر قرار گرفته است.
با حکومت اسلامی در مسیر اسلامی شدن قرار گرفتیم
استاندار آذربایجان غربی در بخش دیگری از سخنان خود به 17 برابر رشد علم در کشور اشاره کرد و اظهار داشت: ملت ایران این ظرفیت را دارد که از عهده کارهای بزرگ برآید.
جلال زاده با بیان اینکه هویت یک ملت دستاورد قرنها تلاش است، تصریح کرد: در تاریخ وقتی ملتی میخواهد مسیر خود را تغییر دهد قرنها طول میکشد ولی در ایران اسلامی در 32 سال کارهایی انجام گرفته است که سایر ملتها باید قرنها وقت میگذاشتند تا به این بالندگی برسند.
وی اعلام کرد: با ایجاد حکومت اسلامی در مسیر اسلامی شدن قرار گرفتهایم.
جلال زاده ادامه داد: زمانی که به شاخصهای رشد، توسعه و پیشرفت کشور نگاه میکنیم به خوبی میتوانیم رشد و بالندگی را پس از انقلاب مشاهده کنیم.
توحش مدرن از نوع حقوق بشر آمريكايي

هامون به نقل از باشگاه خبرنگاران:
پرواز مسافربری شماره ۶۵۵ شرکت هواپیمایی "ایرانایر" با شناسه «IR655» از بندر عباس به مقصد دبی در تاریخ ۱۲ تیر ۱۳۶۷ (۳ ژوئیه ۱۹۸۸ میلادی) در حرکت بود که با شلیک موشک هدایت شونده از ناو "یواساس وینسنس" متعلق به نیروی دریایی آمريکا بر فراز خلیج فارس سرنگون شد و تمامی ۲۹۰ سرنشین آن که شامل ۴۶ مسافر غیر ایرانی و ۶۶ کودک بودند، جان باختند. در هنگام وقوع این حادثه، رئیس جمهور آمریکا رونالد ریگان بود.
**دولت آمريکا کاسه داغ تر از آش
تنگه هرمز یکی از راهبردیترین آبراههای بینالمللی کشتیرانی در جهان به شمار میآید. تمام کشتیها برای عبور از این آبراه، براساس قانون اساسی دریاها باید از خطوط دریایی که در آبهای ایران و عمان است عبور کنند.
جمهوري اسلامي ايران طبق قانون در طول جنگ ایران و عراق، کشتیهای باری رابازرسي مي کرد تا از ورود کالاهای قاچاق به عراق جلوگیری کند و آمريکا نيز که هميشه کاسه داغتر از آش است با شروع جنگ ايران و عراق، ناو جنگی یواساس وینسنس خود را با ادعاي نظارت بیشتر بر جنوب خلیج فارس به منطقه فرستاد. این ناو دارای پیشرفتهترین سامانهٔ دفاعی به فرماندهی
ناخدا ویل راجرز بود که در تاریخ ۵ اردیبهشت ۱۳۶۷ (۲۵ آوریل ۱۹۸) از کالیفرنیا حرکت کرده و در ۸ خرداد (۲۹ مه) به بحرین رسید.
** كالبد شكافي يك جنايت
روز یکشنبه ۱۲ تیر ۱۳۶۷ هواپیمای ایرباس آ-۳۰۰ متعلق به هواپیمایی جمهوری اسلامی ایران در فرودگاه بینالمللی بندرعباس به زمین نشست و طبق برنامه پیشبینی شده، قرار بود این هواپیما با شمارهٔ پرواز ۶۵۵ به همراه ۲۷۴ مسافر و ۱۶ خدمهٔ پرواز که در مجموع ۲۹۰ نفر میشدند در ساعت ۱۰ صبح به مقصد دبی، امارات متحده عربی پرواز کند.
کاپیتان محسن رضایان، خلبان با سابقهٔ پرواز ۶۵۵ هواپیمای ایرباس آ-۳۰۰ بود که بیش از ۷،۰۰۰ ساعت پرواز را در کارنامهٔ خود داشت. هواپیماي ایرباس آ-۳۰۰ با ۱۵ دقیقه تأخیر، در ساعت در ۱۰:۱۷ صبح به وقت رسمی ایران، از فرودگاه بینالمللی بندرعباس به مقصد فرودگاه بینالمللی دبی به پرواز خود را آغاز كرد، مدت پرواز تا دبی ۲۸ دقیقه و حداکثر ارتفاع تا ۱۴ هزار پا (۴،۳۰۰ متر) تعیین شد. دقایق نخستین پرواز و مراحل اوجگیری تا ارتفاع ۱۲ هزار پایی مطابق طرح پرواز انجام شد و خلبان پیوسته با برج مراقبت فرودگاه بندرعباس و مرکز کنترل راههای هوایی ایران و امارات متحده تماس داشت .
چند لحظه پیش از ورود هواپیمای ایرباس آ-۳۰۰ به منطقه کنترل هوایی امارات، در محلی به نام«مولبیت»، خلبان به مرکز کنترل هوایی کشور اطلاع داد که قصد دارد به ارتفاع ۱۴ هزار پایی صعود کند.
ناو جنگی وينسنس آمریکا در خلیج فارس مستقر شده بود ایچنرمارک قلب این رزمناو به شمار میرفت كه وظيفه اصلي آن، کشف هدفهای پرنده، اعم از موشک، هواپیما و پردازش اطلاعات، تعقیب صدها هدف به طور همزمان و کنترل آتش آنها بود، همچنین این رزم ناو به موشک زمینبههوا با برد ۴۰۸ کیلومتر نیز مجهز بود.
ساعت ۱۰:۲۲صبح ناو جنگی وینسنس آمریکا به حریم آبهای ایران وارد شده بود، به دستور ناخدا ویل راجرز، فرمانده ناو وینسنس، موشک استاندارد ۲ را به سوی پرواز ۶۵۵ شلیک کرد. ناگهان هواپیما از صفحه رادارهای زمینی محو و در آبهای خلیج فارس سقوط کرد. با عدم اطلاع از سرنوشت هواپیما، برج مراقبت فرودگاه بندرعباس، در تماس با دبی، پیگیر سرنوشت پرواز ۶۵۵ شد ولی آنها اظهار بیاطلاعی کردند. بلافاصله ستاد حوادث استان هرمزگان وضعیت اضطراری اعلام و فعالیت خود را آغاز کرد. با شناسایی دقیق محل سقوط، بالگردها و شناورها به موقعیت ۲۶ و ۴۲ عرض شمالی و ۵۶ درجه و ۳ دقیقه طول شرقی منتقل شدند. محل سرنگونی هواپیمای مسافربری ایرانایر در تنگه هرمز واقع در خلیج فارس بود.
بلافاصله پس از این واقعه، مقامات آمریکایی اعلام کردند که یک فروند هواپیمای اف-۱۴ جمهوری اسلامی ایران را مورد هدف قرار دادهاند. پس از روشن شدن نوع هواپیما، آمریکا ادعا کرد که در این مورد مرتکب اشتباه شده، اما شواهد بعدی این نظر آنان را مردود جلوه داد . مقامات نظامی آمریکا اعلام کردند که هواپیمای ایرباس ایران خارج از مسیر هوایی پرواز داشته و رزم ناو آمریکایی نیز ۷ بار اخطار رادیویی برای هواپیمای ایران مخابره کرده ولی جوابی دریافت نکرده است.
**گزارش گروه حقیقتیاب ایکائو
در جلسهٔ فوقالعاده شورای ایکائو (سازمان بینالمللی هواپیمایی کشوری) در روز ۱۴( ژوئیه ۱۹۸۸ (۲۳ تیر ۱۳۶۷ تصمیم گرفته شد که یک تیم حقیقتیاب برای بررسی عواملی که منجر به نابودی هواپیما شده، تشکیل شود.
فرمانده ناو وينسنس ادعا کرده که به هواپيماي ايرباس ايراني اخطار داده اما اصولا اخطار مخصوص هواپيماهاي جنگي است نه هواپيماهاي مسافربر و حتي اگر اخطاري هم داده شده اصولا اين هواپيماها تجهيزات لازم براي شنيدن اخطار نظامي را که مخصوص هواپيماهاي نظامي است ندارند.
همچنين در گزارش تیم تخصصی ایکائو مشخص شده که در دقایق آخر حمله به هواپیما، عدهای هواپیما را یک هواپیمای مسافربری و عدهای دیگر یک هواپیمای جنگی مهاجم تلقی کرده اند. دو دقیقه بعد کارکنان مرکز گزارشی را مبنی بر اینکه هواپیمای مزبور اف-۱۴ است، دریافت کردند. در همین حال کارکنان ناو سایدز فریاد زدند: «هواپیما مسافر بري است، صبرکنید.» در همین زمان یکی از افسران وینسنس نیز گفتهاست که هواپیما احتمالا تجاری است. در همان حالی که گفتگوهای میان ۳ ناو ادامه داشه ویل راجرز، ناخدای ناو وینسنس تصمیم میگیرد که موشک خود را پرتاب کند.
**اظهارات متناقض مقامات آمريکايي درباره اين حادثه
دولت آمریکا که در وارونه نشان دادن حقايق تبحر خاصي دارد درباره اين حادثه مدعي شد که ناو وینسنس به اشتباه هواپیمای مورد نظر را یک هواپیمای جنگی تشخیص داده و برای دفاع از خود به سوی آن شلیک کرده است.
نمایندهایالات متحده در سازمان بینالمللی هواپیمائی در جلسه فوقالعاده شورای ایکائو گفته بود که در روزهای دوم و سوم جولای منطقه خلیج فارس بسیار ناامن بوده و کشتیهای مختلفی از جمله یک کشتی پاکستانی و یک کشتی لیبریایی مورد حمله قرار گرفته بودند. در همان روز یک هواپیمای اف-۱۴ ایران از فرودگاه بندرعباس پرواز کرده بود و قصد حمله به کشتی آمریکایی را داشت. با توجه به اخطارهای مکرری! که بي پاسخ مانده بود، فرمانده مزبور برای دفاع از خود مجبور به شليك موشك مي شود.
در گزارش نهایی هیئت گروه حقیقتیاب پنتاگون به سرپرستی دریادار ویلیام فوگارتی علت وقوع حادثه فشار روانی ناشی از قرار گرفتن در وضعیت جنگی برای نخستین بار اعلام شد و تصدیق شد که هواپیمای ایرباس در خطوط هوایی تجاری بینالمللی پیشبینی شده پرواز میکرده و در زمان حادثه در ارتفاع دوازده هزار پایی (بیش از ۳۵۰۰ متر) قرار داشت و از لحظه پرواز به روند صعودی خود ادامه داده بود. دولت آمریکا هیچگاه مسئولیت وقوع حادثه را برعهده نگرفت.
ناو وینسنس میتوانست با ارسال علائم هشدار دهنده بر روی گیرندههای خودکار رادیویی فرمانده هواپیما را متوجه این امر کند که با او صحبت میشود (نه یک هواپیمای دیگر) اما مقامات آمريکايي فقط به اين مسئله اکتفا کردند که به ايرباس هشدار داده اند!
** پرده برداري از تناقض گويي هاي آمريكا
ناخدا دوم کارلسون، فرمانده سابق ناو سایدز در این مورد معتقد است که ایرباس ایرانی علاوه بر علائمی که مبنی بر غیرنظامی بودن خود میفرستاده با سرعتی کم در حال اوج گرفتن بود و حتی اگر در چنین شرایطی نیز آن را به عنوان یک جت اف ۱۴ شناسایی میکردند باز من تردید دارم که یک هواپیمای اف ۱۴ میتوانست تهدید سطحی را متوجه ناو وینسنس یا سایدز یا هر شناور دیگری کند زیرا هواپیماهای اف ۱۴ ایران مجهز به سلاحهای هوا به زمین نبودند و اف ۱۴های موجود در پایگاههای ششم و نهم شکاری بوشهر و بندرعباس هم، فقط برای دفاع از نفتکشهای ایرانی و مقابله با حملات هوایی علیه آن نفکشها به پرواز درآورده میشدند و پشتیبانی هوایی از نیروی دریایی بعهده گردانهای فانتوم اف-۴ بود. اپراتورهای رادار ناو هواپیما بر فورستال نیز هواپیمای مزبور را به عنوان یک هواپیمای بازرگانی شناسایی کردند. جتهای جنگنده اف ۱۴ مستقر بر روی ناو فورستال میتوانستند در صورتی که کاپیتان راجرز درخواست میکرد، با شناسایی چشمی هواپیمای ایرانی از فاصله نزدیک از غیرنظامی بودن آن اطمینان حاصل کنند.
کاپیتان دیوید کارلسون، فرماندهٔ ناو سایدز که در زمان حادثه در نزدیکی ناو وینسس قرار داشت، در سال ۲۰۰۵ در مصاحبهای با دیوید فیسک، نابودی هواپیمای ایرانی به درست راجرز را «نقطهٔ اوج پرخاشگریِ وحشتناک کاپیتان راجرز دانست که از ۴ هفتهٔ قبل شروع شده بود». منظور کاپیتان کارلسون، حادثهای بود که در ۲ ژوئن (۱۲ خرداد ۱۳۶۷)، تنها ۴ هفته پیش از نابودی پرواز ۶۵۵ اتفاق افتاد. وي گفت که در آن حادثه، ناو وینسنس بیش از حد به یک ناوچهٔ ایرانی، که در حال انجام بازرسی «قانونی» از یک کشتی بود نزدیک شد. ناو وینسنس یک بالگرد را به فاصلهٔ ۲ تا ۳ مایلی ناوچهٔ ایرانی فرستاد (در صورتی که براساس قانون، حداقل باید در ۴ مایلی ناو ایرانی قرار میگرفت.) و سپس بر چند قایق تندروی کوچک ایرانی آتش گشود. کاپیتان کارلسون در این باره گفت: «چرا کاپیتان راجرز بر قایقها آتش گشود؟ او کار هوشمندانهای انجام نداد.» کاپیتان کارلسون دربارهٔ نیروهای ایرانی درگیر در حاثهٔ ۲ ژوئن گفت: «آنها بسیار حرفهای عمل میکردند و تهدید آمیز نبودند» وي همچنین اضافه کرد: «سیگنالهای نیروهای نظامی ایران کاملاً واضح بود و جایی را برای اشتباه باقی نمیگذاشت». وقتی راجرز اعلام میکند که میخواهد هواپیمای ایرانی را سرنگون کند کارلسون دوباره مونیتورهای ناوش را بررسی میکند و به خدمهاش میگوید: «این هواپیما که داره اوج میگیره؛ ارتفاعش هم که ۷،۰۰۰ فوته! معلوم هست راجرز داره چه غلطی میکنه؟». اما با این وجود کارلسون با خود میگوید که شاید راجرز اطلاعات بیشتری داشته باشد، بیخبر از این که راجرز به اشتباه فکر کرد که هواپیما در حال شیرجهزدن بود.
جان مککین، سناتور جمهوریخواه از ایالت آریزونا و خلبان سابق نیروی دریایی و اسیر جنگی سابق در ویتنام که عضو کمیسیون تحقیق پیرامون حادثه سرنگون سازی ایرباس ایرانی نیز بود، عقیده دارد:
ترکیب تکنولوژی پیشرفته و خطای انسانی تصمیم گیرندگان ! کمتجربه، خطرناکترین سناریو ممکن را به وجود میآورد. زیرا بدون در اختیار داشتن توانایی «سیستم اجیس» که ناو وینسنس دارای آن بود، مسلماً با عواقبی که دچار آن شد، مواجه نمیشد.
**اعطاي مدال براي نديده گرفتن حقوق يك ملت
دیوید ایونز، مفسر نظامی شیکاگو تریبیون نیز معتقد است که سیستم شناسایی و هدایت آتش ناو وینسنس، در آن روز سوم ژوییه، روی کنترل خودکار نبود و خطای انسانی و قضاوت نادرست موجب سرنگونی ایرباس ایرانی شده و چنانچه کنترل در حالت اتوماتیک بود، دلیلی برای اشتباه در شناسایی هواپیما وجود نداشت و این فاجعه انسانی رخ نمیداد. به عقیده ایونز، برگزاری یک دادگاه نظامی برای ناخدا راجرز و عملکرد او در حادثه سرنگون کردن یک جت مسافربری با ۲۹۰ سرنشین بی گناه امری عادلانه محسوب میشد، ولی ایالات متحده در مقابل دیدگان ایرانیان، در پایان خدمت راجرز به وی مدال اعطا کرد و هیچکدام از خدمه وینسنس تحت پیگرد قانونی قرار نگرفتند!
** تجلیل از خدمه ناو وینسنس
تمام سربازان ناو جنگی وینسنس پس از این حادثه، بهخاطر تکمیل سفر خود به یک منطقهٔ جنگی مدال مبارزه دریافت کردند. مدال نیروی دریایی آمریکا اغلب به کارهای قهرمانی و یا خدمات شایسته داده میشود. مدال مبارزه به کسانی داده میشد که میتوانستند با «سرعت و دقت آتش بگشایند».با این وجود، روزنامهٔ واشینگتن پست در مقالهای در سال ۱۹۹۰ نوشت که مدالی که به خدمهٔ ناو وینسنس داده شد به خاطر سفرهایشان از سالهای ۱۹۸۴ تا ۱۹۸۸ و همچنین برخوردهای آنها با قایقهای تندروی جنگی ایرانی بود.
در سال ۱۹۹۰ ویل راجرز مدال لژیون لیاقت را از دستان جورج هربرت واکر بوش، رئیس جمهور وقت آمریکا، بهخاطر «رفتار بسیار شایسته و انجام خدمات برجسته بین تاریخ آوریل ۱۹۸۷ تا مه ۱۹۸۹ به عنوان افسر فرماندهٔ ناو وینسنس دریافت میکند». راجرز در حالی مدال لیاقت را دریافت میکرد که در مراسم تجلیلش هیچ اشارهای به سرنگون کردن پرواز ۶۵۵ ایران ایر نشد. مدال لژیون لیاقت اغلب به افسران عالیرتبهای داده میشود که بتوانند مأموریتهایشان (به ویژه مأموریتهای دشوار) را با موفقیت بگذرانند ویا از آخرین سفرشان پیش از بازنشستگی بازگردند.
**قطعنامه 616 شورای امنیت
جمهوری اسلامی ایران روز ۱۴ تیر ۱۳۶۷ طی نامهای به رئیس شورای امنیت خواستار تشکیل جلسه فوری شورا برای رسیدگی به موضوع شد. ۲۵ تیر ۱۳۶۷ مطابق با ۱۶ ژوئیه ۱۹۸۸ میلادی شورا تشکیل جلسه داد. از سوی جمهوری اسلامی ایران ولایتی وزیر امور خارجه وقت ایران و از جانب امریکا جرج بوش معاون وقت رئیس جمهوری در جلسه حضور داشتند. قطعنامه ۶۱۶ شورای امنیت پس ازاستماع سخنان ولایتی و جرج بوش درجلسه شماره ۳۸۳۱ خود در تاریخ ۳۰ ژوئیه ۱۹۸۸ ۲۹/۴/۱۳۶۷طرح قطعنامهای پیشنهادی را تصویب کرد كه متن قطعنامه به شرح زیر است:
شورای امنیت، با بررسی نامه مورخه ۵ ژوئیه ۱۹۸۸ جانشین نماینده دائم جمهوری اسلامی ایران خطاب به رئیس شورای امنیت و با استماع بیانات نماینده جمهوری اسلامی ایران و سخنان نمایندهایالات متحده آمریکا با ابراز تاسف عمیق از این که یک هواپیمای غیرنظامی ایران ایر در پرواز برنامه ریزی شده بینالمللی ۶۵۵، در پرواز بر فراز تنگه هرمز به وسیله موشک شلیک شده از ناو جنگی ایالات متحده آمریکا (وینسنس) منهدم گردیدهاست بر ضرورت تبیین حقایق سانحه با بازرسی بیطرفانه در منطقه خلیج فارس تأکید داشته و اظهارات خود را به شرح زیر اعلام کرد:
1- تأسف عمیق خود را از ساقط کردن هواپیمای غیرنظامی ایران به وسیله موشکی که از یک ناو جنگی آمریکا شلیک شده و تسلیت عمیق خود را به خاطر از دست رفتن غمانگیز جان انسانهای بیگناه ابراز میدارد.
2- همدردی صمیمانه خود را به خانوادههای قربانیان سانحه غمانگیز و دولتها و کشورهای آنان اعلام میدارد.
3- از تصمیم سازمان بینالمللی هواپیمایی کشوری در پاسخ به درخواست جمهوری اسلامی ایران مبنی بر ایجاد گروه تحقیق برای بررسی تمام حقایق موجود همچنین از اعلام ایالات متحده آمریکا و جمهوری اسلامی ایران مبنی بر تصمیمشان برای همکاری با بررسی سازمان هواپیمایی کشوری استقبال میکند.
4- از تمامی اعضای کنوانسیون ۱۹۴۴ شیکاگو، درخواست میکند که در همه شرایط، مقررات و رویههای سلامت هوانوردی کشوری به ویژه ضمائم آن کنوانسیون به منظور جلوگیری از چنین پیشامدهایی را دقیقاً مراعات نمایند.
6- لزوم اجرای فوری و کامل قطعنامه ۵۹۸ شورای امنیت، شورا را به عنوان تنها مبنای حل جامع، عادلانه، شرافتمندانه و پایدار، منازعه میان ایران و عراق ابراز و پشتیبانی خود را از دبیر کل برای اجرای این قطعنامه اعلام و خود را ملزم به همکاری با دبیر کل برای تسریع در اجرای طرح اجرایی او کند.
بر اساس اين گزارش؛ جمهوری اسلامی ایران علاوه بر شورای امنیت و شورای ایکائو، شکایت خود را در دیوان بین المللی دادگستری لاهه نیز مطرح کرد اما هنوز دولتمردان آمريكا هيچ غرامتي به كشورمان پرداخت نكرده اند. سالها از اين جنايت مي گذرد بدون اين كه حتي در سالروز اين فاجعه ابراز تاسفي از سوي مقامات آمريكايي اعلام شود!
نظر حدادعادل درباره دیدارهای خاتمی

هامون به نقل از باشگاه خبرنگاران:
حدادعادل تاكيد كرد كه در مجلس نهم بايد كارگروه مشتركي بين دولت و مجلس براي تفاهم تشكيل بود.
نماينده مردم تهران در حاشيه جلسه علني امروز مجلس در جمع خبرنگاران در پاسخ به پرسش خبرنگار ايسنا در مورد ضرورت تشكيل كميته مشترك بين دولت و مجلس گفت: همواره در دورههاي گذشته كميته مشتركي بين دولت و مجلس تشكيل ميشد تا مسائل بين دولت و مجلس در كارگروههاي مشترك به مشورت گذاشته شود كه از اين طريق به نمايندگان كمك ميشد تا براي تصميمگيري بهتر امور را به پيش ببرند.
وي تاكيد كرد كه در اين دوره مجلس و مجالس آينده بايد كارگروه مشتركي بين دولت و مجلس براي تفاهم وجود داشته باشد.
اين عضو فراكسيون اصولگرايان در پاسخ به پرسش ديگري در مورد رياست اين فراكسيون گفت: هنوز بحث فراكسيون اصولگرايان به انتخاب رييس نرسيده و ما در مرحله تدوين اساسنامه هستيم. انتخابات رييس و هيات رييسه فراكسيون بعد از تصويب اساسنامه صورت ميگيرد.
حدادعادل در پاسخ به پرسش خبرنگاري مبني براينكه آيا شما براي رياست فراكسيون كانديدا ميشويد، گفت: بعد از تصويب اساسنامه پاسخ شما را ميدهم.
وي در عين حال گفت: هنوز تعداد اعضاي فراكسيون اصولگرايان مشخص نيست و ما مثل هر فراكسيون ديگري به دنبال جذب تعداد بيشتري از اعضا هستيم.
اين عضو فراكسيون اصولگرايان مجلس همچنين در پاسخ به اين پرسش كه آيا اين فراكسيون همچون دوره هشتم با قوت كارها را به پيش ميبرد گفت: ما هيچ تغييري در اصولگرايي نداديم. اصولگرايي، همان اصولگرايي است كه در گذشته بوده است و ما بر همين اساس از همه دعوت كرديم تا در اين فراكسيون باشند. قصدمان ايجاد تفرقه نيست.
وي ادامه داد: ما ادامه اصولگرايي در مجالس هفتم و هشتم هستيم و در همان مسير كارهايمان را سوق ميدهيم.
نماينده مردم تهران در مجلس در پاسخ به پرسش ديگري مبني بر اينكه تدبير مجلس براي كنترل گراني چيست، گفت: مجلس معمولا در مسائل كلان اقتصادي دخالت ميكند و كمتر اتفاق ميافتد كه با يك مصوبه مجلس، نرخ ارزاق و كالاها به سرعت تغيير كند. بر اين اساس ميتوان گفت كه تاثير تصميمگيريهاي دولت و وزارتخانهها در تعيين نرخها اثرش زودتر مشخص ميشود.
حدادعادل اضافه كرد: مجلس در تصويب قوانين بودجه و مسائل كلان اقتصاد تاثير دارد، البته اگر احساس كند كه براي كاهش گراني بايد قانوني وضع كند، مطمئنا اين آمادگي در بين نمايندگان وجود خواهد داشت.
وي در پاسخ به پرسش ديگري در مورد پيگيريهاي مجلس براي كاهش گراني گفت: مجلس در همين رابطه به تعدادي از وزرا تذكر داده تا اقداماتي انجام دهند. البته آنها اقداماتي را انجام دادند كه آثار ارزاني و كاهش قيمتها در برخي اقلام ديده ميشود.
نماينده مردم تهران همچنين تاكيد كرد: البته بخشي از افزايش قيمتها و گرانيها در كنار احتياج ويژه به مديريت جزئي از نقشههاي دشمنان و تحريمي است كه بر ما تحميل كردهاند به طوري كه بيبيسي بعد از هر برنامهاي كه در داخل كشور براي كاهش گراني اجرايي ميشود، بلافاصله با تشكيل ميزگردي خلاف آن موضوع را انعكاس ميدهد. اين كارها نشان ميدهد كه بخشي از گراني توسط دشمن تبليغ ميشود.
اين عضو كميسيون آموزش و تحقيقات مجلس در پاسخ به پرسشي در مورد واحد آكسفورد دانشگاه آزاد و پيگيريهاي اين كميسيون گفت: مطمئنا اگر اين موضوع در دستور كار كميسيون قرار گيرد آن را بررسي ميكنيم.
در ادامه در پاسخ به پرسش خبرنگار ديگري در مورد تغييرات ايجاد شده در بدنه دولت به طور مثال در مورد احتمال تغييراستاندار تهران گفت: اين جزء اختيارات دولت است و ما هم در اين حيطه نيستيم كه بخواهيم در مورد تصميمگيريهاي دولت واكنش نشان دهيم.
حدادعادل افزود: البته در اين رابطه واكنشهايي هم وجود دارد ولي باز هم جزء اختيارات دولت است. البته ما هشت سال است كه عادت كردهايم به تصميمگيريهاي غيرقابل پيشبيني دولت آقاي احمدينژاد.
به گزارش ايسنا، نماينده مردم تهران در پاسخ به پرسش ديگري در مورد افزايش قيمتها و اجراي فاز دوم هدفمندي يارانهها در سال جاري، گفت: در مورد قيمت نان يك تصميم موردي گرفتند اما بعيد است كه با توجه به وضع پيش آمده، اجراي فاز دوم اين قانون اجرايي شود چرا كه قطعا به افزايش نقدينگي كمك ميكند و احتمالا گراني را دامن ميزند، البته مجلس در اين رابطه نيز موافق نيست.
نظر حداد درباره نامزدی در انتخابات
حداد عادل در پاسخ به این سؤال که شما برای انتخابات ریاست جمهوری ثبت نام میکنید اظهار داشت: حال برای این سؤالها زود است.
اين عضو كميسيون آموزش و تحقيقات در پاسخ به پرسش ديگري در خصوص لزوم سفر اعضاي اين كميسيون به جزاير سهگانه با توجه به ادعاهاي مطرح شده گفت: تاكنون چنين چيزي در كميسيون مطرح نشده است اما مطمئنا بعد از طرح آن، در صورت مفيد و لازم بودن از آن پشتيباني خواهيم كرد.
همچنين خبرنگاري از حدادعادل پرسيد كه سازمان حج و زيارت اعلام كرده كه عربستان صدور ويزا براي حجاج ايراني را متوقف كرده است، با توجه به اين موضوع، آيا احتياج به اقدام و واكنش وزارت خارجه وجود ندارد؟حدادعادل در پاسخ گفت: طبعا وزارت خارجه اين موضوع را پيگيري خواهد كرد و اميدواريم بتوان در اين رابطه به راهحلي برسيم.
نماينده مردم تهران همچنين در مورد دليل تصميمش براي عضويت در كميسيون آموزش و تحقيقات، گفت: بنده به عنوان يك معلم دانشگاه و كسي كه سالها در وزارت آموزش و پرورش خدمت كرده، علاقه داشتم كه از اين تجربه در حوزه آموزش و تحقيقات استفاده كنم و به همين دليل به عضويت اين كميسيون درآمدم. البته اكنون در ارتباط با اعضاي كميسيون فرهنگي نيز هستم.
به گزارش ايسنا، حدادعادل در ادامه با اشاره به انتخابات اخير رياستجمهوري مصر، ضمن تبريك به محمد مرسي و ملت مصر گفت: موفقيت اسلامگرايان در انتخابات رياستجمهوري با تكيه بر آراي مردم و نشاندن يك فرد بر كرسي رياستجمهوري مصر، يك پيروزي براي ملت مصر، مردم فلسطين و جهان اسلام است.
وي ابراز اميدواري كرد كه محمد مرسي بتوند خواستههاي مردمي را كه به وي راي دادند جامه عمل بپوشاند.
حدادعادل اضافه كرد: اميدوارم كه آقاي مرسي بتواند در راه آرمان فلسطين و مصر و در مسير كمك به مردم مظلوم فلسطين قرار گيرد و بتواند پاسخ مثبتي به انقلاب مردم مصر و بيداري اسلامي بدهد.
وي در پيشبيني در مورد آينده روابط ايران و مصر گفت: با توجه به تحول صورت گرفته بين دو ملت بزرگ و كهن و باسابقه ايران و مصر، اميدواريم كه بتوانند همكاري بيشتري داشته باشند. مطمئنا اين همكاري به سود مصالح جهان اسلام در آينده خواهد بود.
دیدگاه رهبری درباره مخارج بیرویه در اعیاد مذهبی
مقام معظم رهبری در استفتایی دیدگاه خود را درباره
مخارج بی رویه در اعیاد، جشنها و مراسم مذهبی اعلام فرمودند.
هامون به نقل از محدوده:
در اعیاد اسلامی و مذهبی شور و شوقی همگانی کشورمان را فرا می گیرد. هر کسی به نوعی در این جشنها خود را سهیم میداند. در برخی موارد مشاهده می شود که سازمانها به عنوان شخصیت حقوقی و افراد به عنوان شخصیت حقیقی مخارج بیرویه و هنگفتی را در این مراسم هزینه می کنند.
اینکه چنین مخارج و هزینههایی به لحاظ شرعی چه حکمی دارد را خبرنگار مهر در
استفتایی از دفتر مقام معظم رهبری جویا شده که در ادامه از نظر
میگذرد.
پرسش: در ماه پر برکت شعبان بعضاً دیده می شود برخی سازمانها به
عنوان یک نهاد و شخصیت حقوقی و برخی افراد به عنوان یک شخصیت حقیقی منابع زیادی را
برای برگزاری اعیاد و مخارج آن صرف می کنند. بیم آن می رود که چنین مخارجی به قیمت
کاستن از برخی هزینه های مهم دیگر باشد. شرع چه حکمی برای مخارج بی رویه از سوی این
سازمانها و افراد دارد؟
پاسخ: بطور کلى این گونه امور تابع قوانین و مقررات مربوطه مىباشد و تخلف از آن جایز نیست؛ و اگر منع قانونى نباشد، مانع ندارد.
حمایت ویژه سایت وابسته به صدا و سیما از بازیگر حامی فتنه !+اسناد

سایت باشگاه خبرنگاران جوان صبح دیروز دراقدامی مشکوک صفحه اول خود را به خبر ویژه تبلیغاتی برای بازیگر حامی فتنه اختصاص داد .
به
گزارش ندای انقلاب این پایگاه درخبر ویژه ای در سرویس باشگاه شبانه اش ، با مطرح
کردن لیلی رشیدی بازیگر منزوی شده سینما و تلویزیون ، به انعکاس نظرات سیاه نمایانه
وی در حوزه نظارت بر تولیدات هنرهای نمایشی پرداخت .
این در حالی است که لیلی
رشیدی دختر داود رشیدی از بازیگران قدیمی تلویزیون و سینما که بالتبع باید خود را
در چهارچوب اعتقادات این مرز و بوم ببیند و همگام بامردم کشورش حرکت کند ، متاسفانه
با عضویت در روم های ضد انقلابی فیس بوک وابسته به جریانهایی که بارها خباثت هایشان
را با خیانت به آرمانهای این کشور به اثبات رسانده اند به اعتقادات فرهنگی و سیاسی
اکثریت مردم دهن کجی می کند .
وی با تبلیغ وفعالیت در شبکه اجتماعی جاسوسی فیس
بوک ، با ظاهری نامناسبت با فرهنگ و شرع ایران، جای این سوال را در ذهن هر مخاطب
برجسته تر می کند که براستی هنرمندی که خود را از مردمش و آرمانهایشان جدا سازدو
چشم بر حقیقت های جامعه خود ببندد در کدام مرتبه و جایگاه قرار خواهد
داشت؟
این
روم ها که اغلب با سیاه نمایی سعی در ایجادآشوب و نا امنی در کشور دارند بارها در
فراخوانهای مضحکانه شان توسط همین مردم پر شورو حماسه آفرین با شکست های مفتضحانه
ای روبرو گشته اند.
"لیلی
رشیدی" چندی پیش نیز در مقابل سوال "مسیح علی نژاد " خبرنگار در خدمت دستگاه
اطلاعاتی انگلیس در خصوص حضور پدرش در ژنو نیز گفته بود :" پدر من حامی نظام نیست و
ما به نظام باج نمی دهیم !
گوشه
ای از دوستان لیلی رشیدی
سایتها
وبرنامه های ضد انقلاب،صفحات مورد پسند لیلی رشیدی!
آنچه که در ذهن
مورد پرسش قرار می گیرد و تعجب اهالی متعهد رسانه ای را بر انگیخته است ، این است
که انگیزه دست اندرکاران باشگاه خبرنگاران جوان که وابسته به یک مرکز دولتی است در
حمایت از چنین فردی و تبلیغ وی در صفحه اول صفحه پایگاه اینترنتی اش چه بوده است
؟
*به دلیل جلوگیری از اشاعه
منکر برخی تصاویر محو شده است.
آغاز جنگ زعامت میان اطلاح طلبان|اکبرهاشمی،محمد خاتمی یا عبدالله نوری؟!

اصلاح طلبان این ایام به چه می اندیشند؟.پایگاه
اجتماعی آنان از چنان استحکامی برخوردار است تا بازگشت به قدرت را برایشان بار دیگر
به ارمغان بیاورد؟.نحله ها و جریان های مختلف اصلاح طلب به تمامی دست در تشت پیمان
فرو کرده و نغمه همراهی و اتحاد سر می دهند؟.لیدر و نیروی حاشیه ای این جریان چه
کسی است؟
برای رسیدن به پاسخ این پرسش ها بی شک نگاهی به وضعیت موجود اصلاح
طلبان می تواند ما را بیش از پیش یاری کند.
به لحاظ شکل گیری آرایش سیاسی در
نزد اصلاح طلبان باید تاکید کردکه این جریان هم اکنون با چند طیف روبروست.این طیف
ها که هریک برای زعامت ردا بر تن کرده و قبا بردوش کشیده اند عبارتند از:
۱- هاشمی رفسنجانی: وی که پیش از این مرارت ها و زخم ها از
جریان اصلاح طلب کشیده و در مجلس ششم توسط آنان ترور شخصیتی شد گرچه در انتخابات ۸۴
با حمایت از سر ناچاری اصلاح طلبان روبرو شد ولیکن تا مدت ها به عنوان یک نیروی
حاشیه ای در کنار اصلاح طلبان بسر می برد.در این میان و پس از انتخابات ۸۸ که خاتمی
خویش را بیش از گذشته از در گرداب فتنه مغروق ساخت وی توانست به میانه میدان باز
گرداند و اینک با جابجایی نقش خاتمی و اصلاح طلبان را به دنبال خود می کشاند.
وی در خصوص استراتژی انتخاباتی اصلاح طلبان بر انتخاب گزینه بینابینی تاکید
دارد به این معنا که اصلاح طلبان می بایست بر روی گزینه های تکنوکرات مورد حمایت
هاشمی رفسنجانی همچون ولایتی اجماع کنند.از دیگر سو عدم شرکت حزب کارگزاران در
جلسات گروه های دوم خردادی را باید تاکید هاشمی بر پیگیری نظر خود عنوان کرد.
۲- سید محمد خاتمی: وی معتقد است عدم حضور اصلاح طلبان در
عرصه به معنای خداحافظی همیشگی این جریان از عرصه سیاسی کشور می باشد.لذا وی بازگشت
به درون نظام و فراهم آوردن بستر برای یک خیزش دوباره در سر می پروراند.
خاتمی
همچنین این ایام از سویی تلاش می کند که به صورت بسیار ظریفی پالس هایی را برای
نظام مبنی بر جداشدن خود از سبزها و براندازان، مخابره کند که تا کنون به لحاظ عمق
،استمرار و تکرار دفعات، همچنان با ضعف های محرزی روبروست.
وی از دیگر سو برای
از دست ندادن ظرفیت فرقه سبز در فراز و نشیب های معناداری نیز سخنانی درباب میل
آنان مطرح می کند تا ریزش سبزها از اصلاح طلب ها با تورتاکتیکی خاتمی به کمترین وضع
ممکن برسد.
وی و برخی از یارانش تاکنون بر این باورند فارغ از نتیجه انتخابات
باید مفاهمه را با نظام را در دستور کار خود داشت با دریافت فضای فعالیت بتوانند
مجددا تجیهز شوند.
۳- عبدالله نوری: وی تلاش می کند تا با
تشکیل اتاق فکر ضمن گرد آوردن ظرفیت سبزها و اصلاح طلبان به گونه ای ظریف از خاتمی
نیز عبور کرده و وارد حاکمیت شود.وی بقدری برای نفوذ در حاکمیت تلاش دارد که ابایی
از طرح گزینه حداقلی برای انتخابات نداشته و حمایت از گزینه های اصولگرایان که
دارای همپوشانی با اصلاح طلبان هست را هم تجویز می کند.
باتوجه به شکل گیری
طیف های مختلف در جریان اصلاح طلب در نگاه اول باید تاکید کرد که رقابت اصلی هم
اکنون در خود جریان اصلاح طلب شکل گرفته که باید آن را «جنگ زعامت » نام نهاد.از
دیگر سو نیز باید تاکید کرد که عمده اصلاح طلبان بر ناکامی خود در انتخابات آتی
باور دارند ولیکن چند هدف عمده را پی گیری می کنند:
۱- طرح این نکته که نظام به
دنبال حضور اصلاح طلبان در انتخابات است
۲- پاک کردن صفت فتنه از خود
۳-
بهره گیری از فضای انتخابات برای ارتباط گیری دوباره با توده مردم
۴- سفید کردن
خود از اقدامات فتنه ۸۸
۵- تلاش برای احیای تشکیلات خود
بی تردید شکل
گیری این شرایط است که جبهه دوم خرداد را این روزها در برزخی سخت گرفتار ساخته
است.جنگ زعامت و سودای بازگشت به درون حاکمیت این روزها دغدغه بزرگ اصلاح طلبان
است.دغدغه ای که اینک به کارزاری برای آنان تبدیل شده است.
وقتی ملیگراها و فتنهگران و جریان انحرافی مثلث میشوند
بولتن نیوز: جریان انحرافی بهتازگی بیشتر به تکاپوی اعلام وجود افتاده است و برای مطرح کردن خود در سطوح عمومی کشور و دست یافتن به هدف بعدی خود که انتخابات ریاست جمهوری در سال آینده است به هر چیز چنگ می زند و از هر بهانه ای برای نزدیک کردن خود به اقشار جامعه استفاده می کند. از حمله به برخورد های نیروی انتظامی با بدحجابی گرفته تا رد کردن چادر به عنوان حجاب برتر و از مقابله با سنتهایی که سالها از سوی علمای دین برای توسعه فرهنگ اسلامی و ترویج دین به کار برده شده تا توسل به عرق ملی و استفاده ابزاری از تقابل فرهنگ ایران قبل از اسلام و بعد از اسلام. همه و همه در یک راستا است و آن هم دست یافتن به قدرت است و زیر سوال بردن ارکان جمهوری اسلامی ایران.
به واقع اینکه جریان انحرافی از آنجایی که دیگر چیزی برای از دست دادن ندارد هر چقدر به پایان ریاست جمهوری نزدیک می شویم بخش بیشتری از لایه های پوشیده اندیشههای خود را به نمایش گذارده و هر روز بیشتر با ساختار شکنی و دروغ پردازی به دنبال جذب افکار عمومی و حمایت بیشتر است.
از جمله سناریوهایی که در ماه های اخیر و به وسیله سایتها و روزنامه ها و نشرییات وابسطه به جریان انحرافی کلید خورده است می توان به مواردی مانند روزنامه شرق، ماهنامه مهرنامه، روزنامه ایران و هفته نامه آسمان اشاره کرد که هر یک به عنوان یکی از چهار پای حرکتی این جریان مورد استفاده قرار گرفته است.
روزی شریف زاده در روزنامه شرق عملاً بانگ بر می آورد که آی اصلاح طلبها ما انحرافیها هم با شما هم قلم هستیم و به خاطر مشی مشترکمان بهتر است کدورتهای فتنه 88 را کنار بگذاریم. روزنامه شرق نیز با نشر گسترده سوالاتی جهت دار از وی به همه انحرافی ها پیام میدهد که اصل حمایتهایش از اتفاقات فتنه 88 یک چیز بیشتر نبوده و آن هم رسیدن به قدرت و مکنت است که انهم اکنون با چراغ سبز جریان انحرافی روبرو شده است.
روز دیگر در مهرنامه در تقابل با علمای دین می نویسند تغییر دین و از اسلام به مسیحی و دیگر ادیان در اختیار خود فرد است چون امروز همه روشن فکر هستند و اینترنت دارند، کتاب می خوانند و اگر دیدند دین یهود بهتر از اسلام است، می توانند به آن تغییر دین دهند.
روزنامه ایران وارد بحث حجاب می شود و خاتون را اختراع می کند. به موضوع حجاب می پردازد و چادر را به افتضاح می کشد و می گوید چادر حجاب برتر نیست بلکه در گذشته از سوی ... استفاده می شده است. می نویسد کنترل دختران دانشجو درست نیست و نباید پدران و مادران دختران دانشجو از ساعت ورود و رفت و آمد دلبندان خود به دانشگاه و خوابگاه مطلع شوند و این کار کار زشتی است!
هفته نامه آسمان هم نیروی انتظامی و گشتهای ارشاد و مبارزه با بد حجابی را به شکلی حرفه ای زیر سوال می برد و می نویسد تعداد کثیری از نیروهای انتظامی در مقابل برج میلاد جمع شده اند و افراد را به بهانه بد حجابی دستگیر می کنند و مورد ضرب و شتم قرا می دهند.
نارضایتی رهبری از برخی انتخاب ها
آمریکا به منافقین هشدار داد!!


ملتها با مقاومت در برابر سلطه گران سرنوشت خویش را رقم بزنند
پیام هستهای خانواده شهیدروشن به جلیلی
هامون به نقل از بولتن نیوز:
پدر شهید احمدی روشن در این پیام ویدئویی می گوید: آقای جلیلی ما از حقمان کوتاه نمی آئیم. از حقی که برای ملت ایران است کوتاه نخواهیم امد. هر چه هم شد باید بایستیم. بالاتر از سیاهی رنگی نخواهد بود.ماجنگ کردیم.تحریم شدیم. همه این مسائل را پشت سر گذاشته ایم.توقع ما این است که از حق همه ملت ایران که در این راه سرمایه گذاری های بزرگی انجام داده اند دفاع کنید.می دانم که مرعوب آنها نخواهی شد. چون مسلمان هستی .چون شیعه و حزب اللهی و مورد قبول رهبر انقلاب هستی."در این پیام ویدئویی همچنان مادر شهید مصطفی احمدی روشن نیز می گوید:" آقای جلیلی خسته نباشی.عید مبعث را هم به شما تبریک می گویم.از شما می خواهم همانطور که نماینده رهبرانقلاب هستید نمایند ما و نماینده علی (فرزند شهید مصطفی احمدی روشن) هم باشید. انشاالله روزی با دست پر می گردید. انشالله روزی خواهد رسید که با اعلام خبر موفقیت تان نشان می دهید که از خون پدر علی دفاع کرده اید.
اسرائيل: بهار عربي در حقيقت تكرار الگوي انقلاب 1979 ايران است
معاون وزير خارجه رژيم صهيونيستي گفت: ما بر اين باوريم كه بهار عربي در حقيقت تكرار الگوي انقلاب ايران در سال 1979 است.
هامون به نقل از کیهان:
داني ايالون در مصاحبه با يك روزنامه ايتاليايي تصريح كرد: در آن انقلاب نيز
افراط گرايان اسلامي روي كار آمدند.
وي همچنين به «ايل خوليو» گفته است: اسرائيل
در محاصره اسلامگرايان و بمب اتمي ايران [؟!] قرار گرفته است. بي ثباتي در
خاورميانه به دليل گسترش هرچه بيشتر اسلام گرايي افراطي در كشورهاي عربي و صدور
انقلاب ايران در جريان است و ناتواني غرب كه درگير بحران اقتصادي است، كمكي به حل
مشكلات نمي كند.
ايالون مي گويد: اگر ايران حس كند كه جامعه جهاني به صورت منسجم
و سرسختانه عليه برنامه اتمي اين كشور موضع گرفته، شايد از طرح دستيابي به بمب اتمي
منصرف شود. آنها متعصب و تندرو هستند اما براي بقاي رژيم اسلامي عاقلانه رفتار مي
كنند. با اين حال به نظر نمي رسد كه تحريم هاي بين المللي تاثير چنداني بر برنامه
هسته اي ايران گذاشته باشد و به گفته نتانياهو فعاليت هاي غني سازي اورانيوم در
ايران حتي يك ميلي متر عقب نشيني نكرده است.
در همين حال شيمون پرز رئيس رژيم
اشغالگر صهيونيست ادعا كرد: حكومت ايران به تهديدي براي صلح جهاني تبديل شده است.
آنها به جهان گشايي و امپراتوري در خاورميانه چشم دوخته اند و ترس و وحشت را به
سراسر جهان گسترش داده اند. آنها سعي مي كنند بمب اتمي بسازند و تاريكي را به جهاني
سوق دهند كه آرزوي روشنايي دارد.
وي به هنگام دريافت مدال آزادي از اوباما گفته
است: ايراني ها تنها دولتي هستند كه دنبال احياي امپراتوري و سلطه بر خاورميانه
هستند.
گزافه گويي پرز در حالي است كه رژيم صهيونيستي اساسا بر مبناي توهمات
امپرياليستي و با اشغال فلسطين شكل گرفت و مدعي سناريوي از نيل تا فرات و اسرائيل
بزرگ(!) بود. اين رژيم همچنين براي 18 سال جنوب لبنان را به اشغال خود درآورده بود
و غير از اشغال فلسطين، 6 جنگ را طي 64 سال گذشته راه انداخته است. آنها البته در
دو جنگ اخير شكست سختي از حزب الله و حماس خوردند و تلافي اين شكست را عليه كشتي
امدادرساني مرمره درآوردند.
برخي مقامات صهيونيستي، انقلاب ملت هاي مسلمان منطقه
را زلزله 9ريشتري عليه ثبات خود توصيف كرده اند و فروپاشي رژيم مبارك در مصر را
فروپاشي عقبه استراتژيك خود توصيف مي كنند. بدين ترتيب وحشت اصلي سران رژيم
صهيونيستي همان است كه داني ايالون درباره تكرار انقلاب ايران در گستره خاورميانه
گفته است و نه ادعاي توليد بمب اتمي در ايران.
نرم افزار پیامک خوان فارسی را از اینجا دانلود کنید
ناقضان حقوق بشر کودکان بحرینی باید محاکمه شوند

به نقل از رسانه های بحرینی، انجمن حقوق بشر بحرین اقدام مسئولان بحرینی در تداوم حمله هدفمند به کودکان را محکوم کرد و خواهان بازخواست افرادی شد که در پس پرده این جنایت ها هستند.
انجمن حقوق بشر بحرین در اشاره به موارد حمله به کودکان اعلام کرد: نیروهای امنیتی رژیم بحرین به سوی احمد ناصر النهام و پدرش گلوله ساچمه ای شلیک کرده اند که منجر به مجروح شدن شدید وی از ناحیه سینه و از دست دادن چشم چپ وی شده است.
انجمن حقوق بشر بحرین تاکید کرد: مقامات بحرینی به نقض حقوق بشر کودکان و استفاده وسیع از سلاح های ساچمه ای که استفاده از آن در سطح بین المللی ممنوع شده است، ادامه می دهد.
انجمن حقوق بشر بحرین از نهادهای حقوق بشر خواست تا به رژیم آل خلیفه برای متوقف کردن حمله به کودکان که با قتل عمد، بازداشت خودسرانه، شکنجه و محاکمه های ناعادلانه روبرو هستند، فشار وارد کند.
این انجمن خواهان ارجاع وزیر کشور به دادگاه برای بازخواست به خاطر دست داشتن در نقض حقوق بشر شد.
انجمن حقوق بشر بحرین افزود: دولت بحرین همچنان ماده 37 توافقنامه حقوق کودکان را نقض می کند. این توافقنامه تاکید می کنند که کشورها باید جلوگیری از هرگونه شکنجه یا بدرفتاری شدید، انسانی یا شغلی علیه کودکان را تضمین کنند.
این انجمن تصریح کرد: دولت بحرین به توافقنامه بین المللی حقوق کودکان بدون هرگونه ملاحظه ای پیوسته است اما این امر باعث نشده که دهها کودک را بازداشت نکند.
به گفته این انجمن، برخی از این کودکان محاکمه سیاسی شده اند که آخرین آنها علی حسن 11 ساله است که به اتهام شرکت در تظاهرات محاکمه شد.
هامون به نقل از خبرگزاری فارس:
از ادعای مجمع روحانیون درباره مهندسی آرا تا واکنش محسن رضایی به نتیجه انتخابات

* محمد رجبپور فرزند شهید سروره برومند و برادر شهید فاطمه رجبپور که در پی راهپیمایی غیرقانونی 25 خرداد حامیان موسوی با سلاح گرم توسط اشرار به شهادت رسیدند در گفتگو با فارس گفت: "بنده خودم سالها سابقه فعالیت در نیروی مقاومت بسیج دارم و در جنگ هم حضور داشتم و خانواده ما هم در اکثر مسائل اعتقادی و مذهبی حضور دارند. اگر احیانا اشخاصی و یا گروهی به رای مردم دست پیدا نکردند راههای قانونی برای اعتراض وجود دارد و بهتر است که آنها از طریق قانون اقدام کنند." رجبپور در ادامه پیرامون این مساله که قرار است برای شهدای رجب پور از طرف میرحسین موسوی مراسمی گرفته شود، گفت: "ما خودمان اقدام کرده و مراسمهایی برگزار خواهیم کرد که کفایت هم خواهد کرد و نیازی نمیبینیم که وی در این زمینه اقدام کند و هرگز اجازه نخواهیم داد که کسی هم از این مسئله سوء استفاد کند."
* ایسنا: "در تجمعی اعتراض آمیز مقابل دادستانی تهران، دانشجویان خواستار محاکمه علنی فائزه و مهدی هاشمی رفسنجانی به علت هدایت و نقش آفرینی در آشوبگری های روزهای اخیر شدند. این تجمع به همت جامعه اسلامی دانشجویان، بسیج دانشجویی، انجمن های اسلامی مستقل و جنبش عدالتخواه دانشجویی برگزار گردید."
* ایلنا: «زهرا رهنورد در جمع تعدادی از دانشجویان دانشگاه تهران گفت: "بدون تردید مهندس موسوی از حق مردم نخواهد گذشت و از طرق قانونی و مجاری مقتضی این مطالبات را پیگیری خواهد کرد. مردم عزیز و به خصوص دانشجویان مصمم نیز ضمن حفظ آرامش، از طرق مسالمتآمیز مدنی، پیگیر حقوق خود باشند. باید هوشیار بود و با متانت، حقوق خود را استیفا کرد." وی در پایان تاکید کرد: "ما به دلسوزی و دلواپسی دشمنان قسم خورده انقلاب نیازی نداریم. البته نباید برخی با بیتدبیری و سوء رفتار لبخند به چهره کریه دشمنان مسلم نظام اسلامی بنشانند و ناخواسته در جهت مقاصد آنان حرکت کنند چنانچه نباید خودکامگی در سلوک و منش حاکمان رخنه کند و ارادهای و رای قانون و ضباطه مجال جولان پیدا کند."»
* پایگاه اطلاع رسانی دولت: «در روزهای اخیر برخی رسانهها و جریانها با تحریف آشکار سخنان رییسجمهور محترم با سخنان توهینآمیز و فرافکنی آن را به عموم تعمیم دادهاند. متن دقیق سخنان در جشن بزرگ پیروزی مردم در مورخ 88/3/24 در میدان ولیعصر(عج) به این شرح است: "ملت ایران یک ملت متحد است، امروز خبرنگاری سوال کرد بعضیها گوشه و کنار بعضی از کارها را انجام میدهند اغتشاش است، شورش است، و واژههای تندی به کار برد. من یک مثال زدم و نتیجهگیری کردم. ملت ایران یکپارچه است در یک مسابقه فوتبال 50 هزار، 70 هزار تماشاچی میروند آن کسی که تیمش باخته عصبانی است و به هر دری میزند، در ایران در انتخابات 40 میلیون نفر خودشان بازیگر اصلی و تعیینکننده اصلی بودند حالا 4 تا خس و خاشاک در این گوشهها یک کاری میکنند. بدانید که این رودخانه زلال ملت جایی برای خودنمایی آنها نخواهد گذاشت." مداقه در این سخنان روشن، مبین تأکید بر جدا بودن حساب اخلالگران و اغتشاشگران از ملت بزرگ ایران است و آنجا که از 40 میلیون نفر نقشآفرین اصلی و تعیینکننده سخن میگویند همه را در این پیروزی بدون توجه به جهتگیری آراء و سلایق انتخاباتی سهیم میدانند.»
* فارس: «صدها تن از طلاب و روحانیون حوزههای علمیه قم، به همراه جمعی از مردم این شهر برای شرکت در نماز جمعه 29 خرداد تهران که به امامت مقام معظم رهبری برگزار می شود، راهپیمایی 150 کیلومتری خود را آغاز کردند.»
* کلمه: «ساعت 16 راهپیمایی حامیان میرحسین موسوی در میدان امام خمینی(ره) آغاز شد و سپس راهپیمایان به سمت میدان فردوسی و میدان انقلاب حرکت کردند. ضمن آنکه در ساعت 18 میرحسین موسوی به جمع مردم پیوست و دقایقی با مردم سخن گفت. این گردهمایی که با تحصن در میدان امام خمینی(ره) آغاز شده بود، با حضور میرحسین موسوی شور دیگری یافت. وی در جمع هوادارانش گفت: "دامنه اسناد و مدارک تقلب در انتخابات بیشتر از آن است که بتوان با چند برنامه تلویزیونی و رادیو یی آنرا پو شاند و من یقین دارم اقداماتی که بتواند اعتماد مردم را احیا کند، راه حل نهایی است. امروز روز انتخاب مجموعه نظام ماست و ما دعا می کنیم که نظام، مردم را انتخاب کند. مردم را شقه شقه نکنیم ، مردم با هم خوب هستند و به هم احترام می گذارند."»
* رجانیوز: «جمعی از هواداران نامزدهای شکست خورده در انتخابات با تجمع بدون مجوز دیگری در میدان امام خمینی (ره) مجددا به نتایج انتخابات اعتراض کرده و شعارهایی علیه دولت منتخب مردم سردادند. در این تجمع غیرقانونی میرحسین موسوی و زهرا رهنورد حضور یافتند.»
* میرحسین موسوی چهارمین بیانیه خویش را جهت اعلام عزاداری از سوی هوادانش منتشر کرد. وی نوشت: «همانگونه که می دانید طی روزهای گذشته و در نتیجه برخوردهای غیرقانونی و خشونت بار با منتقدان و معترضان نسبت به نتایج انتخابات ریاست جمهوری شماری از هموطنانمان مصدوم و تعدادی نیز به شهادت رسیده اند. اینجانب ضمن عرض تسلیت به خانواده های شهدا و همدردی با مصدومان و مجروحان از همگان درخواست می کنم بعد از ظهر روز پنج شنبه بیست و هشتم خردادماه به هرصورت ممکن، اعم از اجتماع در مساجد و تکایا با استفاده از نمادهای سوگواری همدردی خود را با بازماندگان اعلام کنند و بدیهی است که خود نیز در این مراسم شرکت خواهم کرد»
* مریم رجوی همسر مسعود رجوی، سرکرده گروهک تروریستی مجاهدین خلق (منافقین)، در گفتگو با شبکه تلوزیونی ال.ث.اى فرانسه گفت: «من نگران سرکوب مردم ایران هستم، اما متاسفانه صداى آنها آنطور که باید شنیده نمىشود. خوشحالم که غرب در حال بیدارشدن و باز کردن چشمان خود در برابر واقعیت این سرکوب است. قابل توجه است که چگونه کوچکترین اعتراض مردم به شدت سرکوب مىشود. مردم ایران نشان دادند که مقاومت آنها در برابر دیکتاتورى مذهبى زنده است و از هر فرصتى براى ابراز مخالفت با دیکتاتورى مذهبى استفاده مىکنند. فکر مىکنم که این یک امیدوارى بزرگ است.»
* میرحسین موسوی و سیدمحمد خاتمی طی نامهای سرگشاده خطاب به آیت ا... هاشمی شاهرودی از وی خواستند تا نسبت به برخوردهای صورت گرفته با بازدداشت شدگان و ... ملاطفت بیشتر و یا تجدید نظر صورت گیرد.
* رجانیوز در خبری با عنوان "بیانیه های موسوی را چه کسی می نویسد؟"، نوشت: «حضور افرادی چون محمدرضا تاجیک و علی ربیعی(عباد) در حلقه اول، و ارتباط تنگاتنگ این حلقه با تیم جنگ روانی حزب مشارکت متشکل از افرادی چون خسرو تهرانی و سعید حجاریان در ستاد موسوی پیش از این نیز مشخص بود که با اهدافی برای بعد از انتخابات انجام میشود. این گروه در دوران ریاست جمهوری هاشمی رفسنجانی با بودجه نهاد ریاست جمهوری به انگلستان و برخی کشورهای دیگر اروپایی اعزام و در آنجا دوره های عالی جنگ روانی و بحران را گذرانده بودند.»
* مجمع روحانیون مبارز با صدور بیانیه ای نتایج انتخابات را «اعمال نوعی مهندسی گسترده آرا» خواند و خواستار ابطال انتخابات شد. در انتهای این بیانیه آمده است: "مهندس موسوی عزیز را تنها نخواهیم گذاشت."
* مصطفی پورمحمدی رییس سازمان بازرسی کل کشور در نامه ای سرگشاده خطاب به میرحسین موسوی نوشت: "بر اساس سابقه حضورم در وزارت کشور معتقدم با توجه به مکانیزهبودن سیستم انتخابات و درگیری عوامل فراوان و ساز و کار موجود و جاری امکان سوء استفاده و تخلف گسترده امری دشوار و امکان وقوع آن ضعیف است و در نتیجه نهایی آرا اثرگذار نیست. با این وجود مراتب اعتراض با تأکید مقام معظم رهبری در شورای محترم نگهبان با حضور نمایندگان حضرتعالی در حال بررسی است. پس باید بهجای دامنزدن به التهابات کنونی در انتظار نتیجه این اقدام قانونی ماند. آنچه در این شرایط مهم است پیگیری مطالبات از طریق قانونی و تقویت فرهنگ قانونمداری و التزام به آن است اگر شما به قانونشکنی دیگران معترضید انتظار میرود در این مرحله حساس نیز در عمل پایبندی خود را به قانون نشان دهید. در صورت عدم اثبات تخلفات در شورای نگهبان یا عدم رضایت شما از نحوه رسیدگی آن شورا مجال دیگری برای رسیدگی به شکایات شما در رابطه با سوء استفاده و نقض مقررات و قوانین وجود دارد و از طریق مجاری قضایی عملی است. باید تلاش کنیم و مصرّانه بخواهیم که نهادهای قانونی به وظایف خود عمل کنند و خواستههای خود را نیز از همان راهها تعقیب کنیم تا مدنیت فاخر اسلامی و ایرانی و مردمسالاری دینی محقق شود. البته این راه همراه با سختیهای فراوانی است و نیازمند حوصله، تدبیر، پیگیری و خستگیناپذیری است. هم چنین بیان اعتراض و مخالفت آنهم بهشکل تودهای و مردمی چنانکه در چند روز گذشته شاهد بودهایم با مخاطرات فراوانی همراه است و تداوم و تکرار آن پیامدهای امنیتی ناگواری دارد و برای شهروندان نیز خطرآفرین است. متأسفانه حرکات تند و خسارتبار برخی معترضین یا سوء استفادهکنندگان در تخریب اموال عمومی و اقدامات غیرقانونی و خلاف عدهای دیگر در آسیب به اموال و حقوق مردم و تعلل برخی دستاندرکاران در پیشگیری آن همانگونه که در چند دانشگاه و خوابگاه دانشجویی و مجتمعهای مسکونی و معابر اتفاق افتاده نگرانکننده است و باید بسرعت کنترل و متوقف شود. اعتراضات و حرکتهای مردمی هرچند آرام ولی در این حجم و بهصورت پیوسته غیرقابل مدیریت و هدایت است و پیامدهای آن دامنگیر همگان خواهد شد و مسئولیت آن بیشتر متوجه دعوتکنندگان است ... از جناب عالی که یار وفادار امام راحل و همراه صادق و خدمتگذار انقلاب، رهبری و مردم هستید انتظار بیشتری میرود."
* مجله آلمانی شوایتس در مقاله ای تحت عنوان «ایران؛ آشوبها را امریکا مدیریت می کند» که به همراه عکسی از باراک اوباما در حال سوزاندن نقشه ایران منتشر شده است ، اسنادی را در خصوص دخالت مستقیم امریکا در آشوبهای تهران و اختصاص بودجه 85 میلیون دلاری در همین رابطه منتشر کرد. این نشریه آلمانی نوشت: «پیروزی قاطع احمدینژاد در انتخابات برای امریکا به هیچ وجه پذیرفتنی نیست. ایران در صدر لیست کشورهایی است که امریکا قصد دارد آنها را به زانو در آورد. امریکاییها تلاش می کنند از درون بر ایران تأثیر بگذارند. به همین دلیل اپوزیسون را به شدت حمایت می کنند. در میان این هزاران مخالف، تعدادی خلافکار حرفه ای، تعدادی دانشجو، تعدادی روزنامه نگار و تعدادی عکاس نیز حضور دارند تا رژیم ایران را در تنگنا قرار دهند. برای این کار حتی کشته (کشته شدن افراد) هم در نظر گرفته شده است تا تصویر نوعی خشونت افراطی منعکس گردد و صحنه ای کاملاً دراماتیک ارائه شود. اپوزیسیون به صورت سازماندهی شده و هدفمند تظاهرات هایی را طراحی می کند تا توجه جهان را برانگیزد. مدیریت مطبوعاتی در جهان در خارج از ایران است و نه در داخل آن. مرکز اصلی برای سقوط تهران، در واشنگتن است، میخواهند شورشها را در تهران سازماندهی کنند. پول به اندازه کافی هست، 85 میلیون دلار که کابینه بوش برای تغییر رژیم تصویب کرده است. بخش زیاد آن به صدای امریکا و رادیو فردا پرداخت شده تا برای فراخواندن به شورش و برنامه سازی خرج کنند. سیا هم دلارهای زیادی می دهد.در دوبی،لندن و فرانکفورت کارشناسان مسائل ایران نشسته اند. در روزهای اخیر فعالیتشان بیشتر شده است و ارتباطات میان کانون های سقوط رژیم ایران به مرز انفجار رسیده است.»
*عطا مهاجرانی مشاور انتخاباتی مهدی کروبی در وبلاگ شخصی اش نوشت: «به نظرم همان جمعیت میلیونی که در راهپیمایی صدای سکوت در روز دوشنبه ایران و جهان را تکان داد، اگر بخشی از آن هم در نماز جمعه شرکت کند و با صدای بلند بخواهد که رأیش پس داده شود، نمی توانند نماز جمعه را سرکوب کنند یا مثل گذشته نمازگزاران را کتک بزنند.»
* خبرگزاری فارس گفتگویی با قدیری ابیانه، مشاور سابق اطلاع رسانی و ارتباطات هاشمی رفسنجانی را منتشر ساخت. وی در بخشی از این گفتگو با اشاره به اینکه پیش از دور دوم انتخابات ریاست جمهوری نهم نیز نتایج نظرسنجی یک مرکز مخالف احمدینژاد حاکی از پیروزی وی با اختلاف بیش از 5 میلیون رأی در مقابل احمدینژاد بود اما نزدیکان هاشمی این نتایج را نمیپذیرفتند، گفت: "برخی نزدیکان هاشمی با نپذیرفتن این واقعیت، آماده بیان ادعای تقلب در انتخابات بودند، همانطور که امروز نیز موسوی با رفتار خود نشان میدهد یا بیاطلاع است یا مصالح ملت را فدای وجههی خود کرده است."
* میثم عبدالوند یکی از اهالی محله چیذر که چند روز پیش توسط آشوب گران خیابانی مورد ضرب وجرح قرارگرفت، در گفتگو با برنا گفت: "شب 26 خرداد حدود ساعت 12 در محله چیذر عده ای اوباش به طرز وحشیانه ما را مورد ضرب و شتم قرار دادند به نحوی که با سنگ چندین ضربه به سر، دهان و صورت من زدند و دندان و بینی ام شکست، چندین ضربه نیز با چاقو به کمر و پهلوی من زدند. آنها اسپری اشک آور در دهان من خالی کردند و از دیوار پارک که حدود 3 الی 5/3 متر ارتفاع داشت مرا به پایین پرتاب کردند وبعداز حدود یک ربع که کنار دیوار افتاده بودم چند نفر من را پیدا کردند و به بیمارستان رساندند." وی افزود: "گناه ما دراین صحنه فقط این بود که ما حزب الهی بودیم و درصورت ما ریش بود."
* محسن مخملباف در گفتگو با رادیو زمانه گفت: "ما سعی کردیم از ارتباطاتی که داشتیم، استفاده کنیم. برای مثال، با استفاده از ارتباطات دوستانهای که با آقای سارکوزی داشتیم، موفق شدیم ایشان را راضی کنیم که به صدای مردم ایران گوش کند. خوشبختانه، ایشان امروز موضع قاطع خود را گرفت و گفت که نگران مردم ایران است و باید به صدای آنان گوش داده شود. در شرایطی که مردم ایران دولت ندارند (چون رسماً، ما دولت نداریم، این دولت کودتا است و ما بی دولتیم)، همهی ایرانیان خارج از ایران سفیرند و همهی آنان تواناهایی برای ارتباط دارند. ما از این ارتباطها استفاده کردیم و دیروز، سهشنبه شانزدهم ژوئن، ساعت دو تا سه بعدازظهر، خانم مرجان ساتراپی و من، رسماً در نشست پارلمان اروپا در بروکسل، به عنوان سفرای مردم ایران که در خیابانها کشته میدهند، حاضر شدیم و در حضور نمایندگان پارلمان، فراکسیون سبزها به طور کامل گزارش دادیم. پس از آن نیز جداگانه، با رؤسای فراکسیونهای دیگر پارلمان گفتگو کردیم. همچنین در نشست رسمی کنفرانس مطبوعاتی که خبرنگاران حداقل دویست تلویزیون در آن حاضر بودند، بیانیهای را از طرف مردم ایران به آنان ابلاغ کردیم ... مردمی که رأیشان دزدیده شده بود، روز دوشنبه بیاطلاع دولت، در سراسر ایران به صورت میلیونی به خیابانها ریختند، کشته و زخمی دادند و دستگیر شدند تا از دولتهای جهان بخواهند رژیم احمدینژادی را به رسمیت نشناسند. ما از پارلمان اروپا خواستیم که کمی صبر کنند تا مردم ایران بتوانند رییس جمهور واقعیشان را به دنیا معرفی کنند. مردم ایران صلح و دمکراسی میخواهند."
* محسن رضایی با حضور در برنامه تلوزیونی گفتگوی ویژه خبری شبکه 2 سیما گفت: "از ابتدای انقلاب بزرگترین دستاورد ما این بود که امنیت با کمک مردم شکل گرفته و تقاضای من از دوستان انتظامی برقراری امنیت این است که این کار را با کمک خود مردم انجام دهند و البته همیشه آدمهای نفوذی در هر جمعی وجود دارند که اتوبوس و بانک را به آتش بکشند اما ملت باید صف خود را از این رفتارها جدا کند و ملت هر کسی را دیدند که اتوبوسی را آتش میزنند و یا رفتاری غرض ورزانه دارد، معرفی کند و همه ما باید بدانیم مسئله آشوبگران از مردم جدا است. اگر بخواهیم فضای کشور را سیاسی و امنیتی کنیم فضای توسعه کشور ملتهب میشود و حالا که در آستانه ورود به یک انقلاب اقتصادی هستیم اگر در دام این قبیل مسائل بیفتیم کشور سالها عقب میافتد، پس لازم است پلیس احترام مردم را داشته باشد و مردم نیز از مسیر قانونی کار را دنبال کند و من به عنوان یکی از کاندیداها حتی برای یک رای ملت کوتاه نخواهم آمد و در کارم جدی هستم و به ملت قول میدهم از یک رای نیز نخواهم گذشت و با کمک رهبری و همه دلسوزان کار را پیگیری خواهم کرد." از شورای نگهبان و وزارت کشور خواست تا حرفهای تحریکآمیز نزنند و به ملت با صراحت بگویند از رای آنها نخواهند گذشت و در گام دوم مردم وحدت خود را حفظ کرده و تا زمانی که مسیر قانونی باز است حقوق قانونی خود را پیگیری کنند و ما هم فعال شدهایم شکایتها را به شورای نگهبان دادهایم و موضوعات در حال پیگیری است. ضایی در ادامه گفت: "در 170 حوزه آرایی بین 95 تا 140 درصد مشارکت داشتیم که باید بررسی شود و اینها نیازمند بررسی است تا پاسخهای مستدل داده شود و البته نامزدها و هوادارانشان فکر نکنند که شورای نگهبان و دولت دست شان توی یک کاسه است، بیش از هر چیز نیازمند حاکمیت اخلاق، ترویج اعتماد و امید به آینده در کشور هستیم و باید مردم نیز با صبر و حوصله و پیگیری از مراجع قانونی راه را ادامه دهند."
منبع: کتاب روزشمار 8 ماه نبرد مقدس
هامون به نقل از خبرگزاری فارس:
شناسایی عناصر فعال درسایت های وابسته به دستگاه های امنیتی بیگانه
وی استفاده از کمپین های بشر دوستانه و صلح طلبانه مانند " اسرائیل ایران را دوست دارد" را تنها روش جذب جاسوس از طریق اینترنت توسط عوامل رژیم صهیونیستی ندانست و گفت: " این رژیم جنایتکار از محمل های گوناگونی برای فریب جوانان ایران اسلامی استفاده می نماید. از جمله روش های جددید استخدام مزدور توسط موساد به سایتی به نام "تهران –تل آویو(the-tel.com)، "سازمان ایران و اسرائیل(iran-israel Organization) "، کمپین صهیونیستی " دوستی ایران و اسرائیل(Israel_loves-iran) در فیس بوک و برخی موارد مشابه اشاره کرد.
بر اساس این گزارش، استفاده از اینگونه اقدامات که نشان از استیصال سرویس های اطلاعاتی رژیم صهیونیستی دارد در چند ماه اخیر شدت گرفته و این سایت یا کمپین ها با ظاهری شیک و جذاب سعی می کنند خود را حامی صلح و دوستی بین ملت ها نشان دهند؛ اما واقعیت آن است که همه این ها روش هایی مدرن برای سرقت اطلاعات شخصی شهروندان و کاربران اینترنت، شناسایی و جذب جواسیس و در نهایت تأمین اطلاعات مورد نیاز سرویس های اطلاعاتی از درون جوامع هدف است."
وی در ادامه توضیح داد که پیش از این نیز صهیونیست ها روش های دیگری مانند بنیاد جاسوس رون آراد (10 million.org)، استفاده از سایت های چون سایت موساد (mossad.gov.ir)، سایت وزارت امور خارجه این رژیم (Mfa.gov.il) و کنسولگری های زیر مجموعه آن، سایت ریاست جمهوری و سایر مبادی رسمی این رژیم را امتحان کرده اند که با تلاش های نیروهای امنیتی و هوشیاری مردم اقدامات آن ها با بن بست مواجه شده و به شدت مختل گردیده است؛ تا آنجا که بسیاری از مراجعه کنندگان به این محل ها به مراجع قضایی معرفی و برخی نیز مورد توجیه و ارشاد قرار گرفته اند.
این منبع مطلع افزود:" دستگاه های اطلاعاتی کشور اکنون با تسلط و اشرافی که بر فعالیت های سرویس های مختلف اطلاعاتی از جمله موساد دارند، تمامی مرتبطین ، سر شبکه ها و عناصر فعال سایت ها و کمپین های اخیر را شناسایی کرده اند که اقدامات لازم پیرامون آن ها صورت خواهد پذیرفت".
وی در پایان با تاکید بر نقش عوامل داخلی موساد در فعالیت های خرابکارانه بر علیه ملت ایران از خانواده ها خواست که نسبت به ارتباط فرزندان خود با افراد و مجموعه های مشکوک در فضای مجازی حساس باشند تا شاهد آلودگی جوانان این مرز و بوم مسائل اینچنینی نباشیم.
آشنایی با جاسوسان پنهان عرصه دیجیتال + فیلم و عکس
اما با پیشرفت فناوری و ابداع تجهیزات نوین و پیشرفته دیگر کسی به فیلمهای جیمزباند علاقه ندارد چرا که این ابزارهای جاسوسی به راحتی قابل تهیه هستند و هر روز انواع پیشرفتهتری از آن در اختیار مردم قرار میگیرد گویی هر فرد یک جیمز باند شده است. این ابزار چنان در تار و پود زندگی مردم عصر دیجیتال تنیدهاند که تبدیل به تیغ دو لبه شدهاند. به طوری که از یک سو برای تسهیل ارتباطات بین فردی تولید و از سوی دیگر به عنوان ابزاری برای جاسوسی و شنود به کار گرفته میشوند. اگرچه این ابزار نظیر دوربینهای جاسوسی، دوربینهای مداربسته، دستگاههای ضبط صدا ردیاب موبایل، جی. پی. اس و شنود صوتی در دسترس عموم مردم قرار دارد اما همین ابزار تله و طعمهای برای جاسوسی و شنود توسط گردانندگان شبکههای جهانی ارتباطی نظیر مخابرات و اینترنت و غیره میشوند. شاید با شنیدن کلمه جاسوسی و اینکه هر وسیلهای در اطراف ما توان تبدیل شدن به یک ابزار جاسوسی را دارد، منتقدان بسیاری این تفکر را "توهم توطئه" بنامند. اما باید به این نکته توجه داشت که منظور از جاسوسی، همواره انجام عملیاتی پیچیده مانند آنچه که در رسانهها به عنوان جاسوسی مطرح میشود و یا از خبر از دستگیری جاسوس منتشر میشود، نیست. همین که موقعیت مکانی شما، و یا شمارههای تلفن همراه شما، توسط شرکت سازنده موبایل قابل دسترسی است، خود یکی از جنبههای جاسوسی از شهروندان است که در رده جاسوسی غیرفعال (passive) جای میگیرد که تنها به گردآوری و ذخیره دادهها بدون هدف عملیاتی اختصاص دارد.
ابزارهای جاسوسی کنونی یادآور فیلم های جیمز باند هستند
به اعتقاد بسیاری از کارشناسان سایبر، اينترنت به بزرگترين «ماشين جاسوسی و پایش اطلاعات» جهان تبديل شده است و این در حالی رخ میدهد که به طور روز افزون شاهد اين هستيم كه اطلاعات شخصي بيشتر افراد نسبت به هر زمان ديگري در اينترنت قرار دارد و آن را به مثابه گنجینه با ارزشی از اطلاعات تبدیل کرده است.
دهه 60 میلادی را میتوان دهه پیدایش اینترنت نامید. آمریکا با هدف نظارت مجازی بر جهان و پس از ارائه اینترنت در دهه 90 میلادی با گسترش شبکه های اینترنتی در سراسر جهان، میلیاردها نفر را در دام تارهای عنکبوتی سیستم اطلاعاتی خود گرفتار کرد. طبق گزارشی که در سال 2011 منتشر شده در حال حاضر حدود 2 میلیارد و 200 میلیون نفر در جهان از اینترنت استفاده میکنند یعنی چیزی حدود یک سوم جمعیت کل جهان.
ميزان كاربران اينترنت به تفكيك منطقه - 2011
با استفاده روز افزون اینترنت در زندگی روزمره و پیوند خوردن دنیای حقیقی و دنیای مجازی و نفوذ اینترنت و فناوریهای نوین در زندگی مردم دنیا، حاکمان اینترنت اگرچه بر حفظ حریم خصوصی تاکید میکنند به راحتی به تمامی ابعاد و زوایای زندگی افراد دسترسی پیدا کردهاند. این امکانات فرصت طلایی را برای جاسوسی از تمامی مردم دنیا برای آمریکا به وجود آورد. اما چرا اینترنت؟
ورود اینترنت به تمام زوایای زندگی روزمره با هدف کنترل بیشتر
اینترنت را میتوان دریچه نفوذ به افکار و قلبها دانست چرا که بسیاری از افراد افکار، اطلاعات شخصی، اطلاعات مهم، ارتباطات، احساسات، خواستهها و بسیاری موارد دیگر را به راحتی در آن منتشر و آن را دو دستی تقدیم سازمانهای اطلاعاتی و جاسوسی میکنند. آمریکا نیز با برنامهای مدون و چند مرحلهای اقدام به بسترسازی استفاده از اینترنت در تمامی ابعاد زندگی واقعی و سایبری مردم جهان به وسیله لوازم و ابزار ارتباطاتی و الکترونیکی، بدون آنکه توجه و واکنش منفی افراد را برانگیزد کرد و توانست به خصوصیترین زوایای زندگی آنها دسترسی و تسلط پیدا کند. در واقع هر وسیلهای که قابلیت اتصال به اینترنت را داشته باشد از آن میتوان به عنوان یک ابزار جاسوسی و شنود و پایش استفاده کرد.
میزان محبوبیت شبکههای اجتماعی مختلف در کشورهای جهان
بر اساس قوانینی که دولت آمریکا وضع نموده، مدیریت شبکه های اینترنتی باید تمامی اطلاعاتی را که در شبکه جهانی رد و بدل میشود کنترل کرده و از آنها استفاده لازم را به عمل آورد. بنابراین دیگر جای تعجب نیست، دولت آمریکا که خود را حافظ امنیت جهانی میداند، برای حفظ امنیت دو دنیای مجازی و حقیقی، اطلاعات مورد نیازش را با این توجیه از شبکه های اینترنتی بدست آورد.
دولت ایالات متحده آمریکا عملا حاکم مطلق دنیای مجازی است. حاکم تمامیت خواهی که با در اختیار داشتن مدیریت منابع اینترنتی، مدیریت خدمات اینترنتی نظیر دامنه و فضای میزبانی به خوبی این فرصت را دارد، از تمام وقایعی که در شبکه جهانی رخ میدهد، مطلع گردد.
شبکه های اجتماعی؛ تکمیل فرمهای جاسوسی به دست خود کاربران
با ظهور رسانهها و شبکههای اجتماعی و یکپارچگی سرویسهای ارائه دهنده ایمیل و فضاهای مجازی و چت رومها، جاسوسی آمریکا وارد فاز پیشرفته تر و مراحل پایانی خود شد. با توسعه لوازم الکترونیکی هوشمند نظیر تلفنهای همراه، تبلتها و لوازم خانگی هوشمند همچون تلویزیون، کنسولهای بازی و غیره که همگی امکان ارتباط با اینترنت را دارند، مرحله جدیدی در جاسوسی سایبری آغاز شد و آن تلفیق و یکپارچگی انواع رسانههای اجتماعی و سرویسهای ایمیل در چنین دستگاههاست که چرخه جاسوسی را به طور چشمگیری کامل میکند.
برای مثال تلفنهای همراه هوشمند بهترین ابزار برای جاسوسی سایبری شدهاند. چرا که شما تنها با یک تلفن هوشمند که قابلیت اتصال به اینترنت را دارد، میتوانید وارد شبکههای اجتماعی و ایمیلهای خود شوید و به فعالیت بپردازید. این مساله شنود و پایش را بسیار راحت میکند.
چرا که:
1- به راحتی مکالمات و ارتباط تلفنی شنود میشوند.
2- از طریق جی. پی. اس موقعیت مکانی و جغرافیایی شناسایی میشود و
3- از طریق فعالیتهای اینترنتی متوجه افکار و احساسات و برنامهها و کارهایی که انجام میدهید میشوند.
استفاده از اینترنت روز به روز در حال گسترش است، توسعه تلفنهای همراه هوشمندی که قابلیت ارتباط با فضای مجازی و سایبری را دارند از این جهت رو به گسترشاست که علاوه بر اینکه هویت فرد وارد شده به فضای مجازی مشخص میشود بلکه با استفاده از سیستم موقعیتیاب جهانی، GPS، موقعیت مکانی فرد نیز مشخص میشود.
در ادامه این گزارش به بررسی ابزارهای نوین جاسوسی و پایشی که با ترکیبی از لوازم الکترونیکی هوشمند و اینترنت و نرم افزارهای اینترنتی در زندگی روزمره از آنها استفاده میشود پرداخته خواهد شد.
- تلفنهای همراه هوشمند
تلفن همراه هوشمند در دسترس ترین ابزار جاسوسی هستند
تلفنهای همراه هوشمند در چند سال اخیر جهش چشمگیری از نظر فناوری و امکانات داشتهاند و همین امر آنها را به یکی از مجهزترین و پیشرفتهترین ابزار جاسوسی و پایشی تبدیل کرده است. ابزاری جاسوسی چند کاره که همه نیازهای جاسوسی و پایشی را فراهم میآورد. یک تلفن همراه هوشمند معمولا دارای دوربین پیشرفته، مکانیاب جغرافیایی، ضبط کننده صدا، سیستم عاملی با قابلیت نصب انواع نرم افزارهای آفلاین و آنلاین و اتصال به اینترنت به روشهای مختلف است. این امکانات به راحتی امکان پایش مکانی و ارتباطی و مکالمات را به راحتی در اختیار سازمانهای اطلاعاتی و جاسوسی میگذارد.
مکانیاب یا جی. پی. اس
افشای ثبت موقعیت مکانی کاربران آیفون در شرکت اپل نگرانیهای بسیاری را در مورد نقض حریم شخصی کاربران برانگیخت
یکی از این موارد ریزتراشهای است که شرکت برادکام کورپریشن (Broadcom Corp.) برای گوشیهای هوشمند تولید کرده که با تعبیه آن در تلفنهای همراه هوشمند میتوان دقیقترین موقعیت مکانی افراد را با اختلاف چند سانتیمتر تعیین کرد. (1)
اگرچه این فناوری برای مکانیابی در هنگام رانندگی یا ... امکانات بسیار با ارزشی را به افراد میدهد اما در واقع این تکنولوژی بیشتر برای سازمانهای اطلاعاتی و جاسوسی آمریکا کاربرد خواهد داشت تا اطلاعات دقیقتری از آمریکاییها داشته باشند. نمونهای از این پایشها افشای ثبت پنهانی موقعیت مکانی تمامی کاربران آیفون در گوشی و پایگاههای دادهای شرکت اپل بود که با رسوایی آن نگرانیهای عمیقی را در سراسر جهان و کارشناسان به همراه داشت.
نرم افزارهای جاسوسی و پایشی:
با فراگیر شدن رسانهها و شبکههای اجتماعی نظیر فیسبوک و توئیتر، نرم افزارهای این سرویسها نیز به تلفنهای هوشمند سرازیر شدهاند. افراد با درج اطلاعات، افکار و عقاید و برنامههای روزانه خود از طریق شبکههای اجتماعی، به دستگاه جاسوسی آمریکا امکان پایش آنی تمامی جنبههای زندگی شخصی افراد را میدهند. از موقعیت مکانی گرفته تا مکالمات و ارتباطات و افکار و عقاید و فعالیتهایی که قرار است در آن لحظه انجام دهند. از این رو تلفنهای هوشمند به بزرگترین دام شبکه جاسوسی آمریکا تبدیل شدهاند که به سادگی همگان را به کام خود فرو میکشند.
آمریکا چگونه جاسوسی سایبری انجام میدهد؟
مطالعه جدید «شورای مطالعات اطلاعاتی
مدیترانه» در سال 2012 نشان میدهد که استفاده از رسانه های اجتماعی به
مثابه ابزاری پیشرو و جدید در جمع آوری اطلاعات تاکتیکی از منابع آشکار
است.
یکی از
محققان این تحقیق به نام جوزف فیتساناکیس ابراز میدارد: در این
مطالعه ما نشان میدهیم که فیسبوک، توییتر، یوتیوب، و دیگر شبکه های اجتماعی از دید
سازمانهای اطلاعاتی به عنوان کانالهای شدیدا باارزشی برای کسب اطلاعات به حساب
میآیند. ما یافته های خود را بر اساس سه مطالعه موردی اخیر بنا میکنیم که به
عقیده ما عملکرد اطلاعاتی شبکه های اجتماعی را نشان میدهند.
البته آنچه در این مطالعه بدان اشاره نمیشود، استفاده سازمانهای
جاسوسی از شبکه های اجتماعی برای اهداف دیگر است. این مطالعه مخاطب را به باور این
تفکر سوق میدهد که شبکه اجتماعی تنها یک ابزار جمع آوری اطلاعات
هستند.
فیسبوک؛ بانک اطلاعاتی ارزشمندی در دستان سرویس های اطلاعاتی است.
جولیان آسانژ فیس بوک را گستردهترین ابزار جاسوسی ساخت دست بشر نام گذاری کرده است. حتی اگر سازمانهای جاسوسی آمریکا در ایجاد فیس بوک نقشی نداشته باشند، اما اکنون از این شبکه برای جمع آوری اطلاعات شخصی چند صد میلیون انسان با اندک هزینه ای اقدام میکند. البته جاسوسی از شهروندان فقط با اراده مدیران سایتهای اینترنتی نیست بلکه این روند حتی ناخواسته و با وجود اعتراضات این سایتها اد امه دارد و هر روز نظارت بر فضای مجازی در آمریکا بیشتر میشود.
جولیان آسانژ فسبوک را تنفرآمیزترین ابزار جاسوسی ساخت بشر میداند
موسس وب سایت ویکی لیکس میگوید:
«فیسبوک تنفر آمیز ترین ابزار جاسوسی است که تاکنون ایجاد شدهاست. هر کس که نام و مشخصات دوستان خود را به شبکه اجتماعی فیسبوک اضافه میکند باید بداند که به شکل رایگان در خدمت دستگاههای اطلاعاتی آمریکاست و این گنجینه اطلاعاتی را برای آنها تکمیل میکند.»[۹]
به گفته وی فیسبوک یک گنجینه اطلاعاتی بسیار بزرگ از نام و پیشینه افراد است که کاربران آن را به شکل داوطلبانه در اختیار این شبکه اجتماعی قرار میدهند ولی این ابزار توسط دستگاههای امنیتی و اطلاعاتی آمریکا مورد بهره برداری قرار میگیرد. دسترسی این دستگاههای اطلاعاتی به اطلاعات ذخیره شده در فیسبوک آن را به یک ابزار خطرناک بدل کردهاست.[۹]
البته باید گفت این نخستین بار نیست که دولت آمریکا در زمانی معاصر مقادیر عظیمی اطلاعات را جمع آوری و در پروژه های گوناگون به بررسی دقیق آنها میپردازد.
آگاهی جامع اطلاعاتی، بررسی روند ارتباطات شهروندان
در طول
مأموریت دولت «بوش»، «آژانس امنیت ملی»
استخراج داده های مربوط به میلیونها شهروند آمریکایی (مکالمات تلفنی، نامه های
الکترونیک، فکس و دیگر منابع) را با هدف به اصطلاح کشف اعضای احتمالی شبکه های
تروریستی و نظارت بر آنها، در قالب برنامه ای سری بدون مجوز قضایی آغاز کرد. دولت
مزبور همچنین کوشید پروژه عظیم دیگری را با نام «آگاهی جامع اطلاعاتی» و به منظور ایجاد یک پایگاه
اطلاعاتی دیگر با هدف جست وجوی الگوهای رفتاری و یا گرایشهای موجود در نامه های
الکترونیک، مکالمات تلفنی، معاملات مالی، اطلاعات مربوط به روادیدها و غیره، و در
نتیجه شناسایی و به اصطلاح «دشمنان»، به اجرا درآورد. این برنامه پس از مشاهده
واکنش بسیار منفی مردم، از سوی کنگره متوقف گردید
.
پروژه "آگاهی جامع اطلاعاتی" به منظور پایش اطلاعات ارتباطات شهروندان سراسر جهان راهاندازی شده است
حال، در شمار پروژه های جاسوسی رنگارنگ آمریکا که هدفی جز کنترل کامل شهروندان خود و جهان را دنبال نمیکنند، میتوان به عملیات این کشور در جهت کنترل شبکه های اجتماعی اینترنت اشاره کرد.
شایان ذکر است که این گونه پروژهها شهروندان را چه در آمریکای لاتین و چه در آمریکای شمالی و یا دیگر کشورهای جهان به شدت نگران و مضطرب ساخته است، چرا که نقطه آغازین نظارت گسترده بر مردم را تجاوز به حریم خصوصی و اجتماعی آنان و نقض آزادی فردی و حقوق شخصی تشکیل میدهد.
این اندیشه که سازمانهای اطلاعاتی و نظامی بر زندگی شهروندان نظارت کامل داشته، آنها را مظنونانی بالقوه قلمداد کنند و بدین شکل از اقدامات خشونت آمیز آینده جلوگیری به عمل آورند، بسیار مستبدانه است و دکترین امنیت ملی را به خاطر میآورد. چنین به نظر میرسد که دستگاه امنیت ملی آمریکا با اجرای پروژه های بیش از پیش مداخله گرانه و ضددموکراتیک خود روز به روز گسترش بیشتری مییابد، تا بدانجا که دیگر از کنترل خارج گردیده است. حال که شهروندان بسیاری کشورها بیش از هر زمان نسبت به نظامهای خود خشمگین اند، به اقدامات اعتراض آمیز روی میآورند و خواستار تغییرات اقتصادی، اجتماعی و سیاسیاند، لازم است تمامی این پروژهها شناسایی و به چالش کشانده شود.
در واقع هر کاربر شبکه اینترنت، به محض اتصال به این شبکه و با هر کلیک نا خواسته انبوهی از اطلاعات شخصی و غیر شخصی را به گردانندگان آن میدهد یا در واقع از وی این اطلاعات را میربایند. کارشناسان کامپیوتر اظهار میدارند حتی نصب محیطهایی مانند ویندوز، با اتصال به اینترنت کلیه اطلاعات کاربر و عملیات اینترنتی وی را به شرکت عامل یعنی مایکروسافت منتقل میسازد و تنها در بعضی از مواقع است که هشداری مبنی بر دزدی اطلاعات دریافت میشود.
شیوع
سایتهای شبکههای اجتماعی و وبسایتهای اشتراک تصاویر ویدئویی دولت آمریکا را
تشویق کرده است که تأثیر بیشتری بر ساختارسیاسی کشورهایدیگر بگذارد، ضمن اینکه بخش
قابلتوجهی از جمعآوری اطلاعات و نشان کردن کیسهای جاسوسی و به کارگیری آنها در
شبکههاي اجتماعی از جمله فیسبوک اتفاق میافتد
.
در زمان انتخابات ایران، کاربران ایرانی بالای 90 درصد مخاطبان توئیتر را تشکیل میدادند. پس از انتخابات ایران،400 میلیون توئیت در کتابخانه ملی آمریکا، برای بررسی و تحلیل محتوا ثبت شد. این نشاندهنده جمعآوری پیشرفته و آنالیز دقیق اطلاعات است.
«رابرت گیتس» وزیر دفاع آمریکا در ژوئن 2009 اعلام کرد، تکنولوژیهای رسانههای اجتماعی همچون توئيتر که نقشی حیاتی در مستندسازی و هماهنگی اعتراضات در ایران به ویژه تهران داشتند، یک دارایی استراتژیک عظیم برای آمریکا محسوب میشوند.
آژانس امنیت ملی (National Security Agency) مشهور به NSA یک آژانس دولتی در آمریکا است که زیر نظر وزارت دفاع ایالات متحده آمریکا اداره میشود.
وظیفه اصلی این آژانس نظارت بر مخابرات و فعالیتهای ماهوارهای و کشف رمز است. طبق قانون، فعالیتهای جاسوسی این آژانس محدود به روابط خارجی و تنها جاسوسی ارتباطات است و جاسوسی انسان را شامل نمیشود.
شنود دائم ارتباطات از راه دور، در سراسر جهان (موبایل، فکس، ایمیل و ارتباطات انفورماتیک) و همچنین دریافت و تحلیل تصاویر ماهوارهای، در حوزه وظایف سازمان امنیت ملی آمریکا (NSA) است. این آژانس، صدهزار نفر نیرو در استخدام خود دارد که این افراد در مراکز مختلف در آمریکا و ایستگاههای شنود مستقر در خارج، به کار مشغولاند.
وظیفه اصلی آژانس امنیت ملی آمریکا نظارت بر فعالیتهای مخابراتی است
NSA با مشارکت آژانسهای مشابه در انگلستان، کانادا، استرالیا و زلاندنو تحت عنوان گروهی با نام «یوکوزا» (UKUSA) بهصورت گستردهای بر روی سیستمهایی به نام «اشلون» (ECHELON) کار میکنند که توانایی مانیتور کردن بخش عظیمی از ارتباطات تلفنی، فکسی و دادهای جهان را دارد.
در این زمینه، مدیر این آژانس، به هنگام یکی از معدود مصاحبههایش با مطبوعات، اعلام کرده بود که او باید هر سه ساعت، اطلاعاتی معادل کل کتابخانه کنگره آمریکا را تحت ادارهاش داشته باشد.
- لوازم الکترونیکی هوشمند جاسوسانی پنهان در خانهها
با پیشرفت ابزارهای برقی هوشمند و استفاده هرچه بیشتر آنها به عنوان بخشی از ابزارآلات ساختمان، امکان جاسوسی خانههابسیار آسانتر گشته است. رییس سازمان سیا، دیوید پترائوس با تایید این مطلب اظهار داشت که آمریکاییان با استفاده از این وسایل این امکان را به سازمانهای جاسوسی میدهند تا زندگی شخصی و خصوصی آنها را راحتتر تحت کنترل و نظارت قرار دهند.
دیوید پترائوس طی سخنان خود در نشست «اینکیوتل» (IN QTel) که پیرامون عملیاتهای سرمایهگذاری سیا در بخش فناوری بود، بیان داشت که این وسایل جدید همچون یخچال، اجاق گاز، و سامانه برق خانه که به اینترنت متصل میشوند میتوانند «مفهوم رازداری و پنهانکاری ما را تغییر دهد.»
وی افزود: «چنین ابزارهایی را میتوان به وسیله فناوریهایی چون شناسایی فرکانس رادیویی، شبکههای حسی، و سرورهای جاسازیشده کوچک که همگی با استفاده از محاسبات فراوان، کمهزینه، و پرقدرت به نسل بعدی اینترنت متصل میشوند مکانیابی، شناسایی، رصد، و از راه دور کنترل کرد.»
گفتنی است که در حال حاضر یکی از بزرگترین شرکتهای سازنده ریزپردازنده به نام ARM پردازندههای جدیدی را ساخته است که میتوانند تقریباً درون تمامی وسایل خانگی جاسازی شده و به اینترنت وصل شوند تا از این طریق بتوان آنها را به همراه دیگر وسایل از راه دور تحت کنترل گرفت. این شرکت نام این محصول را «اینترنت اشیاء» گذاشته است.
سؤالی که مطرح است این است که این اطلاعات برای تحلیل و بررسی به کجا فرستاده خواهند شد. در حال حاضر سازمان امنیت ملی آمریکا NSA دست به ساخت یک تأسیسات به شدت یکپارچه و مستحکم 2 میلیارد دلاری در اعماق صحرای یوتای آمریکا زده است که دورتادور آن را کوه فرا گرفته است. قرار است این تأسیسات در ماه سپتامبر 2013 به طور کامل مورد بهرهبرداری قرار بگیرد.
مرکز فرماندهی سازمان امنیت ملی آمریکا با بیش از 18 هزار کارمند در بالتیمور
وبگاه خبری گیزمو که در مورد وسایل برقی و فناوریهای جدید فعالیت میکند در مورد این مرکز گفته است: «مرکز دادههای یوتا کانون شبکه جهانی اطلاعات (GIG) به حساب میآید. این مرکز یک پروژه نظامی است که با چندین یوتابایت داده سروکار دارد؛ میزان این دادههای به حدی زیاد است که در حال حاضر واحد شمارش دیگری برای آن وجود ندارد.»
این وبگاه میافزاید: «این مرکز با وجود هر یک از پستهای شنود، ماهوارههای جاسوسی، و مرکز داده NSA که به آن متصل میشوند سبب میشود تا NSA تبدیل به بزرگترین سازمان جاسوسی جهان شود.»
- بزرگترین مرکز جاسوسی اینترنتی جهان درآمریکا راه اندازی میشود
دو لت آمریکا قصد دارد با هزینه دو میلیارد دلاری، جاسوسی اینترنتی از همه کاربران اینترنت را در سراسر جهان تشدید کند. قرار است، آژانس امنیت ملی آمریکا به بهانه جلوگیری از حملات سایبری، مرکزی را به وسعت یک میلیون مترمربع در ایالت یوتا راه اندازی کند تا بتواند همه اطلاعات انتقال یافته از طریق اینترنت را در آمریکا و خارج از آن کنترل کند.
عکس هوایی از مرکز جاسوسی سازمان امنیت ملی آمریکا در ایالت یوتا
فعالیت این تاسیسات دو میلیارد دلاری «رهگیری، کشف، تجزیه و تحلیل و ذخیره سازی حجم بالایی از ارتباطات جهانی از جمله محتوای مکالمات تلفنی، ایمیلهای شخصی، پیامهای متنی تلفنهای همراه و جستجوهای اینترنتی» را در بر میگیرد.
یکی از معدود تصاویر منتشر شده از ساختمان در حال ساخت بزرگترین مرکز جاسوسی جهان
همچنین این مرکز
جاسوسی سیگنالهای ارتباطی را از زمان خروج از ماهوارهها تا هنگام حرکت در
کابلهای موجود در زیر زمین و زیر دریاها و شبکههای بینالمللی، خارجی و داخلی
رهگیری میکند. آژانس امنیت ملی آمریکا با استفاده از کامپیوتری که
احتمالاً پر سرعتترین ابر کامپیوتر جهان به شمار میرود، قادر است از طریق لوازم
خانگی نظیر یخچال فریزرها، اجاقها و سیستمهای روشنایی متصل به اینترنت، به جمع
آوری دادهها بپردازد.
- تلویزیون هوشمند جاسوسی در مقابل دیدگان شما
تلویزیونهای پیشرفته پلاسما و LED مدل ۲۰۱۲ سامسونگ، ویژگیهایی دارند که پیش از این هیچگاه شاهد نبودیم، آنها مجهز به دوربین HD، دو میکروفن و نرمافزارهایی برای دنبال کردن و تشخیص چهره و تشخیص صدا هستند.
با کمک این ویژگیها، خریدار این تلویزیونها میتواند با شیوهای نوین بر تلویزیون وضوح بالای خود کنترل داشته باشد، این تلویزیونها دیگر بیشتر شبیه یک رایانه شخصی شدهاند و درست به همین دلیل، ممکن است هدف بعدی هکرها قرار بگیرند، هکرهایی که میخواهند شما و خانوادهتان را دید بزنند و صدایتان را بشوند و اطلاعات شخصی شما را جمعآوری کنند.
تلویزیون های هوشمند قابلیت اتصال به شبکه های اجتماعی و وب سایت های اشتراک گذاری فیلم و عکس را بطور پیش فرض دارا هستند.
دوربین و اتصال به اینترنت چیزهای تازهای در تلویزیونهای پیشرفته نیستند، اما از آنجا که میتوان اپلیکیشنهای ثالث را روی این تلویزیونها نصب کرد، پیشبینی اینکه بشود به کمک یک اپلیکیشن مخرب و دوربین و میکروفن تلویزیون، امنیت حریم خصوصی خریدار را به مخاطره انداخت، پیش بینی بعیدی به نظر نمیرسد.
دوربین و میکروفنها، در بالای صفحه سری ۸۰۰۰ پلاسمای سامسونگ و LED های مدلهای ۷۵۰۰ و ۸۰۰۰ES متصل هستند، وقتی تلویزیون به اینترنت متصل شود، کاربر امکان مییابد از طریق سرویس ابری سامسونگ از اپلیکیشنهای موجود استفاده کند.
این
تلویزیو
برنامه جریان انحراف برای ایجاد هراس اجتماعی
هامون به نقل از محدوده:
زمانی که تئوریسین های اصلاحات رمز پیروزی خود را در دوم خرداد مهندسی تحرکات سیاسی بر گسل ها و گسست های اجتماعی تعریف کردند،شاید هیچ گاه در مخیله شان نمی گنجید که این راهبرد امروز از سوی کسانی طرح و پیگری شود که مسندشان وام دار و زائیده پایان دولت آنان شد.
اگر یک روز در خیابان خارک تحصیلکردگان استحاله شده چپ به تئوری پردازی برای
ورود به قدرت مشغول بودند،دیگر روز در مرکزی مطالعاتی همین تئوری ها روبروی مردی
برگ به برگ حفظ و به یاد سپرده می شد که اینک بیش از آنان می اندیشد و باوری خطرناک
تر از آنان دارد.باوری که همه چیزش از یک انحراف آغاز می شود.
جریان انحرافی که ظهور و بروزش به شکل ملموس بعد از انتخابات و فتنه 88 دیده
می شود برای مسند قدرت ابایی از عاریت گیری از فتنه گران ندارد،تئوری هایی را که
روزی مطالعه کرده بود و در فتنه 88 شاهد بود،همچون یک مانیفست مشق می کند
وتجربه.
اگر این روزها سندی از اقداماتشان عیان می شود بسیار زود از سطح به عمق می
رود و با تغییر تاکتیک،"بازی زیر آب" را دنبال می کند.این بازی اما چیست؟.
جریان انحرافی که این روزها به مدد تکثر و مدل خوشه ای رسانه های خود به
مهندسی فضای اجتماعی مشغول می باشد ،بر این باور است که زمانی می تواند به موفقیت
خودجهت تغییر ساختار ها منطبق بر اهدافش برسد که بتواند یک چتر فراگیری گسترده و
بتواند نیروهای مختلف سیاسی اصلاح طلب،فتنه گر و اپوزیسیون را زیر این چتر گرد
آورد.به باور لیدر این جریان آنچه که باعث شد احمدی نژاد در انتخابات پیشین به
پیروزی برسد جمع شدن آرای توده ها و نیز آرای حزب اللهی بوده است.اما با توجه به
این که جریان مزبور به اهدافی می اندیشد که دارای تعارض عمیق با منظومه فکری
نیروهای ارزشی می باشد لذا باید پایگاه اجتماعی آن ها فراخ و گسترده شده و مدل
8-13+25 عملیاتی شود.یعنی با جمع کردن آراء توده +آرای سبزها(اصلاح طلبان+فتنه گران
+اپوزسیون) علی رغم از دست دادن آرای نیروی های ارزشی به زعم خود(8 میلیون نفر) می
تواند به پیروزی در انتخابات آتی با 30 میلیون رای بیندیشد. بر همین اساس این جریان
می کوشد تا در وهله اول با شکل دهی یک نقطه گره سلبی تحت عنوان" تعارض با حاکمیت"
نخ تسبیحی را برای جمع شدن طبقات نخبگانی فراهم آورد.
این مساله اما تنها در بعد سیاسی دنبال نمی شود.این جریان تلاش دارد تا به
مدد مدلی که کارگزاران در سال های پایانی خود عملیاتی ساخت از برخی از گسست های
اجتماعی سود جسته و زمینه بازی را به نحوی تغییر دهد.اگر بخواهیم عریان تر بگوئیم
باید گفت که کارگزاران سازندگی پس ازاین که در سیاست های تعدیل اقتصادی خود فشار
غیر قابل تحملی را به مردم وارد کرد برای آنکه بتواند فضا را در اختیار
بگیرد،معضلات ومسائل فرهنگی – اجتماعی را برجسته کرده و ضمن برانگیختن اعتراضات حول
عصبیت های ارزشی تلاش کرد تا مسائل اقتصادی را از سیبل خارج کرده و اعتراضات در این
ساحت را به عرصه فرهنگی - اجتماعی شیفت نماید تا ضمن انحراف در افکار عمومی لایه
های تغییر را در این ساحت پیگیری نماید.به گونه ای که منجی ای همچون خاتمی برای
آنان در دکان دونبشان ظهور و بروز پیدا کرد.
در همین زمینه نگاهی به رسانه های جریان انحرافی نیز نشان می دهد که این
جریان می کوشد تا با برجسته کردن اقداماتی همچون طرح امنیت اجتماعی و برخورد با
ماهواره ها از سویی "هراس" در میان توده ها ایجاد کرده و از دیگر سو این تلاش ها را
نتیجه اقدامات اقتدارگرایان بداند.
نگاهی به صفحات اول نشریات جریان انحرافی شاید عمیق اهداف آنان را به نمایش
بگذارد.
این نشریات از سویی برخورد با ناهنجاری های صورت گرفته و تعطیلی برخی کنسرت
ها به دلیل پوشش های ناهنجار را منتشر می سازند و از سویی با تیترهای مختلف خود و
جریانشان را مخالف برخورد با ناهنجاری های اجتماعی نشان می دهد و از دیگر سو ضمن
اباحه گری به ترویج باز موسیقی و هویت های سکولار می پردازد.
در حقیقت این جریان می کوشد که
1- به بیان دیگر این جریان می کوشد تا «رونوشتی پنهان» را در برابر رونوشت
عمومی حاکمیت تعریف کند.رونوشت پنهان مجموعه رفتارهایی است که در حاشیه و به دور از
صحنه اتفاق می افتد و نظارتی برآن وجود ندارد.گروه تابع در ظاهر با طبقه حاکم
هماهنگ است،ولی در باطن از آن متنفر است.این رونوشت،منجربه ایجاد جایگاه و پایگاه
اجتماعی خاص تابعین و انگیزه کنش و واکنش های آنان می شود.استراتژی های این رونوشت
نیز عبارتند از: ریا،غیبت،شایعه،تهدید،تصرف روحی،نامه های ،حملات توده ای،حسن
تعبیر(نشان ندادن معنای واقعی خود)،غر زدن،فرهنگ شفاهی و شعائر وارونه نسبت به ارزش
های مورد تبلیغ.
در حقیقت جریان انحرافی می کوشد تا برجسته کردن موضوع برخورد با ناهنجاری
های اجتماعی ،خود را مخالف این اقدامات نشان داده و از دیگر سو بستر اعتراضات خود
ساخته را فراهم کرده تا در زمان مقتضی بتواند آن را پشت اقدامات سیاسی آتی خود شیفت
نماید.
2- ایجاد هراس در میان توده های هدف گذاری شده نیز بخش دیگری از برنامه
جریان انحرافی در این زمینه می باشد.بررسی اقدامات اخیر این جریان نشان می دهد که
در این خصوص جریان انحرافی به دنبال پیاده سازی تئوری هستند که اصلاح طلبان تا همین
چند ماه گذشته بویژه در ایام فتنه آن را دنبال می کردند.اما این هراس چیست؟
استنلی کوهن معتقد است: «هراس یعنی فرایند ایجاد یا برانگیختن نگرانی
اجتماعی بر سر یک موضوع از سوی سرمایهگذاران اخلاقی در رسانهها و یا پاسخ
غیرعقلانی و نامتناسب به یک تهدید که با اغراق در شدت تهدیدها همراه است».
به عبارت دیگر رسانه های جریان انحرافی با رواج نوعی فرآیند «حساسیتسازی»
درمیان مردم، هراس اخلاقی نسبت به برخورد ها می سازند. درواقع آنها با «اشباع» یا
بزرگکردن برخوردها، ترس دروغینی از آنها را در میان مردم ایجاد میکنند.
به طور واضح تر می توان گفت که وابستگان رسانه ای جریان انحرافی پشت سنگرهای
اخلاقی موضع میگیرند. متخصصان و کارشناسانشان راه حل ارائه میدهند و شیوههای حل
مسئله مطرح میشود، اما ناگهان این وضعیت یا از بین میرود یا وخیمتر میشود. گاهی
اوقات موضوع هراسانگیز کاملا جدید و نو است، اما گاهی اوقات هم موضوعی است که قبلا
وجود داشته ولی اینک احیا شده است.
گاهی اوقات هراس فراموش میشود و فقط در فولکلور و حافظه جمعی میماند اما
گاهی اوقات هم پیامدهای جدیتر و بادوامتری دارد و ممکن است تحولاتی را در سیاست
اجتماعی، قانونگذاری و حتی در نحوه تصور یک جامعه از خودش ایجاد کند.
با توجه به این مطالب می توان گفت که جریان انحرافی با مبالغه ،بزرگنمایی
نسبت به طرح عفاف اجتماعی و مقابله به نمادهای تهاجم فرهنگی می کوشد تا از طریق
رسانه های خود هراسی را در جامعه تزریق کند.این جریان گرچه در یک سطح به ظاهر از
برخی ناهنجاری ها دم می زند اما در سطح دیگر با ایجاد هراس دروغین درمیان بخشی از
جامعه ،یک کنترل فرهنگی خاص را پی می گیرد که به شکل تناقض آمیزی باعث گسترش
ناهنجاری موجود می شود.
در مجموع با توجه به موارد گفته می توان گفت که بی شک این جریان، در پی این
است که با دامن زدن به این هراس مهره خود را در هنگامه ای همچون انتخابات به عنوان
منجی وارد عرصه کرده و با توجه به شکل گیری دوگانه اقتدارگرایان- منجی، فضا را به
نفع خود دو قطبی سازد.
سبزها:خاتمی و مجمع روحانیون عامل انشقاقند
هامون به نقل از
محدوده:
وی همچنین با بیان اینکه در شرایط کنونی انسجام چاره کار فرقه سبز است
،تاکید کرد که اصلاح طلبان و سبزها در "رضایت نیروها" و "تحلیل اقناعی" با ضعف های
بی شماری روبرو هستند.
دلجویی از بیوه شاه/ فیلم
هامون به نقل از جام نیوز:
با توجه به جریاناتی که موجب دلخوری شدید "فرح دیبا" بیوه محمدرضا پهلوی، از
تلویزیون بی بی سی فارسی (BBCPersian) شده بود، این شبکه انگلیسی به بهانه سالروز
تاج گذاری ملکه الیزابت دوم به دلجویی از وی پرداخت.
توضیح آنکه، چندی پیش برخی
سایت های معتبر به نقل از افراد نزدیک به بیوه پهلوی نوشتند: «فرح دیبا در جریان
بازدید از بی بی سی فارسی پیشنهاد می کند که این شبکه در قبال دو میلیون دلار، فیلم
مستندی از زندگی او تولید و پخش کند.
"صادق صبا" مدیر شبکه، نیز که از پیشنهاد
ملکه سابق ایران وسوسه شده بود، پنهانی از او می خواهد مبلغ مورد نظر را مستقیم به
خودش بپردازد و در عوض، وعده می دهد که علاوه بر اجابت خواسته اش -یعنی تولید و پخش
مستندی از زندگی فرح- هر از گاهی نیز خبر و تصویری از فرح دیبا را پخش کند و به
بهانه در پیش بودن شصتمین سالگرد سلطنت ملکه انگلیس، تصاویری از فرح دیبا در کنار
الیزابت دوم پخش شود!
صادق صبا دست به کار شده، مستندی تولید می کند که بسیار
ضعیف، ابتدایی و به نوعی "ضد تبلیغ" از آب در می آید. این ماجرا برای بیوه پهلوی
بسیار گران تمام می شود تا جایی که شرح ما وقع را از طریق واسطه هایی که از آشنایان
مشترک خاندان های سلطنتی ایران و انگلیس هستند، به گوش ملکه انگلیس می
رساند.
سرویس سیاسی جام نیوز در همین زمینه در تاریخ 31 اردیبهشت 91 به نقل از
چند وبلاگ و صفحات فیس بوک متعلق به چهره های سلطنت طلب، ضمن درج خبر
یادشده، از مجازات بی بی سی فارسی توسط ملکه انگلیس پرده برداشت.
پس از
انتشار گسترده این خبر و بازتاب آن در بخش خبری 20:30 صداوسیما، بی بی سی فارسی سعی
کرد به بهانه پوشش مراسم سالروز تاج گذاری ملکه الیزابت، دل فرح پهلوی را هم به دست
بیاورد؛ بنابراین در تماسی تلفنی به سراغ وی رفت تا از رهگذر مرور خاطرات سفر 50
سال پیش ملکه انگلیس به ایران، رضایت ملکه سابق ایران را جلب کرده، روابط این شبکه
با فرح پهلوی را عادی -یا دستکم ترمیم شده- جلوه دهد.
مجلس ختم گروهك ها در برلين و شيرين كاري رئيس شوراي هماهنگي
بي توجهي اردشير اميرارجمند به سخنراني حضار در نشست محفلي شماري از اعضاي متواري گروهك ها (برلين) يكي از حضار را شاكي كرد.
هامون به نقل از کیهان:
شماري از وابستگان فدائيان خلق بهروز خليق، حزب توده و اتحاد جمهوريخواهان (بيژن
حكمت)، سلطنت طلب (نوشابه اميري)، حزب مشاركت (رجب مزروعي)، ملي-مذهبي (تقي رحماني
و رضا عليجاني) روز يكشنبه در يك كليسا در برلين دور هم جمع شده و براي يكديگر
سخنراني كردند. در تبليغات اين برنامه اعلام شده بود اين بزرگ ترين برنامه
اپوزيسيون در خارج كشور به مناسبت سالگرد انتخابات رياست جمهوري است. در ميان
مهمانان كساني چون سهراب رزاقي (از مقامات وزارت كشور دولت اصلاحات، مهدي فتا پور ،
خديجه مقدم، فرزانه عظيمي، حسن فرشينان (روحاني كشف لباس كرده)، عمار ملكي (پسرمحمد
ملكي)، يوسفي اشكوري و محمد صادقي نيز حضور داشتند.
مهدي جامي سردبير اخراجي
راديو زمانه در گزارشي با بيان اينكه «برنامه ريزي اين نشست 6 هفته طول كشيده
بود»!، نوشت: مسائل تداركاتي و مالي عمدتا بر دوش حزب مشاركت و نهضت آزادي قرار
گرفت و رفقاي چپ [ماركسيست] هم احتمالا كمك كردند.
وي با بيان اينكه ما فاقد
مديريت منضبط و با برنامه هستيم، به بي محلي برخي حضار نسبت به جلسه انتقاد كرد و
نوشت: بعضي ها مثل يوسفي اشكوري مي آيند مي نشينند و با دقت برنامه را دنبال مي
كنند و عمده وقت را در سالن مي گذرانند نه در بيرون آن! از بعضي هم انتظار هست كه
چنين كنند و نمي كنند. بعضي ها از موقعيتي برخوردارند كه وقتي نشستند نبايد سر در
گوش بغل دستي نكنند. سالن جاي پچ پچ چهره ها با بغل دستي شان نيست. از آنها انتظار
مي رود كه به سخنراني ها دقت كنند. و اين چون علني بود گفتنش اميدوارم بر كسي گران
نيايد؛ بر من گران آمد كه اردشير اميرارجمند بخش بزرگي از وقتش را بيرون سالن
گذراند. حتي وقتي يكي از سخنرانان او را و شوراي هماهنگي را خطاب قرار داد و توصيه
هايي كرد كه به نظرش بايد كسي مثل اميرارجمند مي شنيد او در سالن نبود و من مي ديدم
كه در بيرون مشغول صحبت است. به نظرم اگر قرار بود چنين حضوري داشته باشد نبودنش
ترجيح داشت. اردشير اميرارجمند حواسش جاي ديگري بود و نبود و وقتي هم بود به آنچه
در سالن مي گذشت توجهي نشان نمي داد. به نظرم رسيد كه از نظر ارتباطي و هم روابط
عمومي ضعيف عمل مي كند.
يادآور مي شود بنا به گزارش «نداي سبز آزادي» رجب مزروعي
(عضو خارج نشين حزب مشاركت و سازمان مجاهدين انقلاب) در اين نشست هماهنگي با گروهك
ها گفته است: ما بايد مرزهاي ساختگي ميان طرفداران جنبش سبز را حذف كنيم. اين جنبش
حق طلب و حق محور است و كسي با اين اصل مخالف نيست.
نفاق خودمان كه كاملتر از سازمان منافقين است!

هامون به نقل از کیهان:
وزير كشور معزول دولت اصلاحات كه سابقه تحريك در اغتشاشات خياباني تيرماه 78 به
همراه تاج زاده را داشته، در ملاقاتي گفته است: رفتار جرياني حاكم با منتقدان
غيرقابل پيش بيني است و حتي در اين مورد خط قرمزش هم شاخص نيست و مبهم است.
وي
با بي تقصير معرفي كردن بازداشت شدگان فتنه سال 88 و موسوي و كروبي، خواستار هم
پوشاني جنبش سبز و جريان اصلاحات شد و گفت: عمل در چارچوب قانون اساسي و نيز نفي هر
گونه افراط گري و خشونت از جمله اين هم پوشاني هاست.
وي با كتمان خيانت هاي فتنه
گران در سال 88، ادعا كرد: اصلاح طلبان و سبزها خواستار اجراي قانون اساسي و حفظ
نظام بوده اند و برخلاف تبليغات مغرضانه برخي، سقوط نظام خواست جريان اصلاحات
نيست.
وي همچنين با تأكيد بر لزوم مرزبندي جنبش سبز و جريان اصلاحات با نيروهاي
برانداز و خشونت طلب گفت: شكافتن معناي اجراي بدون تنازل قانون اساسي مي تواند يكي
از مهم ترين ابعاد برنامه اصلاحات در شرايط فعلي باشد.
اين اظهارات در حالي است
كه عبدالله نوري تا چندي پيش از هم گسيخته شدن جبهه گروهك ها، ديدارهاي منظمي با
سران گروهك هاي برانداز ورشكسته داشت. اين مهره سوخته گروهك ها كه مانند كروبي صرفا
براي انحراف اذهان از بازيگران اصلي به كار گرفته مي شود، توضيح نداده كه ادعاي
وفاداري به نظام (قانون اساسي چه نسبتي با خط كشيدن روي شعار جمهوري اسلامي، جسارت،
به تصوير حضرت امام خميني(ره) و اهانت به ولايت فقيه و سرانجام جسارت به ساحت مقدس
امام حسين عليه السلام مي تواند داشته باشد؟ و چگونه مي توان ميان آشوبگراني كه به
مساجد، مردم، بانك ها و اموال عمومي حمله كردند و حتي مرتكب آدم كشي و ترور شدند و
دست در دست تروريست هاي، منافقين، بهائيان، سلطنت طلبان و گروه هاي تجزيه طلب دادند
با خشونت طلبان و جريان هاي برانداز مرزبندي قائل شد؟ يا اينكه آقاي نوري در آن مدت
8 ماهه از اين كلمات قشنگ و از سر عقل نمي زد و حالا كه آبروي منافقين به واسطه
عملگي گروهك هاي منحله بر باد رفته، سخن از قانون اساسي و «اصلاح طلبي» مي گويد و
در عين حال اصلاح طلبي را با آشوبگر فتنه سبز يك كار مي كند؟ آشوبگران اصلاح طلب
بودند يا اصلاح طلبان آشوبگر؟! به تعبير ديگر آقاي نوري به زعم خود تاكتيك فرار به
جلو را به اجرا مي گذارد كه مي گويد خط قرمز و رفتار نظام مشخص و قابل پيش بيني
نيست در حالي كه در اين ميان، جريان نفاق جديد است كه حركات زيگزاگ انجام مي
دهد.
گفتني است نوري اواخر فروردين امسال با انتقاد از شركت خاتمي در انتخابات
مجلس گفته بود برداشت من هم از مذاكره با آقاي خاتمي اين بود كه او بدون محقق شدن
شرايطي كه اعلام كرده، در انتخابات شركت نخواهد كرد. اگر ايشان بناي شركت شخصي
داشت، بهتر بود از قبل در بيانات خود، شرايط شخصي خويش را از بحث جمعي جدا مي كرد
تا سوءتفاهمي به وجود نمي آمد.
وي مهرماه سال گذشته نيز در ملاقات پنهاني با
خاتمي كه عمدا از سوي رسانه هاي انقلاب لو رفت، از فضاي ركود و دلزدگي سياسي در
ميان برخي حاميان جبهه اصلاحات انتقاد كرده و گفته بود: برخي از اين دوستان كه به
ملاقات من مي آيند از شما و جريان اصلاحات گله مند هستند و مي گويند اصلاح طلبان از
آنها استفاده ابزاري مي كنند و در حوادث و تجمعات خياباني ما را جلو مي اندازند و
در گرفتاري ها فكر ما نيستند.
شايان ذكر است عبدالله نوري از مسند وزارت كشور
دولت اصلاحات و به واسطه دستياري چون تاج زاده و برخي عناصر بدسابقه حزب مشاركت و
سازمان مجاهدين، يكي از عوامل پمپاژ تشنج و اغتشاش به فضاي سياسي كشور و ميدان دادن
به گروهك هايي چون نهضت آزادي در سالهاي پاياني دهه 70 بود. وي از همان زمان
ارتباطات گسترده اي را با گروهك هاي نهضت آزادي، باند مهدي هاشمي، تندروهاي حزب
مشاركت و دفتر تحكيم و طيفي از افراطيون كارگزاران برقرار كرده بود.
"فتنهگران" زمینه ترور دانشمندان هستهای را برای دشمن فراهم کردند

هامون به نقل از خبرگزاری
فارس: سالاریان گفت: بعد از ریشهکن شدن منافقین و قبل از فتنه 88 ما
تقریبا هیچ تروری نداشتیم اما فتنهگران باعث شدند زمینه ترور دانشمندان هستهای از
سوی دشمن شکل بگیرد. مادر شهید احمدی روشن با یادآوری اینکه یک اقلیتی خواستار
ابطال انتخابات 88 بودند و از همین رو آشوبهایی در کشور ایجاد شد خاطرنشان کرد:
اکثریت مردم متوجه نفوذ بیگانگان در وقایع 88 شدند، لذا بعد از اهانتی که در روز
عاشورا به اعتقادات مردم شد آنها حماسه 9 دی را رقم زدند. * مصطفی با وجود مشغله کاری زیاد در حماسه 9دی حضور
یافت وی با اشاره به نقش مقام معظم رهبری در خنثی سازی فتنه 88
تصریح کرد: راهپیمایی 9 دی برای فتنهگران کافی بود و مصطفی نیز به همراه پسرش
علیرضا در راهپیمایی 9 دی حضور یافته و جریان فتنه را محکوم کرد.
مسببان اصلی مرگ خواهر و مادرم موسوی و کروبی هستند

هامون به نقل از خبرگزاری
فارس: رجبپور با بیان اینکه مهدکودک ما دقیقاً روبه روی پایگاه
بسیجی قرار داشت که فتنهگران به آن حملهور شدند، یادآور شد: 18 فشنگ به در و
دیوار مهدکودک برخورد کرد که 4 تیرش به مادر و خواهرم اصابت کرد. * مسببان اصلی مرگ خواهر و مادرم موسوی و کروبی
هستند وی ادامه داد: ما مسببان اصلی فوت مادر و خواهرم را موسوی و
کروبی میدانیم، چراکه اگر آنها به رای مردم و قانون احترام میگذاشتند در اغتشاشات
25 خرداد چنین حادثه تلخی برایمان رخ نمیداد. رجبپور افزود: فتنهگران در سال 88 کار را به جایی رساندند که
ما در خانه خودمان و در پشت دربهای بسته نیز امنیت نداشتیم اما متأسفانه
نمیتوانستیم عملا ثابت کنیم که شهادت مادر و خواهرم تقصیر سران فتنه است. وی با یادآوری اینکه اگر موسوی و کروبی نتیجه انتخابات را
میپذیرفتند و دست به اعتراض نمیزدند امروز چنین اتفاقی برای خانواده ما نمیافتاد
گفت: ما جزو کسانی بودیم که در انتخابات 88 به احمدینژاد رأی دادیم. رجب پور ادامه داد: رفتار فتنهگران در سال 88 امنیت را از ما
سلب کرده بود و نزدیک بود وضعیت ما شبیه وضع فعلی سوریه شود اما با هوشیاری مردم و
رهبری مقام معظم رهبری این فتنه خنثی شد. رجب پور با تأکید بر اینکه کشور امروز به یک ثبات رسیده است
تصریح کرد: امروز کشور ما متکی به رأی مردم است و ما افتخار میکنیم که در راه
کشورمان دو شهید دادیم. هرچند بسیار ضربه سخت و دردناکی برایمان بود. وی در ادامه با اشاره به نقش خواص در فتنه 88 یادآور شد: اگر
برخی از افراد و مسئولان نقش خود را میدانستند فتنه زودتر جمع میشد اما متأسفانه
برخی عوامل داخلی و خواص بیبصیریت نتوانستند به موقع تشخیص دهند لذا اتفاقی که
میتوانست در عرض یک هفته جمع شود 8 ماه طول کشید. رجب پور با بیان اینکه ما فتنهگران را به خاطر حقی که از
خانواده ما پایمال کردند به خدا واگذار میکنیم افزود: خون مادر و خواهرم هرگز
پایمال نخواهد شد. و ما امیدوریم این آخرین فتنهای بوده باشد که برخی از
خانوادهها را داغدار کرد و هیچ سودی نیز برای سران فتنه نداشت.
برخورد سرد کاربران با ژست دموکراسی فیسبوک

هامون به نقل از خبرگزاری
فارس: گفتنی است تنها 13 درصد از کاربران شرکت کننده در این نظرسنجی
موافقت خود را با تغییر سیاست های این سایت در حوزه حریم شخصی اعلام کردند. جالب
اینکه تعداد کل شرکت کنندگان در این نظرسنجی هم 342600 نفر بوده که تنها معادل 0.1
درصد از حداقل تعداد افراد مورد نیاز برای معتبر دانسته شدن نتایج نظرسنجی مذکور
بوده است. مدیران فیس بوک قبلا اعلام کرده بودند تنها اگر 30 درصد از کل
901 میلیون نفر عضو فعال این سایت در نظرسنجی یاد شده شرکت کنند، نتایج آن را می
پذیرند، اما با این استقبال سرد مشخص نیست چه تصمیمی در مورد سیاست گذاری حریم شخصی
سایت یاد شده اتخاذ خواهد شد. 30 درصد جمعیت فیس بوک معادل 270 میلیون نفر است که
86 درصد از کل جمعیت آمریکا را شامل می شود. Jaime Schopflin سخنگوی فیس بوک از اینکه تعداد بسیار بسیار
اندکی از کاربران فیس بوک از آن برای رای دادن استفاده کرده اند، اظهار ناامیدی
کرده است. وی افزوده که مشخص است این شیوه قابل اجرا نیست و باید راه های دیگری
برای پی بردن به نظرات کاربران شناسایی شود.